صفحات
شماره هشت هزار و سیصد و شصت و نه - ۱۲ دی ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و سیصد و شصت و نه - ۱۲ دی ۱۴۰۲ - صفحه ۲۱

تیم ملی به شرط 8 برد در لیگ ملت‌ها، سهمیه المپیک می‌گیرد

افشاردوست: لورنزتی کاریزماتیک‌تر است

مهری رنجبر
خبرنگار

هت‌تریک سهمیه المپیک والیبال، چالش‌های زیادی دارد. تیم ملی والیبال امسال با ضعیف‌ترین نتایج سهمیه از دستش پرید تا کار به سخت‌ترین شرایط بکشد. انتخاب سرمربی جدید تنها مرحله سخت کار و البته پایان کار نیست، بلکه لیگ طولانی و اردوی کوتاه‌مدت چالش‌های پیش روی فدراسیون والیبال است. چالش‌هایی که بعضی از کارشناسان والیبال را متقاعد کرده که والیبال نمی‌تواند المپیک پاریس را ببیند. محمود افشار‌دوست عضو شورای مشورتی، بعد از حضور در جلسه بررسی چهار گزینه سرمربیگری، از این چالش‌ها می‌گوید.
 
 جلسه شورای مشورتی چطور بود؟
جلسه بدی نبود. شورای مشورتی با تعدادی از کارشناسان و بزرگان والیبال بود، البته بعضی‌ها هم که نبودند، جای‌شان خالی بود. قرار بود گزینه‌های مربیگری تیم ملی که پیگیری‌هایش انجام شد و از جمع 15 نفره، 3-4 نفر انتخاب شده را بررسی کنیم. رزومه گزینه‌ها هم بود و دوستان هم صحبت کردند. هر کدام از دوستان نظرات‌شان را مطرح کردند. قرار است چند روز دیگر، در جلسه کمیته فنی با تعداد کمتری از دوستان هم طبق نظر شورای مشورتی، سرمربی انتخاب شود.

 از بین گزینه‌ها، شانس کدام مربی بیشتر بود؟
یکسری با لورنزتی موافق بودند و گروه دیگری هم رأی به پیاتزا دادند. البته من نشمردم، اما فکر می‌کنم در مجموع تعداد موافقان با لورنزوتی خیلی بیشتر بود. به هر حال لورنزوتی مربی قدیمی است و به لحاظ کاریزماتیک، شخصیت، دانش و سابقه کارش با بازیکنان بزرگ دنیا شاید یک قدم جلوتر از پیاتزا باشد.
 رأی شما به کدام گزینه بود؟
من خودم با لورنزوتی بیشتر موافق هستم. هر چند هاینن و پیاتزا هم مربیان بزرگ و خوبی هستند. هاینن مربی بزرگی است، اما به نظرم لورنزوتی به خاطر سوابق کاری‌اش و سبک والیبالی که تیم‌هایش به نمایش می‌گذارند، به سبک والیبال ما بیشتر نزدیک است.
 با اعلام برنامه تیم ملی در لیگ ملت‌های 2024، سختی کار تیم ملی در آخرین فرصت برای تصاحب سهمیه المپیک، بیشتر مشخص شد، چرا که روزهای سخت را با بازی خیلی سخت مقابل ایتالیا استارت می‌زند.
تیم ملی والیبال در هفته اول لیگ ملت‌های 2024 با تیم‌های ایتالیا، آرژانتین، صربستان و کوبا بازی دارد. شک نکنید تیم ملی شروع خیلی سختی دارد. تیم ملی ایران برای اینکه از آخرین فرصت، سهمیه المپیک بگیرد باید حداقل در 8 بازی برنده باشد. تیم ما فرصت زیادی برای آمادگی ندارد و باید با بیشترین امتیاز سه هفته مقدماتی لیگ ملت‌ها، در رنکینگ جهانی ارتقا پیدا کند. همین مسأله کار را سخت‌تر می‌کند. امیدواریم تیم ما وضعیت خوبی داشته باشد و لیگ والیبال ایران هم از نظر فنی به حدی خوب باشد که به تیم ملی کمک کند.
 در حالی که همه قبلاً می‌خواستند لیگ والیبال طولانی شود، درست امسال که سازمان لیگ تصمیم گرفته لیگ را سال آینده تمام کند، با شرایط ویژه تیم ملی، این قضیه منتقد هم پیدا کرده، نمونه‌اش سید؛ کاپیتان تیم ملی که انتقادش را استوری کرد.
قبل از سید من در مصاحبه‌ای از این مسأله گفته بودم. یادم می‌آید گفته بودم لیگ طولانی، امسال وضعیت تیم ملی را پیچیده‌تر و سخت‌تر می‌کند. هنوز نمی‌دانم فدراسیون چه تصمیمی برای نیم فصل دوم گرفته و لیگ فروردین ماه تمام می‌شود یا نه؟ اما تیم ملی ما عادت به اردوی 2-3 ماهه دارد و اگر قرار باشد لیگ فروردین ماه تمام شود و همه چیز خوب پیش برود و حتی یک بازیکن هم مصدوم نشود، والیبالیست‌ها حداقل به استراحت یک هفته‌ای نیاز دارند که با محاسبه آن، اردوی مفید تیم ملی 2 هفته‌ای می‌شود و همین مسأله با حضور مربی جدید کار را سخت می‌کند. از طرف دیگر لژیونرها هم دیر به تیم ملی می‌رسند، در حالی که مربی باید در تمرین تاکتیک مدنظرش را دنبال کند و دو هفته زمان زیادی برای هماهنگی بازیکنان در تاکتیک تیمی نیست و مربی هم نمی‌تواند روی تکنیک بازیکنان تمرکز کند. هرچند بازیکنان با هم غریبه نیستند و سال‌هاست با بازی روی دست هم، مشکلی برای هماهنگی ندارند، اما بعید نیست در اجرای تاکتیک تیمی مد نظر سرمربی به مشکل بخورند. البته هیچ چیزی در ورزش حساب و کتاب ندارد و شاید شرایط به حدی خوب باشد که وضعیت جور دیگری پیش برود. با این حال نمی‌توان منکر دشواری کار شد و روزهای سختی که انتظار تیم ملی را می‌کشد. فرصت کم برای آمادگی، پاشنه آشیل تیم ملی محسوب می‌شود. اگر نیم فصل دوم لیگ برتر از نظر فنی بهتر از نیم فصل اول شود و بازیکنان آماده به اردو بیایند، نگرانی بابت آمادگی وجود ندارد.
 سرمربی جدید تیم ملی والیبال، به خاطر داشتن تیم باشگاهی و دیر آمدن به تهران چالش‌های زیادی دارد. نه؟
20 سال پیش اغلب مربیان خارجی فقط با یک تیم کار می‌کردند، در حالی که آن موقع مربیان ما هم تیم ملی داشتند و هم باشگاه. همان موقع هم می‌گفتند مربی نباید باشگاه داشته باشد، اما سال‌هاست که مربیان تیم‌های ملی برای 6 ماه دوم سال تیم باشگاهی دارند و اینطوری درآمدشان از باشگاه است و بیکار نمی‌مانند. اما حالا شرایط برعکس شده و روی هر مربی دست می‌گذاریم، تیم دارد. البته این مسأله در کشور ما هم اجرا می‌شود. در حالی که نوع استفاده از مربی تیم ملی باید با زیر ساخت‌ها و مربیان باشگاه هماهنگ باشد. در واقع استخدام مربی خارجی برای تیم ملی ساز و کاری را می‌طلبد که حتی باید از او بخواهند بدنسازی بازیکنان را هم رصد کند. هیچ ایرادی ندارد که مربی تیم ملی، تیم باشگاهی هم داشته باشد. پیاتزا همزمان هم سرمربی تیم ملی هلند است و هم در ایتالیا تیم باشگاهی دارد و او اطلاعات بازیکنان را به دست می‌آورد و خیالش هم از بابت زیر ساخت‌ها راحت است. در واقع اینکه من می‌گویم نیم فصل دوم باید فنی‌تر باشد یعنی همین. تیم ملی باید برای سهمیه المپیک آماده می‌شد و مربیانی به تیم ملی ایراد می‌گیرند که بازیکنان را باید آماده می‌کردند، در نیم فصل اول این ایرادها به چشم آمد. بنابراین وقتی مربی هم تیم باشگاهی دارد و هم تیم ملی، می‌تواند برنامه‌ها را هماهنگ کند. اما وقتی در ایران حرف این است که مربی تیم ملی تیم باشگاهی نداشته باشد؛ اتفاقی که در دنیا هم هست، یعنی دنیا اشتباه می‌کند؟ ما باید برای همسویی باشگاه‌ها و تیم ملی راهی پیدا کنیم.

جستجو
آرشیو تاریخی