نگاه فلسفی به مباحثی در حوزه تمدن اسلامی

علی‌الله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی

تمدن اسلامی و مباحث جانبی مرتبط با آن از موضوعات مطرح در اندیشه و کلام فیلسوفان مسلمان و معاصر است که هر یک به نوبه خود کوشیده‌اند تعاریفی متکی بر دانش و بینش خود ارائه دهند و در مجموع، در تعریف تمدن اسلامی آورده‌اند که این تمدن نوع خاصی از زندگی است که تابع داشته‌ها و دستاوردهای معطوف به نیازهای انسانی است که در سایه آموزه‌های اسلامی درگذر زمان در جامعه مسلمانان نهادینه شده است؛ بنابراین تمدن اسلامی لزوماً برآمده از دیانت اسلامی یا برساخته مسلمانان نیست، بلکه محصولی است که ذیل چتر اسلام در جامعه مسلمانی شکل‌ گرفته است. بی‌تردید اگر اسلام نبود و مسلمانان کنش‌های خود را با آن منطبق نمی‌ساختند، چنین تمدنی هرگز سر برنمی‌آورد. یکی از فیلسوفان معاصر که مباحث و آثار متعددی در حوزه فلسفه، علم، فرهنگ و تمدن اسلامی دارد، مرحوم علامه محمدتقی جعفری است که مباحث و مقالات وی در سال‌های اخیر با تدوین و تنظیم برخی از شاگردان وی که خود نیز از چهره‌های مطرح علوم فلسفی در دانشگاه‌های کشور هستند در مجلدهای منظم تهیه و منتشر می‌شود. جدیدترین اثر در این زمینه، کتاب«در قلمرو اندیشه» جلد شانزدهم از مجموعه آثار استاد محمدتقی جعفری است که با تدوین و تنظیم دکتر عبدالله نصری و اهتمام علی جعفری به تازگی از سوی انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است. عبدالله نصری که تدوین و تنظیم کتاب حاضر را انجام داده، پژوهشگر فلسفه و استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و از شاگردان علامه جعفری است که آثار متعددی در حوزه فلسفه تألیف و منتشر کرده است. کتاب حاضر در چهار بخش «مباحثی در فلسفه و علم»، «طرح ژنوم انسانی، پاسخ به سؤالات اعلامیه جهانی ژنوم انسانی و حقوق بشر»، «سؤال‌ها و پاسخ‌ها» و «تاریخ علوم اسلامی» تنظیم و در فصل‌های متعدد مباحث مرتبط با موضوع کتاب را ارائه کرده است. در بخشی از پیشگفتار این کتاب آمده است، در جهان غرب و در یونان باستان، هر کسی شایسته آن نبود که فیلوسوفوس یا همان دوستدار حکمت و دانایی نامیده شود، زیرا محتوای حکمت چیزی بود که هر کسی دسترسی به آن نداشت و نه هر کسی به لحاظ فکری، توان و فهم و ادراک آن را داشت. اما هرچه از یونان باستان دور و به زمان معاصر نزدیک می‌شویم؛ تا جایی که برخی مثل ژاک دریدا و ریچارد رورتی، اساساً معتقدند که امروز باید به جای فلسفه، ادبیات بخوانیم و فلسفه دیگر به کار ما نمی‌آید. در سنت و فرهنگ اسلامی نیز تا قبل از اینکه فلسفه در فضای دانشگاهی تدریس شود، فلسفه برای همگان تدریس نمی‌شد، بلکه اهل فلسفه تلاش می‌کردند فقط به افرادی این دانش را انتقال دهند که شایستگی کسب آن را دارند. با ورود دانشگاه به معنای مدرن آن در صحنه تعلیم و تعلم، اتفاق جدیدی در حوزه فلسفه افتاد... در چنین فضایی، علامه محمدتقی جعفری فلسفه و حکمت را، هم آموخت و هم آموزش داد. اما نه در فضای آموزشی او کمیت نمره و ارقام رقم خورد و نه روش او با عدد و آمار عجین شد. ایشان به تعلیم علم و حکمت و فلسفه پرداخت، ولی ساحت آنها را در مسیر حقیقت، برتر از آن قرار می‌داد که در قالب‌های صوری آموزشی منجمد شود. او رویکردهای علمی، فلسفی، حِکمی، شهودی، عرفانی، مذهبی و اخلاقی را در جهت وصول به حقیقت کاملاً از یکدیگر متمایز می‌کرد و معتقد بود که هر یک از این رویکردها، آدمی را به مرتبه‌ای از حقیقت واصل می‌کند که او را از آن دیگری بی‌نیاز می‌کند و کمال آدمی در این است که تا حد مقدور، توشه‌ای از تمامی این رویکردها برای وصول به حقیقت برگیرد. در مجموع، کتاب حاضر، جانمایه آن، نگاه حِکمی و فلسفی علامه محمدتقی جعفری به موضوعاتی در حوزه فلسفه، علم، فرهنگ و تمدن اسلامی است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و شصت و یک
 - شماره هشت هزار و سیصد و شصت و یک - ۰۳ دی ۱۴۰۲