فضایمجازی
توجه به موسیقی کودک در «تار ایرانی»
علی قمصری آهنگساز پروژه تار ایرانی با انتشار ویدیویی از اجرای نوجوانان اهوازی در صفحه اینستاگرامش نوشته: «تار ایرانی ۱۲۶ (اهواز، به همراه نوجوانان «پارت») تقدیم به برگهای تازه درخت تنومند فرهنگ ایران. مطمئنم با تماشای نوازندگی این نوجوانان، بیش از قبل به اهمیت بسترسازی برای آشنایی این نسل با موسیقی ایرانی پی میبرید. نوازنده کمانچه روحیه رهبریاش بیشتر از من بود. بنابراین بهتر دیدم که کنار بنشینم و کار را به کاردان بسپارم.
مادرانشان با عشق هر کدام درباره لباس، نور و … نظراتی زیبا میدادند و در نهایت خودشان هم با گوشیها این تصاویر را ثبت و ضبط کردند. با این کودکان کودک شده بودم و تصویر مادر خود را نیز بین آنها در حال فیلمبرداری میدیدم.
دقایقی گذشت و پدرها هم آمدند. فکر میکنم این بخش تار ایرانی از نظر تعداد دوربین گوشی و دغدغهمندی برای ضبط، مجهزترین بود.
اگر سطح نوازندگی و هماهنگی این نوجوانان برایتان غافلگیر کننده است باید بگویم من هم در زمان آشنایی با آنها همین اندازه متعجب شدم و به هیچ عنوان در اجرای این اثر نقشی جز یک نوازنده همراه نداشتم.
آشنایی کودکان با موسیقی ملی در همه کشورها جز ایران، جزو برنامه درسی مدارس است. چون این آشنایی، تعهدی به خاک و لطافتی به روح و در نتیجه به ساختار جامعه آینده میبخشد. در غیاب ساز در رسانههای ایران، توجه به موسیقی کودک در «تار ایرانی» قوت گرفت.»
پدر معنوی شعر مینودشت
محمدکاظم کاظمی شاعر و نویسنده افغانستانی در صفحه اینستاگرامش به درگذشت مختار رنجیده اشاره داشته و با عنوان «پدر معنوی شعر مینودشت» دراین باره نوشته: «مختار رنجیده هم از رنج زیستن آسوده شد. شاعری که نام او نیز تداعیگر رنجهایی بود که در طول زندگی بر این وجود نازنین حواله شده بود، به خصوص بیماری چندینساله پایان عمر. مختار رنجیده را باید از شاعران شاعرپرور دانست. از آنان که مصداق سخن سعدیاند که گفت تنها گلیم خود را از آب بیرون نمیکشند، بلکه میکوشند که غریق را هم نجات دهند و این غریق، در واقع زبان و ادبیات است، در این روزگاری که تنگناها و دشواریها، همچنان که بر دوش همه انسانهاست، بر دوش اهالی شعر و ادب بیشتر نیز سنگینی میکند و گاه حتی بیشتر. این بار سنگین میتوانست هر شاعری را از ادامه مسیر منصرف کند، اما مختار رنجیده با همه دشواریهای زندگی جنگید و با همه مضایقی که بر سر راه فعالیتهای ادبی وجود دارد، از گردانندگان و حامیان جلسات شعر در مینودشت بود.»
وقتی ناپلئون فرانسوی یک کابوی امریکایی میشود
سعید مستغاثی مستندساز و کارشناس سینما در صفحه مجازیاش به فیلم «ناپلئون» اشاره داشته و با عنوان «وقتی ناپلئون فرانسوی یک کابوی امریکایی میشود» نوشته است: «شخصاً همچنان فیلم تقریباً 6 ساعته «ناپلئون» ابل گانس محصول 1927 را بر همه ساختههای بعدی درباره این شخصیت تاریخی از جمله همین اثر اخیر ریدلی اسکات ترجیح میدهم و حاضرم بارها آن را ببینم. اگرچه تنها به بخشی از دوران کودکی و جوانی ناپلئون تا نبردش در ایتالیا میپرداخت. فیلمی که برای اولین بار تقریباً 32 سال پیش در 3 دی ماه 1370 و در برنامههای نمایش فیلمخانه ملی ایران دیدم و به دلیل پلی ویژن و سه پردهای بودن آن خصوصاً بر پرده عریض سینما شهر قصه سابق، خیلی برایم جالب توجه بود. فیلم «ناپلئون» ریدلی اسکات، زندگی و دوران ناپلئون بناپارت را از زمان انقلاب فرانسه و روزگاری که افسر جوان توپخانه بود، در قاب دوربینش گرفته... تا ارتقا و بالاخره تاج بر سر نهادن و رسیدن به مقام امپراطوری.»