چرا آب و هوای اجتماعی جهان نامساعد است؟
بیتفاوتی نتیجه دیرکرد فرهنگی است
بیتفاوتی اجتماعی شکلی از بیاهمیت بودن نسبت به رویدادها و مسائل اجتماعی است که ظرف سالهای گذشته در اغلب جوامع بشری رشد داشته و میتوان گفت بر کل جامعه جهانی تأثیرگذار بوده است. مثالِ فیلم گرفتن از یک اتفاق بد به جای تلاش برای رفع مشکل که در خیلی از کشورها دیده میشود، گویای همین موضوع است. برخی، برای خود کوچکترین نقشی در حل کردن مشکلات قائل نیستند و برای مثال بیتوجه به مقررات رانندگی میکنند و از آمار بالای تصادفات گلایه دارند و در عین حال میخواهند مشکل هم حل شود.
آرزوکیهان
خبرنگار
هر یک از ما موظفیم نقشی به سزا در جلوگیری از افزایش مشکلات، ازجمله بحران کم آبی، آلودگی هوا، انباشت زباله و همچنین توسعه مواردی چون فرهنگ صحیح رانندگی، مشارکت در فعالیتهای خیرخواهانه و نوعدوستانه، احترام به حقوق دیگران و برقراری روابط درست با سایرین داشته باشیم.
این ایفای نقش میتواند علاوه بر مقابله با بیتفاوتی، الگوی رفتاری برای فرزندانمان باشد.
این موضوع، البته موارد کوچک و بزرگ بسیاری را هم شامل میشود؛ از مشتریمداری گرفته تا تقلب و سوءاستفاده نکردن و احترام متقابل و قانونمداری، حمایت و... یعنی تمام چیزی که از جامعه و دیگران انتظار داریم. این به دست نمیآید مگر اینکه هر یک از ما به عنوان تکههای پازل جامعه در این مسیر قدم برداریم و به سهم خود حال و هوای محیط زندگیمان را بهبود ببخشیم. درواقع نمای جامعه و تعریفی که از آن ارائه میشود برآیند رفتارهای اعضای جامعه است.
بی تفاوتی، فراگیر در کل دنیا
دکتر «امانالله قرایی مقدم»جامعهشناس در گفتوگو با «ایران» در ارتباط با بیتفاوتی اجتماعی می گوید: در یک کلمه به قول یک استاد توسعه اجتماعی دانشگاه هاروارد، آب و هوای اجتماعی در تمامی جوامع نامساعد است، به همین دلیل در گذر زمان، مردم غالباً رفتاری بیتفاوت نسبت به مسائل جامعه را در پیش گرفتهاند. یکی از مسائل اصلی در کل دنیا این است که چیزی گفته میشود ولی خلافش را در جامعه میبینند و همین موضوع سبب بیاعتمادی و بیتفاوتی بیشترشان شده است. اما آنچه اهمیت دارد، به صورت کلی در مسائلی چون کم آبی، آلودگی هوا و ریختن زباله رکن اساسی بیتفاوتی شهروندان در جوامع، از 4 مدل خاص شکل گرفته است. نخست آنکه تربیت صحیحی در محیط خانواده شکل نگرفته است، در مرحله بعد اصول رفتاری صحیح برای نریختن زباله در خیابان و جاده در مدارس آموزش داده نمیشود، در مرحله سوم قوانین خاصی برای افرادی که این بدرفتاریها را دارند در نظر گرفته نشده و به طور مثال قوانینی وجود ندارد تا چنین افرادی برای ریختن زباله در خیابان جریمه شوند تا به صورت عمومی این رفتار در جامعه دیده نشود و در مرحله نهایی در برخی محیطها «تأخر فرهنگی» دیده میشود.
درد جوامع از تأخر فرهنگی است
این جامعه شناس در توضیح تأخر فرهنگی می گوید: «تأخر فرهنگی» موجب بروز بسیاری از مسائل در جوامع میشود و به نوعی در اغلب جوامع «پسافتادگی فرهنگی» داریم. تأخر فرهنگی یکی از نکتههای مهم پویاییشناسی فرهنگی است و در اصطلاح نوعی نبود تعادل فرهنگی به حساب میآید و به معنای تمایز اجزای یک فرهنگ از نظر آهنگ حرکت آنان است.تمام درد جوامع در زمینه مصرف بیرویه آب، مصرف بیش از حد برق، تصادفات جادهای، نحوه غذا خوردن و رفتارهای نابهنجار به تأخر فرهنگی مرتبط است که البته این مشکل در تمامی جوامع دنیا وجود دارد؛ یعنی این مشکل را در فرانسه، امریکا، آلمان و دیگر کشورها هم میبینیم. در این تئوری، فرهنگ به دو بخش تقسیم میشود؛ یک فرهنگ مادی و تکنولوژیکی است که به طور مثال شما یخچال یا یک خودروی لوکس را میخرید یا قاشق چنگال نقره میخرید اما فرهنگ معنوی مناسب ابزاری را که خریداری کردهاید، آموزش ندیدهاید؛ به عبارتی خرید وسایل با فرهنگ استفاده از این وسایل با همان سرعت در جامعه آموخته نشده است. ما به سرعت میتوانیم ماشینمان را عوض کنیم و وسایل شیک و امروزی بخریم اما نمیتوانیم به سرعت فرهنگ درست رانندگی کردن یا فرهنگ درست استفاده کردن را بیاموزیم زیرا این آموزش به نحوه یادگیری در خانواده، مدرسه و جامعه بازمیگردد.
آموزش، هم در خانه، هم در مدرسه و هم از طریق رسانهها ضروری است
این جامعه شناس با اشاره به اینکه فناوری میتواند فرهنگ بیاورد، وی می گوید: در همین زمینه، همانطور که رهبری فرمودهاند، «شناخت دقیق ضعفهای فرهنگی از الزامات اساسی مهندسی فرهنگی کشور است.»
در این راستا در نخستین قدم، نوع رفتاری که فرد در خانواده میآموزد مهم است و دیگری قوانینی است که مناسب با هر نوع رفتار باید وضع شود. برای مثال، فردی که در خیابان آشغال میریزد باید بازخواست و جریمه شود تا این الگوی رفتاری در کل جامعه نهادینه شود و همواره شهر و کشوری تمیز و زیبا داشته باشیم و به عنوان یک فرد نسبت به ریختن زباله بیتفاوت نباشیم، یا هنگامی که فردی تصادف میکند، تماشاگر ماجرا نباشیم و درصدد کمک به هم نوع خود برآییم. بسیار مهم است که از دوران کودکی این قوانین در مدرسه هم آموزش داده شود. براساس تئوریهای جامعهشناسی، هرچه جوامع دیرتر وارد فضای فناوری و توسعه شوند این فرهنگسازی برایشان دشوارتر و دیرتر صورت میگیرد و تأخر فرهنگی بیشتری دارند. برای مثال، تفاوت رفتارها در زمینه رانندگی در شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک در دنیا را میتوان از این منظر مورد توجه قرار داد. معمولاً در شهرهای بزرگ خلاف در رانندگی کمتر است و دلیل اصلی آن دسترسی زودتر به تکنولوژی و رفاه اجتماعی بوده است، افراد در شهرهای بزرگ به اطلاعات بیشتر و بهتری دسترسی دارند و از تأخر فرهنگی کمتری رنج میبرند بنابراین نسبت به مسائل و رویدادهای اجتماعی واکنش بهتری نشان میدهند.
وی میگوید: این موضوع را حتی میتوانیم در مورد زندگی آپارتماننشینی هم عنوان کنیم. در شهرها و مناطقی که قدمت آپارتماننشینی بیشتر است، مردم خیلی زودتر با فرهنگ آپارتماننشینی آشنا شده و اصول اولیه آن را بهتر رعایت میکنند. یا اگر آب و برق و گاز زیادی مصرف میکنیم و نسبت به مشکلاتی که این مصرفها میتواند به جامعه وارد کند، بیتفاوتیم، علتش تأخر فرهنگی است.
این جامعهشناس یادآور می شود: ما برخی از اصول رفتاری را ابتدا در خانواده، سپس در مدرسه و محیط جامعه میآموزیم. اگر روشهای آموزشی صحیح و اصولی انجام شود و قوانین درستی وضع شود، جامعه از بیتفاوتی اجتماعی به یک جامعه وظیفه شناس تبدیل خواهد شد.