سنگ اندازی صهیونیستها و تروریست ها در سیاست همسایگی ایران
اصلیترین هدف تلآویو در پیگیری رویکرد کور و سبعانه علیه فرماندهان ارشد جبهه مقاومت و مستشاران بلندپایه جمهوری اسلامی ایران، در پیشانی یکی از موضعگیریهای اخیر «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نشسته است؛ «به ایران حمله میکنیم و سر افعی را میزنیم». اگرچه میتوان خشم و استیصال رهبران اسرائیل را مانند قطعات پراکندهای در پازل این حقیقت آشکار نشاند اما واقعیت این است که تلآویو بهرغم حملات متعدد خونین در غزه، چاره را در آن دیده است که ابعاد این نزاع را از جغرافیای باریکه غزه به کشورهای پیرامونی بکشاند.
سناریوی اسرائیل در حالی در حملات چندینماهه خود علیه مردم بیدفاع فلسطین بر گزینه تبدیل باریکه غزه به یک گورستان بزرگ متمرکز شده که قابل پیشبینی بود محور مقاومت و بزرگترین پشتیبانان آن ازجمله جمهوری اسلامی تماشاگر صرف این تراژدی نباشند. این در حالی بود که ایران در پی آغاز جنگ 7 اکتبر 2023 به عنوان یکی از مهمترین بازیگران منطقهای کوشید در تله اسرائیل مبنی بر گشودن جبهه دوم درگیری نیفتد، بنابراین مقامهای اسرائیلی چاره را در آن دیدند تا با فعال کردن شاخه تروریسم، سرایت کور آتش جنگ به دیگر نقاط خاورمیانه و محیط پیرامونی ایران را ممکن کنند.
در عین حال مقامهای اسرائیلی مناسبات رو به ارتقای ایران و همسایگانش را که در نقطهای دورتر از میدان درگیری غزه ایستاده بودند، هدف قرار دادند. چه ذیل همین سیاست سازنده جمهوری اسلامی در بطن مناسبات منطقهایاش بود که ایده ائتلاف پیشنهادی ایالات متحده برای ایجاد حصار دفاعی در دریای سرخ علیه انصارالله یمن راه به جایی نبرد و از عربستان گرفته تا مصر و امارات ترجیح دادند سیاست تقویت رابطه خود با تهران را قربانی ماجراجویی واشنگتن و تلآویو نکنند.
با درک چنین پیشزمینهای است که راهبرد تروریستی تلآویو معنادار میشود؛ زمانی که این رژیم کوشید با تجهیز گروههای تروریستی در کشورهای پیرامونی ایران، رابطه نزدیک آن با متحدان نزدیکش همچون عراق و پاکستان را از عملیات گروههای تروریستی مورد حمایتش متأثر سازد و به این ترتیب جنگ و تبعاتش را به خانه متحدان تهران ببرد. هرچند مواضع شتابزده شماری از دولتمردان عراق و واکنش محدود نظامی پاکستان به حملات دفاعی ایران علیه مقر تروریستها در اربیل عراق و نقاطی از نواحی مرزی پاکستان میرفت که بازی هدفمند تلآویو را به اهداف مطلوبش هدایت کند اما تدبیر و درایت در پایتختهای تهران، اسلامآباد و بغداد مانع از آن شد تا اسرائیل در قاب یک تهدید تأثیرگذار باقی بماند و از کارتهای بازیاش در میدان به سود خود بهره ببرد.
در حقیقت جمهوری اسلامی افزون بر پاسخ فوری و ضربتی به طراحان عملیاتهای تروریستی اخیر و ارسال پیام مهم بازدارندگی که دولتهای دوست و نزدیکش را هم به اهمیت توجه بیشتر به مقابله با تروریستهای مستقر در کشورهایشان واقف کرد، تا اینجای کار توانسته توازن نابرابر غزه را با تحمیل هزینه غیرمستقیم به ضرر تلآویو تغییر دهد و در عین حال مانع از آن شود که زمین دیپلماسی و سیاست دوستیاش با کشورهای دور و نزدیک منطقه قربانی سناریوی نافرجام رهبران رو به سقوط اسرائیل شود.