سند موسیقی؛ باید و نباید‌ها (۳)

رضا مهدوی
موسیقی پژوه و مدرس دانشگاه فرهنگیان

سند موسیقی مراحل اولیه را گذراند و نیازمند امضا و ابلاغ رئیس‌جمهور است. از جناب آقای رئیسی، رئیس‌جمهور محترم تقاضا داریم در امضای این سند مهم تعجیل نداشته باشند. در دو دولت قبل ملاحظات جماعت فن موسیقا را خواسته یا ناخواسته لحاظ کردند تا اکنون به دولت جدید رسید. خواسته قاطبه موسیقیدانان این است که پیش‌نویس سند را یک بار مطالعه کنند. مگر نه اینکه پیش‌نویس قانون اساسی درابتدای انقلاب اسلامی مطالعه و نظرسنجی شد؟ چرا که اکثریت «خانه موسیقی» را صنف نمی‌دانند و نمی‌خواهند نماینده صنفی آنان باشند. خانه موسیقی مؤسسه‌ای است همانند صدها مؤسسه تحت نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که ثبت وزارت کشور و وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی ندارد مثل دیگر صنوف و قص علی هذا وسال‌هاست به سازکار و نحوه رفتارسازمانی آن نقد دارند. براین اساس برخی موسیقیدانان برجسته و شناخته شده، معترض به چگونگی رفتار و چینش محتوایی سند هستند و گلایه‌مند از این موضوع که از آنان مشورتی گرفته نشده یا اگر مشورتی شده، طبق اخبار جسته و گریخته که در محافل داغ است ملاحظات و دغدغه‌مندی آنها مورد عنایت قرارنگرفته و بسنده شده به نظرات و راهنمایی‌های فرد یا اندک افرادی از این خانه!
جمله‌ای از رهبری معظم در آخرین ویرایش 28 مرداد 1402 سند موسیقی آمده که بسیار قابل تأمل و راهبردی است: «موسیقی را هدفدار، جهت‌دار و معنادار، اجرا و طراحی کنید و صبغه لهو را از آن بزدایید. در زمینه موسیقی، باید آثاری پدید آورد که برای ملت‌ها و انسان‌های صاحب‌اندیشه و خردمند، راه‌گشا باشد. امیدوارم به این دعوت، جواب مثبت داده شود و موسیقی را به سمت متعالی شدن سوق دهید. اگر شما هم اقدام نکنید، بالاخره گروهی می‌آیند و به این روش تکاملی عمل می‌کنند. به هر حال بشر در زندگی ناگریز از تکامل است».
 بحث بر سر ضمانت اجرایی سند هم هست که پیش‌بینی می‌شود پس از امضا و ابلاغ آن از سوی دفتر ریاست‌جمهوری، کارگروه‌هایی از سوی معاونت هنری توسط مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل بگیرد تا نحوه چینش و طراحی هر موضوع را با توجه به وظایف هر نهاد و سازمان ذی‌ربط که در اساسنامه آمده است، به شور و بررسی بگذارند.
 یقیناً تبیین نظری و عملی جایگاه حقیقی موسیقی در حکمرانی فرهنگی کشور در ارتقای آمایش نهادی و خط‌مشی‌گذاری یکپارچه و کارآمد در حوزه موسیقی مؤثر و مهم است اما جزو اهداف و بحث‌هایی است که نیازمند مصادیق است. مثال: در ترویج غنای موسیقی که بیشتر عالمان دینی آن را کار مطلوبی نمی‌دانند گاه بیشترین مصادیق از فعل حرام است تا حلال آن!
در مثالی دیگر در ترویج موسیقی ملی در شاخه‌های کلاسیک، دستگاهی، نواحی عموماً برگرفته از هنرهای دینی_آیینی در تولید برنامه‌های رسانه ملی کم‌کاری مشاهده می‌شود که به یقین درصد بیشتر آنها حلال است ولی بالعکس در «رادیو آوا» و برنامه‌های «مناسبتی» تمام وقت به موسیقی پاپ پرداخته و نه از نوع پاپ ایرانی با ریشه و هویت خاصه ایرانی! اگر سند موسیقی نتواند راه‌گشایی در مصادیق و شیوه‌های مدیریتی اداره‌های موسیقی در نهادهای حاکمیتی باشد و همچنان بر سر مصداق‌ها بحث و جدل‌ ادامه یابد، ضرورت داشتن این سند چیست؟!
سند زمانی مفهومش از کل به جزء معنی می‌یابد که بتواند گره از گره‌ها بگشاید و تکلیف را یکسره کرده و همگان از موافق و مخالف را بر سر یک میز گرد آورد. این از هم گسیختگی تصمیم‌گیری‌ها در هر شهر و استان و نهاد و سازمان تاکنون ضربه‌های مهلکی بر موسیقی ایران و اهالی‌اش وارد کرده است. جامعه دانشگاهی بویژه دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به عنوان نخستین مرکز آموزشی دانشگاهی کشور چه نقشی در تدوین این سند داشته است؟ جامعه آموزشگاه‌داران که در دولت قبل به گسترش همه‌جانبه آن در کل کشور اهتمام ورزیدند و امروزه آنچنان اشباع شده که دیگر توان نظارت کم و کیفی آنها میسر نیست زاییده چه تفکر و پدیده‌ای بوده است؟ حال یک شبه جلوگیری شود مانند حذف رشته موسیقی هنرستان و دانشگاه سوره...! آیا آسیب‌ها در سند شناسایی و طول عمر آنها را به صلاح و صواب یا انهدام و کناره‌گیری طیف وسیع جماعت اهل فن موسیقا بررسی کافی شده تا خدای ناکرده ابلاغ این سند تبدیل به ضد خود نباشد؟ اینکه سرمایه‌های فکری و کلامی رهبری را دستمایه‌ای برای تنظیم اسناد با اندک مطالعه راهبردی و عدم آینده‌نگری با توجه به نسل پیش رو که به راحتی حرف‌پذیر نیست قرار دهیم آیا به بنیان تفکرات و تصمیمات ارزشمند و عقلایی معظم له، لطمه وارد نمی‌آورد؟ سند ملی موسیقی دارای مقدمه و شامل هفت بخش است: مبانی، ارزش‌ها و اصول، اهداف، مسائل، سیاست‌های کلان، اقدامات، فعالیت‌های اجرایی و الزامات اجرایی است که به طور مختصر و مفید به روال سندنویسی توضیح‌های هریک از بخش‌ها آمده است. اگر این سند طبق روال طرح پژوهشی شورای هنر فرهنگستان هنر دردهه ۸۰ با حضور موسیقیدانان دانشگاهی و تجربی و خبره درباره تدوین منشور ملی موسیقی کشور ادامه پیدا می‌کرد، تا کنون به بسیاری از پژوهش‌های اساسی موسیقی درموقعیت اجتماع، فرهنگ، علم، رسانه، حاکمیت و فقه جواب داده شده بود. عده‌ای از منتقدان هم توجه داشته باشند شرایط فرهنگی هنری ایران با دیگر نقاط جهان متفاوت است و مقایسه‌پذیر نیست! سندموسیقی ملی ایران به شرط دارا بودن الزامات همه جانبه می‌تواند ضامن بقای موسیقی ایران باشد و به توسعه همه جانبه آن و برون‌رفت از برخی عقب‌ماندگی‌ها در منطقه و جهان در امیدواری برای جایگاه شاخص آن منجر شود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و شصت و نه
 - شماره هشت هزار و سیصد و شصت و نه - ۱۲ دی ۱۴۰۲