وجه متفاوت آموزش در موزه
رضا دبیرینژاد
موزه دار
همواره بر این تأکید شده است که موزهها نهادی آموزشی هستند، این نقش آموزشی از سویی حاصل این است که آثار موزهها به مثابه منابع دانشی در نظر گرفته میشوند و در خود اطلاعات و دادههایی از دانشهای مختلف را جای دادهاند و مواجه شدن با این آثار به نوعی دریافت این دادهها محسوب میشود و از سوی دیگر موزهها نهادی عمومی هستند که در معرض دید و دسترس عموم قرار دارند و از این رو در دسترس قراردادن منابع و دادههای مختلف تاریخی، باستانشناسی، هنری، مردمشناختی و محیط زیستی خود نقش اطلاع رسانی و آگاهی بخشی دارد که به عنوان بخشی از فرایند آموزش محسوب میشود.
با توجه به همه این ویژگیها که سبب میشود نقش آموزشی در موزهها برجسته شود اما باید در نظر داشته باشیم وجه آموزشی در موزه متفاوت از سایر نهادهای آموزشی است. اگر در نهاد آموزشی از شیوههای آموزشی به عنوان کارکرد اصلی استفاده میشود و مواجهه با آموزش یک مواجهه مستقیم است که گاه در شکل رسمی و تکلیفی عمل میکند این وجه رسمی و تکلیفی که آموزش را زمانمند میکند و آموزش گیرندگان در خطاب مستقیم دادهها هستند و مجبورند پذیرای آنها باشند به نوعی از نظام آموزش استاد- شاگردی و فضای آموزشگاهی شبیه به کلاس درس بهره میگیرد اما وقتی صحبت از آموزش و موزه میکنیم معطوف به این است که کل فرایند موزه یک تجربه آموزشی است که بازدیدکنندگان در آن قرار میگیرند.
آموزش در موزه یک فرایند غیررسمی و غیرمستقیم است. از این رو نباید آن را با نظامهای آموزشی رسمی مقایسه کرد. در واقع موزه را نباید به آموزشگاه یا کلاس درس تبدیل کرد که اگر چنین شود از اثربخشی آموزشی آن کاسته شده است. موزه محل مواجهه با دادهها و اطلاعات دانشهای مختلف است، این مواجهه و رویارویی مخاطبان را به تجربهای میرساند که در خود ادراک و مفاهمه وجود دارد.
این بارش دادهها که گاه میتواند با پرسشگری دادهها همراه شود و گاه میتواند مخاطب را در این تجربه به سوی دیگری بکشاند همگی ایجاد یک نظام آموزشی منحصر به فرد برای خود موزه است. موزه را اگر بگذاریم کارکرد خودش را داشته باشد و اگر موزه اجازه دهد که مخاطبان خود با دادهها و آثار مواجه شوند و بسترهای دریافت زمینهای تاریخی و فرهنگی آثار را فراهم کند نقش آموزشی خود را ایفا کرده است.
این که موزه بپذیرد که موضوعی دارد و از نظامی دانشی تبعیت کند و دادههای خود را با تبعیت از نظام دانشی ارائه کند و در ارائه بیشتر بکوشد بستر آموزش را فراهم کرده است. موزه در این معنا یک بستر آموزشی است و نباید کارکرد آموزشی آن را به سمت آموزشهای رسمی یا تقلید از اشکال آموزشی رایج در سایر نهادهای علمی و فرهنگی سوق داد بلکه باید اجازه دهیم آموزش برآمده از ویژگیهای موزه پدید آید که همراه با تجربه، لذت و آزادی دریافت است.