واشنگتن پست علل نگرانی غرب از نفوذ استراتژیک ایران در منطقه را بررسی کرد
اتحاد انکارناپذیر مقاومت
لیز اسلای ، مصطفی سلیم
و سوزانهایداموس
تحلیلگران حوزه خاورمیانه
مترجم: زهره صفاری
کارشناسان نظامی معتقدند جنگ غزه فرصتی است تا ظرفیتهای شبکه تازه بازسازی شده ایران و محور مقاومت بیش از پیش به معرض نمایش گذاشته شود.
پس از حمله 7 اکتبر، هر روز یکی یا همزمان همه گروههای مقاومت حملاتی را به منطقه یا مناطق مختلفی از خاورمیانه ترتیب میدهند؛ انصارالله یمن، کشتیها را در دریای سرخ هدف میگیرد، کتائب حزبالله و دیگر گروههای مقاومت عراق، پایگاههای امریکا در عراق و سوریه را زیر آتش میگیرند و حزبالله لبنان نیز مواضع تلآویو در مرزهای شمالی اسرائیل را هدف قرار میدهد.
شاید برنامه این حملات پراکنده به نظر برسد اما بدون شک همه آنها نتایج یک استراتژی سنجیده و دقیق است که پس از ترور (سردار) سلیمانی، رهبر سپاه قدس ایران شکل گرفته تا بتواند انسجامی به عملکرد خلل یافته محور مقاومت بدهد.
گرچه رابطه انصارالله یمن، مبارزان حزبالله لبنان و شبه نظامیان عراق متمایز از یکدیگر نشان میدهند اما آنها در وفاداری به ایران وجه اشتراک دارند و همگی هستههای اصلی محور مقاومت را تشکیل میدهند.
جوزف ووتل، افسر سابق سنتکام که در زمان ترور (سردار) سلیمانی فرماندهی نیروهای امریکایی منطقه را برعهده داشت، گفت: «آنچه این گروهها در اجرای حملات انجام میدهند اثبات کننده قدرت شبکهای است که ایران در منطقه سازماندهی کرده و باید نگران آن بود.» فرماندهان سه گروه اصلی محور مقاومت نیز در گفتوگویی بر این همکاری که عمق آن نسبت به دو دهه اخیر افزایش محسوسی داشته، تأکید کرده و اذعان دارند نمایندگان این گروهها در دیدارهای منظمی که عمدتاً در بیروت انجام میشود، جلسات مشورتی درباره عملیاتهای مشترک برگزار میکنند.
بنا بر استدلال این فرماندهان، هیچ گروهی بر محور مقاومت سلطه ندارد و هر یک از آنها برای انجام عملیات و حملات در محدوده خود براساس ظرفیتها و دستور کار تعیین شده، از سطحی از اختیار برخوردار هستند. به طور مثال انصارالله با هدف فشار به جامعه بینالمللی برای متقاعد کردن اسرائیل به آتشبس در غزه وظیفه حمله به کشتیها را برعهده گرفته، گروههای عراقی در واکنش به حمایتهای بایدن از اسرائیل، پایگاههای امریکایی را میزند و حزبالله نیز برای دور کردن ارتش اسرائیل از خط مقدم غزه مواضع آن را بمباران میکند.
در عین حال این فرماندهان معتقدند همه این اقدامات در راستای پیشگیری از جنگ گسترده منطقهای صورت میگیرد. به عبارت دیگر در شرایطی که همه گروههای مقاومت استقلال عملیاتی دارند اما اقدامات آنها مغایر با اهداف استراتژیک ایران و محور مقاومت نیست.
یکی از مقامات کتائب حزبالله عراق گفت: «ما در جریان دیدارها درباره پیشرفتها در همه میادین و میزان تأثیرگذاری استراتژیک عملیاتها بحث و تبادل نظر میکنیم.» این مقام که نامش را فاش نکرد، افزود: «ایران همه نوع حمایتی دارد اما وقتی بحث تصمیمگیری و اجرای عملیات است، تصمیم نهایی را خودمان میگیریم.»
فرماندهان مقاومت، سیدحسن نصرالله بالاترین مقام محور مقاومت را که قدیمیترین و موفقترین گروه مبارز را در لبنان هدایت میکند، در برهه فعلی به عنوان یکی از ستونهای مهم این ائتلاف منطقهای معرفی میکنند. یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در این باره خاطرنشان کرده است: «نگرانیهایی وجود داشت که شهادت سردار سلیمانی رهبری محور مقاومت را به مخاطره بیندازد. بیشترین آسیب نیز در عراق پیشبینی میشد چراکه ابومهدی المهندس، فرمانده ارشد این کشور نیز در این عملیات به همراه سردار سلیمانی شهید شده بود. اما در این برهه سیدحسن نصرالله برای اجرای استراتژی جدید به نام «وحدت میادین» پا پیش گذاشت که بر پایه آن همه گروهها متعهد شدند در صورت حمله به هر یک از آنها، دیگر گروهها وارد عمل شوند.»
جوزف ووتل، فرمانده سابق سنتکام خاطرنشان میکند: «بسیاری نگران آن بودند که پس از ترور (سردار) سلیمانی، مقاومت با از دست دادن فرمانده ایرانیاش دچار تزلزل شود اما همه چیز برعکس شد و بازسازی مجدد این شبکه، پیوستگی آنها را بیشتر کرد. به طوری که آرایش عمودی (سلسله مراتبی و بالا به پایین) به افقی (همتراز) بدل شد که قدرت این محور را بیشتر کرد.»
نصرالدین عامر، سخنگوی انصارالله در صنعا نیز با تأکید بر عمق نفوذ استراتژیک ایران در منطقه گفت: «ایران در همه نشستهای عملیاتی مانند بقیه اعضای محور مقاومت حضور دارد اما نقش رهبری و تصمیم گیرنده را ایفا نمیکند.»
اما خشم اسرائیل از حملات حزبالله به مرزهای شمالی و هشدار بنی گانتس، وزیر جنگ سابق تلآویو به لبنان با این مضمون که «اگر جهان و دولت لبنان مانع از بمباران شهرکهای شمالی نشده و حزبالله را از مرزها دور نکنند ارتش اسرائیل وارد عمل میشود»، بیانگر آن است که آنها نگرانند اما درعین حال امیدوارند نبرد طوفان الاقصی، استراتژی ایران را در منطقه دچار نابسامانی کند. اگرچه فرماندهان مقاومت قاطعانه معتقدند تداوم این حملات، حتی بدون شعلهورتر کردن آتش جنگ، بازدارندگی کافی در برابر اسرائیل و امریکا را برای کشورهای محور مقاومت فراهم خواهد کرد.