کاربردهای همهجانبه موسیقی
رضا مهدوی
نوازنده سنتور و مدرس موسیقی
موسیقی، پدیدهای است ساخته بشر. هر چند که گفته میشود اصوات آسمانی و کهکشانی و حتی نغمهها و فرامین الهی به پیامبران با صوت خوش بوده است و به قول عطار نیشابوری: «خَه خَه ای موسیجه موسیصفت / خیز موسیقار زن در معرفت» موسیقی را تا حدودی از مقوله دین نمیدانند و خرج کردن عبارات و اصطلاحات مربوط به فرهنگ مذهبی درباره آن، حاصل و سودی در پی نخواهد داشت.
تجربه سالها نشان داده که اگر چیزی را فی الذات مقدس نیست بخواهید به زور القاب و سخنها مقدس جلوه دهید، نتیجهاش این میشود؛ موردی را که حقیقتاً مقدس است از ارزش انداختهاید. این سخن که روحیه موسیقی ما روحیهای مذهبی است، نظریه تعدادی از موسیقیشناسان و موسیقیدانان از ابوالحسن صبا و مهدی برکشلی و حسن مشحون است.
گذشته از خصلت مذهبی موسیقی، در دیگر ممالک هم که کلیسا و معابد و غیره دارند، این را هم باید در نظر بگیریم که بدنه اصلی موسیقی ایرانی را موسیقی آوازی (vocal) مبنا قرار دادهاند و در کنار بداهه پردازی که بیشتر بر محور شعر و خواننده میچرخد استوار است. اما از گذشتههای دور به هر شکل ایران را سرزمین شعر و موسیقی میدانستهاند. محل اصلی پرورش خوانندگان نیز فضاهای دینی با سرودهای مذهبی زرتشتی و صحنههای اجرای آنها و سپس منبرها و میادین تعزیه بوده بعد از رویآوری به اسلام عزیز و خوانندگان ایرانی در جایگاه مجلسی با خوانندگان منبری همزیستی و تبادل اطلاعات و تجربهها داشتهاند. از اقبال آذر، تاج اصفهانی، سیدجواد ذبیحی، اکبرگلپایگانی و حسین خواجهامیری و یا حتی خوانندگان شبهموسیقی مردموار امروزی که صدایشان از رسانههای گوناگون شنیده میشود، اکثراً از فضاهای قرائت قرآن و نوحه و تعزیه برخاستهاند و حتی وقتی هم که موسیقی مجلسی یا موسیقی پاپ ایرانی میخوانند، نه موضع غیرمذهبی دارند و نه موضع ضدمذهبی، بلکه مشخصاً از گونه موسیقی مذهبی برگرفته از هنر دینی که روحالله خالقی نیز در کتاب سرگذشت موسیقی ایران از آن یاد میکند، استفاده میکنند.
موسیقی میتواند کاربردهای بسیار قوی و مؤثری برای القای مفاهیم مختلف از جمله مقدس بودن برای ایجاد تجربههای واقعی، عرفانی و تقویت حس خلوص مذهبی داشته باشد. در طول تاریخ ادیان و مذاهب گاه برای انتشار مفاهیم دینی به عنوان هنر دینی مانند کلیسا از موسیقیها حمایت و بهرهبرداریهای ویژه کردهاند و گاه موسیقی مورد مذمت قرار گرفته مانند دوران صفویه! موسیقی به واسطه شرایط اختراع و تجربه، قابلیت بهره برداریهای فراوان معنوی و مادی را ایجاد میکند. موسیقی قبل از هر توضیح و تفسیری یک زبان است. هر قوم و ملتی زبان گفتاری خود و زبان نوشتاری دارد. موسیقی زبانی است که حروف آن، اصوات هستند و با وسایل بسیار متنوعی از آلات و ابزار آکوستیگ و الکترونیک تا حلق و حنجره انسان بیان میشوند. کاربردهای زبان موسیقایی خیلی محدودتر از کاربردهای زبان گفتاری است ولی در مقابل، تأثیر زبان فنِّ موسیقا بسیارعمیقتر و عاطفیتر و کارآمدتراز نه فقط زبان گفتاری بلکه از دیگر هنرهاست و زمانی که توأم میشود با ملودی و ترانههای ماندگار، تأثیر بسیار مؤثرتری را دارند به شرط آنکه ذوق و هنرمندی لازم در آنها به کار رفته باشد.
هنرها متناسب با سیر تحول زندگی بشر در کنار تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مسیرهای مختلفی را تا کنون طی کردهاند. در ایران در مقایسه با ادبیات و شعر و ترانه غنی و پُرمایه زبان معیار فارسی که درجهان منحصر است دوشادوش دیگر زبانها در ایران با زیرشاخهها و گویشها و لهجهها توانسته با فرهنگ متعالی فلات ایران امروز و ایران فرهنگی دیروز در بازههای زمانی گوناگون در خدمت کلان موسیقی قرار گیرد و به عبارتی موسیقی را کاربردیتر از آنچه متصور است نشان دهد. اما آنچه که همچنان طی سالیان مغفول مانده است ساحت همهجانبه موسیقی است که امکان جلوهگری و گسترش بیشتر مناسب با حدواندازه خود نیافته است! بدیهی است با بررسی دورانهای مختلف با مختصات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میتوان علت نامناسب قرار گرفتن جایگاه موسیقی و موسیقیدانان را جستوجو کرد... موسیقی ملی ایران با تمام گونههای متنوعی که دارد در عین سادگی و بیپیرایگی بسیار پُرمایه و دلپذیر است در بین عشیرهها و اقوام و شهرنشینها.
این موسیقی به اعتقاد بسیاری از اهل فن موسیقا چاه نفتی است که هنوز کشف نشده است.
موسیقی دستگاهی ایران اگر در شکلهای گوناگون جلوه گر شود و با شرایط زمانه همساز گردد و در جهت رفع نیازهای عاطفی و اجتماعی با توجه به تنوع قومیتها و آیینها با انواع نغمههایی که دارند در کنار موسیقی معیار و شهری که بیشتر ردیف دستگاهی مینامندش به بهره وری هرچه بیشتر آن میتوان امیدوار بود. یادمان نرود استفاده از انواع موسیقیها امکانپذیر نخواهد بود مگر با شناخت و تسلط بر آنها.