امیرعباس ربیعی در گفتوگو با «ایران» از تجربه کارگردانی فیلمی درباره شهید احمد کاظمی و حضور مؤثرش در واقعه زلزله بم گفت
حرف فیلم «احمد» اهمیت دادن به مردم است
امیرعباس ربیعی اوایل دهه 90 فیلم کوتاه «ملاقات» را با موضوع حقایق تلخ جنگ اشغال عراق توسط امریکا ساخت. «ولد» عنوان دومین اثر کوتاه این فیلمساز بود که روایت از سرنوشت یک میهمان تازه در بیمارستان کوچکی در شهر غزه دارد که زیر بمباران هر بار قسمتی از آن خراب میشود. سومین تجربه او با عنوان «ماه در خانه» سال 94 ساخته شد که درباره رابطه یک مادر و فرزند و سوژه آن مرتبط با مدافعان حرم بود. او پس از تجربه سه فیلم کوتاه در فیلم نیمه بلند «بعد از ظهر» به اغتشاشات سال 88 پرداخت. اولین فیلم بلند امیرعباس ربیعی با عنوان «لباس شخصی» ماجراهای حزب توده در سالهای ۶۱ و ۶۲ را نشان میداد و در فیلم دومش یعنی «ضد» به سراغ بمبگذاری دفتر حزب جمهوری و ماجرای «نفوذ»رفت. اما سومین اثر بلند ربیعی دست روی سوژهای از تاریخ معاصر و نزدیک گذاشته است؛ «زلزله بم». «احمد» اولین فیلمی است که مستقیماً به سراغ 18 ساعت ابتدایی زلزله مهیب و دهشتناک بم رفته است و قصه عمل قهرمانانه شهید احمد کاظمی در این حادثه دلخراش را روایت میکند. حضور فیلم سینمایی «احمد»، محصول سازمان سینمایی سوره و مؤسسه تصویرشهر، که در بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر 42 حضور دارد، بهانهای شد تا با او گفتوگویی کوتاه داشته باشیم که در ادامه میخوانید.
علاقه به تاریخ و سیاست در سومین اثرتان نیز مشهود است. در «احمد» وجه تاریخ پررنگتر است یا سیاست؟
علاقه به تاریخ و سیاست سلیقه شخصی و از سر ذوق فردی نیست. علاقه به تاریخ و سیاست در من از آگاهی و معنا و از اهمیت تاریخ و سیاست بر زندگی تکبهتک افراد در زندگی اجتماعی میآید. برای همین تاریخ و سیاست با زیست بنده گره خورده و نه تنها با زیست من بلکه با زیست جامعه گره خورده است. ما مخالف کسانی هستیم که میگویند زندگی بدون سیاست شدنی است یا معتقد به دین جدای از سیاست هستند. تاریخ هم همینطور، مگر میشود انسان بدون نگاه به گذشته خود درست زندگی کند؟در فیلم «احمد» تاریخ و سیاست در هم گره خورده است؛ سیاست با زندگی و با بحرانی مثل زلزله بم وجوهی از آن با سیاست گره خورده است. شخصیت «احمد» هم با سیاست گره خورده و به دلیل اینکه این اتفاق در تاریخ معاصر رخ داده، طبیعتاً تاریخ هم در این فیلم پررنگ است.
آنچه که روایت میکنید چه قدر برمبنای واقعیت بنا شده است؟ آیا خرده داستانها هم واقعی است یا پرداخته ذهن است؟ شخصیتهای اصلی چطور؟
آنچه که روایت میکنیم اصل ماجرای عمل قهرمانانه «شهید احمد کاظمی» در ۲۴ ساعت اولیه زلزله بم است. البته بخش زیادی از چگونگی ماجرا هم مبتنی بر واقعیت و بخشی از فیلم هم مبتنی بر خلق نویسنده است. شخصیت اصلی هم که «شهید احمد کاظمی» است، برگرفته از واقعیت است؛ روحیات و حتی خردهداستانهایش هم همینطور اما در جاهایی به لحاظ دراماتیزه کردن، شخصیتپردازی انجام شده است. خرده داستانهای فیلم هم برگرفته از واقعیت هستند؛ گاهی یک واقعیت و گاهی ترکیبی از چند واقعیت. بخش زیادی از قصه از خود آدمهای موجود در این بحران اقتباس شده و برخی ساخته و پرداخته ذهن است.
در سومین اثر خود بازهم به سراغ بازیگران تئاتر رفتهاید. چرا؟ سه نقش کلیدی فیلم ستاره سینما محسوب نمیشوند اگرچه در تئاتر یا تلویزیون شناخته شدند. بهتر نبود برای فروش فیلم هم که شده، از چهره استفاده میکردید؟
استفاده از بازیگران تئاتر برگرفته از ذهنیت من است و اساساً مخالف استفاده از بازیگران برای فروش فیلم هستم چراکه معتقدم فیلم باید آنقدر ظرفیت داشته باشد و جذاب ساخته شود که روی پای خودش بایستد و مخاطب برای دیدن و درک سوژه فیلم و قصه به سینما بیاید نه به دلیل اسم بازیگر، قابهای فلان فیلمبردار، صحنههای فلان طراح صحنه و...
مخاطب باید یک مواجهه واقعی با یک ماجرای واقعی داشته باشد و بتواند خودش را وسط زلزله بم در کنار مردمش حس کند. استفاده از بازیگرانی که چهرهشان برای مخاطب آشنا نیست، باعث همذاتپنداری بیشتر و گره خوردن مخاطب با فیلم میشود. در واقع مخاطب این پرده مانع فیلم بودن این ماجرا را میتواند کنار بزند و در یک واقعیتی زیست کند. علاوه بر آن معتقدم که بازیگران تئاتر، بازیگران تخصصی هستند. باید درها به رویشان باز شود و اجازه دهیم هر کدام از بازیگران، فیلم بازی کنند، بدرخشند و ستارهسازی انجام بگیرد. ما باید فیلم به فیلم به این عرصه بازیگر اضافه کنیم چرا که استعدادهای فراوانی در کشور داریم که متأسفانه با بسته بودن حلقههای ورود عمر و استعداد این افراد هدر میرود.
در سینما آنچنان که باید به زلزله بم پرداخته نشده است. اگرچه یک فاجعه ملی است. پرداخت به این موضوع شما را با چه چالشهایی مواجه کرد؟
بزرگترین چالش برای من این بود که مردم بم بتوانند خودشان را در این فیلم ببینند و لبخندی روی لبهایشان بنشیند و بگویند بالاخره بعد از ۲۰ سال یک نفر ما را دید و درک کرد. من سعی کردم شرافت، عزت، ادب و احترام این مردم را در فیلم رعایت کنم و به مردم بم ظلم نشود.
شاید این اثر خیلی به جزئیات کاراکتر شهید احمد کاظمی نپردازد اما در همین اندازه هم چه قدر از منابع مکتوب و گزارشها و مصاحبه با اعضای خانواده برای خلق شخصیت کمک گرفتید؟
درباره شخصیت شهید احمد کاظمی پژوهشهای بسیار انجام شد، از دوران قبل از انقلاب، دوران انقلاب و دوران دفاع مقدس که ایشان حضور داشتند؛ از مسئولیتهای مختلفی که ایشان داشتند تا شهادتشان. همچنین مصاحبههای مکتوب و شفاهی ایشان را بررسی کردیم. به علاوه اینکه ما با اعضای خانواده و رفقای ایشان هم گفتوگو داشتیم و برای ساخت این فیلم پژوهشی جدی انجام شد.
حرف «احمد» چیست و ساخت آن چه تجربهای را برایتان رقم زد؟
حرف فیلم «احمد» اهمیت دادن به مردم است و مدیریتی که مبتنی بر نوکری مردم باشد؛ یعنی مدیری که فارغ از روشش، در وهله اول باید خودش را نوکر و خادم و مردم را ولینعمت بداند و به این باور داشته باشد؛ نه به دلیل ادا و اطوار. واقعاً باورش این باشد که جایگاه واقعیاش خدمت است نه جایگاه ریاست.
فیلم «احمد» به درستی این مسائل را مطرح میکند.