با فرسایشی شدن نبرد، ارتش اشغالگر حمله غزه را محدود می کند
بار گران جنگ بر دوش تل آویو
فائزه سادات یوسفی
خبرنگار
در حالی که نبرد در سرزمینهای اشغالی سومین ماه خود را به پایان میرساند، رژیم صهیونیستی همچنان به اهداف اعلامی خود مانند «حذف حماس»، «آزادی اسرا»، کوچاندن اجباری مردم غزه، ترور مقامات ارشد حماس از طریق بهکارگیری تنها راهبرد خود یعنی نسلکشی و بمباران فزاینده و پیشروی در خاک غزه نرسیده است. البته عدم حصول این اهداف برای ارتش رژیم گزارهای بود که از همان ابتدای نبرد توسط تحلیلگران و برخی مقامات سیاسی، با اتکای به سابقه نبردها در سرزمینهای اشغالی ارائه شده و نتایج منفی را نیز برای شاکله اسرائیل در تداوم جنگ پیشبینی میکرد.
علل طولانی شدن
با رصد تحولات سرزمینهای اشغالی، طولانیتر شدن جنگ از چند وجه قابل بررسی است؛ یک آنکه عدم دستیابی رژیم صهیونیستی به اهداف، اتاق جنگ را به سمت حملاتی لجوجانه سوق داده تا بتواند حداقل با پیشروی در غزه و نمایش قرابت به اهداف، دستاوردتراشی کند. در این بین اما، حمایتهای مالی، ارسال تجهیزات نظامی و حضور فرماندهان ارشد ایالات متحده در سرزمینهای اشغالی برای مدیریت جنگ، تضمینی برای تداوم جنگ علیه فلسطینیان بوده است. از طرفی، برخی ناظران صهیونیستی فرسایشی شدن جنگ را نوعی تاکتیک ارتش میدانند چرا که فرسایشیتر و طولانیتر شدن بحران انسانی در نوار غزه و بلاتکلیف ماندن این وضعیت پس از فروکش کردن شدت جنگ به نفع حماس هم نخواهد بود. فرماندهان ارتش صهیونیستی معتقدند، با ادامه عملیات گسترده زمینی در غزه دستاورد بیشتری نخواهند داشت. بر همین اساس، ارتش صهیونیستی قصد دارد دامنه جنگ در غزه را محدود کند، اما مدت زمانش را افزایش دهد.
تبعات منفی برای رژیم صهیونیستی
با وجود این، اما سیر صعودی حملات حماس به ارتش و سرزمینهای اشغالی، نشان از این دارد که نه تنها پروژه حذف حماس که در رأس اهداف نتانیاهو نقش بسته، شدنی نیست و بلکه حتی تضعیف آن نیز در دسترس نخواهد بود. لذا بهعقیده کارشناسان، تبعات منفی در چشمانداز طولانی شدن جنگبرای صهیونیستها محقق خواهد شد:
1. سرریز شدن التهابات داخلی:
جنگ غزه و سردرگمی در ارائه استراتژی مؤثر و متقن توسط مقامات ارشد صهیونیست، سبب شده که اختلافات جدیتر و شدیدتری بر بستر شکافهای سیاسی پیشین شکل بگیرد. همچنین ضربات اقتصادی و امنیتی ناشی از حملات گروه مقاومت و هزینههای گزاف جنگ، سبب گسترش نارضایتی در میان مردم شده است که بر همین اساس آنها در آخرین نظرسنجیها خواهان پایان یافتن جنگ شدهاند. از طرفی، اعلام عدم بازگشت شهرکنشینان حومه کانونهای درگیری بر پیچیدگیهای داخلی صهیونیستها افزوده است.
2. قدرتمند شدن و محبوبیت حماس:
مردم غزه با وجود گذراندن شرایط وخیم و آسیبهای روحی زیر شدیدترین بمبارانها، اولویت خود را دفاع از سرزمین فلسطین و همراهی با حماس اعلام کردهاند. بسیاری از منابع عبری، جنگ در غزه را نقطهعطفی در مقبولیت حماس نزد فلسطینیها و همچنین ملتهای منطقه معرفی کردهاند. در همین رابطه نیل مک فارگوهر، تحلیلگر باسابقه نیویورک تایمز معتقد است، در جریان تحولات میدانی، نشانهای از افول توان نظامی حماس به چشم نمیخورد. لذا با گذر زمان و شدت حملات حماس در راستای آزادسازی فلسطین، میزان محبوبیت حماس نیز افزایش خواهد یافت و این برای صهیونیستها که با ایجاد جو روانی در اثر بمباران شدید خواهان تسلیمپذیری آنها هستند، گران تمام میشود.
3. ضربه حیثیتی به توانمندی رزمی ارتش صهیونیست:
طوفانالاقصی، توانست ژست قدرت برتر و اقتدار نظامی منطقهای ارتش صهیونیست را درهم بشکند و اکنون طولانیتر شدن جنگ در ازای عدم حصول اهداف، کاهش توان تسلیحاتی و افزایش شمار تلفات، تصویر این شکست را در اذهان جهانی واضحتر خواهد کرد.
4. فرسایش ارتش صهیونیستی:
روز گذشته تصاویری از گریه سربازان رژیم در بازگشت از جنگ در رسانهها منتشر شد. علاوه بر آن، منابع عبری در هفتههای اخیر از افزایش مشکلات روانی میان نظامیان ارتش و همچنین میان مردم گزارش دادهاند.
هاآرتص در همین زمینه نوشت، اختلال روانی نظامیان اسرائیلی در نتیجه جنگ در غزه و عدم دستیابی به نتایج ملموس از سوی ارتش و همچنین تحتتأثیر نگرانی از کمین نیروهای حماس در غزه تشدید شده است. بنابراین وخیم شدن وضعیت روحی سربازان در پی طولانی شدن جنگ، از توان دفاعی و رزمی ارتش کاسته و میتواند در ازای روند تشدید حملات حماس اثرات منفی را در نتیجه تصنعی جنگ بگذارد.