سند موسیقی؛ باید و نباید‌ها (1)

رضا مهدوی
منتقد و موسیقی پژوه

 بحث تئوری موسیقی و اصولاً مبانی نظری درکنار مبانی عملی موسیقی و شناخت مفاهیم آن، مسأله کلیدی قبل از هر اقدام و تصمیمی است. فن موسیقا جزو نادر مواردی است که در اصطلاح فقهی گفته می‌شود «شاذ» و نیازمند دانستن اطلاعات خاص لازم و طرح بحث در ارائه مطالب در قیاس و نسبت به دیگر هنرها و حرفه‌های تخصصی در جامعه است. در آرای اخوان‌الصفا نگاه حکمت‌مدارانه‌ای به موسیقی شده و اگر جدی تلقی شود شاید بسیاری از مباحث بغرنج در حیطه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی درباره کلیت موسیقی حل شود. اما این مسیر به سر منزل مقصود رهنمون نخواهد شد، مگر آنکه در چند برنامه تخصصی- تلویزیونی نظریه‌پردازان آگاه به فن موسیقا در رشته‌ها و دیگر شاخه‌های مختلف عمومی، آزادانه به تبادل اندیشه بپردازند و دوم آنکه اهل تحقیق و پژوهش در قراردادی به طور همه‌جانبه نه فقط به آسیب‌شناسی بپردازند، بلکه راهکارهای پیش‌برنده پهنه موسیقی را در جامعه به متولیان امر گوشزد کنند. براین اساس با بررسی جنبه‌های ساختاری، اجرایی و مفهومی به صورت جزئی و نه کلی‌نگر، می‌توان امیدوار بود ساحت موسیقی براساس شاکله‌ای مدون و مبتنی بر شعائر انقلاب اسلامی در مسیر اصلی خود قرارگیرد. چرا که در دوره‌ای از مسیرخارج شد و تهیه، تولید و اجرای موسیقی‌ گاه درناصواب مصروف شده است. اکنون این خطا در رادیو آوا و برنامه‌های پربیننده سرگرمی و مناسبت‌ها همچنان پُررنگ است.
نبود مانیفست یا روشمندی جامع حاکمیتی دربین مراکز مؤثرموسیقی بویژه در نبود راهبرد منسجم درتصمیم‌گیری‌ها، هریک از نهادها را سلیقه‌محور ساخته و اجازه پا در میانی دیگر نهادهای نامربوط را فراهم می‌سازد و معلوم هم نیست به هرشکل مورد تشویق قرار می‌گیرند یا مورد توبیخ که البته دومی بسیار قوی‌تر است؟!
تا کنون چون محوریت کارها بر اساس قوانین داخلی مجموعه‌ها تعریف شده، بالطبع قوه قضائیه و نیروی انتظامی و حتی دیگر جاها خود را در میدان‌داری هنر شریف و مظلوم موسیقی محق می‌دانند! (شاهد مثال لغو کنسرت‌ها در استان‌ها و نمونه اخیر شهراصفهان.) تفاوت است در چینش، بررسی و تصمیم‌گیری سندی که ابتدا نگاهش از پایین به بالا است به جای آنکه «سیر من الکل الی الجزء» باشد! اصولاً نگاه کل‌نگر نسبت به جزء‌نگر در همه امور مبحثی است که می‌تواند راهگشایی در  پی داشته باشد و عکس آن منجر بر گره‌افزایی بر کل و جزء ماجراست. ابواب جمعی جامعه موسیقی که هم اهل نظر و هم اهل عمل هستند و به عبارتی کار میدانی را در کنار کار کتابخانه‌ای تجربه دارند، می‌توانند افرادی مؤثر برای گره‌گشایی از گره‌های متعدد موسیقی باشند که تا کنون و پس از چهار دهه، فکر اساسی برای آن نشده و هماره سلیقه‌محوری مدیریت‌هایش را تحت‌الشعاع قرار داده است و همچنان آسپرین‌وار لحظه‌ای به مداوا می‌نشیند. درعین حال نیاز است در مسائل حلیت و حُرمت موسیقی به نظرات حاکمیتی از سوی رهبری معطوف بود که خوشبختانه در کتاب جامع فقه موسیقی گرد‌آوری و منتشر شده است و البته خوشبختانه در دو برنامه زنده تلویزیونی «شب موسیقی» در شبکه 4 سیما این بنده با حضور کارشناسان تا حدی موارد را در سال ۱۳۹۹بررسی کرده‌ایم. جای بسی خرسندی است که مقام معظم رهبری به صراحت، ترویج موسیقی برای استفاده حلال را مجاز دانسته‌اند. اگر موسیقی‌های دارای بنیه و پیشینه که سرشار از حکمت و فناوری در ساحت فرهنگ دینی و ملی مبتنی بر فرهنگ‌مداری خانواده ایرانی است را برجسته و تبلیغ و ترویج نکنیم، آنگاه در رقابت با موسیقی فراگیر در جهان این عقب‌ماندگی لطمات جبران‌ناپذیری را بر پیکره نه فقط موسیقی بلکه کلیت فرهنگ روزمره مردم خواهد گذاشت، بنابراین نیازمند جدی در تصمیم‌گیری‌ها از جایگاه نهادها و سازمان‌های دولتی و خصوصی همچون موسیقی در صدا و سیما با تمامی ابعاد که مدت‌هاست محل اختلاف بین اهل هنر و شورای سیاستگذاری آن است. همسانی و همگرایی نهادهای ذی‌ربط فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، انجمن موسیقی ایران، فرهنگستان هنر، صنوف از جمله: مجمع صنفی ناشران شنیداری، انجمن صنفی هنرمندان موسیقی ایران، خانه موسیقی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، بسیج هنرمندان و...).
موسیقی هرملت نماینده روح و ذوق و سرچشمه الهام آن ملت است. همان‌طور که تاریخی بس کهن داریم، موسیقی ایران هم ازعهد قدیم برای ما به یادگار مانده است که می‌باید به هرشکل از آن صیانت کنیم. ایرانیان از خلال نغمه‌های حماسی و رزم و بزم هم با گذشته پرافتخار خود رابطه می‌یابند. این نواها آرامش‌دهنده خاطر و روشنی‌بخش دل‌هاست. لزوم یک سند معتبر و محکم می‌تواند موسیقی در فلات ایران را قوام‌بخشی کند.
اما چگونه می‌شود که سال‌ها مرکزیت موسیقی در وزارت فخیمه فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل به دفتر می‌شود و دیگرنهادها در قوام خود باقی می‌مانند؟! آیا بهتر نیست درابتدا جایگاه رسمی و بلامنازع دفتر موسیقی معاونت هنری به ارزش و پایگاه ریشه‌ای خود همانا مرکز موسیقی ایران احیا و ارتقا داده شود؟ یادمان باشد اهل هنر و اهالی موسیقی نگاه‌شان به بالاست.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و پنجاه و هفت
 - شماره هشت هزار و سیصد و پنجاه و هفت - ۲۸ آذر ۱۴۰۲