صفحات
شماره هشت هزار و سیصد و نود و هشت - ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و سیصد و نود و هشت - ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ - صفحه ۲۴

قدرتِ ضعف‌ها

حمیدرضا صمدی
کارآفرین


بزرگ‌زاده‌ای، کوتاه‌قد بود. برادران، تمسخرش می‌کردند و خفیف‌اش می‌شمردند. پدر نیز به واسطه کوتاه‌قدی و تن نحیف‌اش، مهری بر او نداشت. روزی نزاعی با دشمن سر گرفت. پسر کوتاه‌قد و نحیف، در میدان جنگ حاضر شد و بر دشمن یورش برد و آنان را فراری داد.
پدر نیز اشتباهش را با محبت بسیار و دادن جایگاه والا به او، جبران کرد و پسر، امیر گرانپایه‌ای شد.این ماجرا، من را یاد خانواده‌ای انداخت که سال‌ها پیش می‌شناختم‌شان. پرجمعیت بودند. پدر بر اثر فشار مشکلات مالی، درگذشت. مادر هم، بی‌مهری طلبکاران را تاب نیاورد و پس از مدتی کوتاه، چشم از دنیا فرو بست.
پسر ارشد خانواده، دچار فلج اطفال بود و سال‌ها، خانه‌نشین. کمتر بیرون می‌آمد. آنها، به‌سختی نان برای خوردن داشتند اما صدقه قبول نمی‌کردند. پسر ارشد، در حالی که با دشواری می‌توانست حرکت کند، به اعتبار چند دوست و آشنا، یک کارگاه تولید پوشاک در حیاط کوچک خانه‌شان راه انداخت. خواهرها و برادرها را مشغول به کار کرد. روز و شب، خود را به آب و آتش می‌زد تا تولیداتشان‌ را به فروش برساند. یک شب، همسایه‌ها، متوجه صدای گریه دسته‌جمعی آن خانواده شدند.
شکست خورده بودند و بدهی‌شان، چندبرابر شده بود. همسایه‌ها، صدقه‌ها و کمک‌هایشان را یک‌کاسه کردند و برای آن خانواده بردند. باز هم قبول نکردند. صبح فردا، فرزند ارشد، به واسطه یک وام، کسب و کار جدیدی راه انداخته بود! آنچه فقط و فقط از این خانواده می‌دیدیم، شجاعت و امید بود و البته خستگی‌ناپذیری. شنیده‌ام، در عرصه حمل و نقل، فعالیت می‌کنند و چندین شعبه در پایتخت و استان‌های اطراف دارند و چندین و چند خانواده را حمایت همه‌جانبه می‌کنند. طبیعت و تاریخ، یک درس مشترک و بسیار بزرگ به ما انسان‌ها می‌دهند؛ پیشرفت از نقطه ضعف‌های ما شروع می‌شود. من بارها در عرصه کارآفرینی، شاهد بروز و ظهور این واقعیت بزرگ بوده‌ام و همچنان نیز، هستم.
بنابراین می‌توانم با قاطعیت به ناامیدها، خسته‌ها، شکست‌خورده‌ها، به بن‌بست‌رسیده‌ها و بی‌انگیزه‌ها بگویم که اگر به‌دنبال راه خوب برای موفقیت می‌گردید، به سراغ ضعف‌های خودتان و نقص‌های موجود در اطراف‌تان بروید. به تضادهایی که روزگار ایجاد می‌کند، توجه کنید. او در ریاضی ضعف دارد، اما یک ریاضیدان بزرگ درون‌اش نهفته است. او که ضعیف‌الجثه است، یک قهرمان المپیک را آماده پرورش دارد.
کسی که چشم‌هایش ضعیف است، می‌تواند یک منجم بزرگ شود.
 آن دیگری که در برابر آیینه هم از خود خجالت می‌کشد، ظرفیت تبدیل‌شدن به یک سخنران بزرگ را دارد. همه این تبدیل‌ها، به همان عواملی که می‌دانیم نیاز دارند؛ شجاعت، امید، پایداری و
 خستگی ناپذیری. اگر این ویژگی‌ها را در خود دارید، ضعف‌هایتان را بشناسید و بر آنها تمرکز و غلبه کنید. بزودی شما خالق یک موفقیت بزرگ و متفاوت خواهید بود.
 

 

جستجو
آرشیو تاریخی