در گرامیداشت صدمین سال زادروز جلال آل احمد عنوان شد

نویسنده‌ای که اثرش نقد نشود مرده است

  گروه فرهنگی/ گرامیداشت صدمین سال زادروز جلال آل احمد در حالی با حضور جمعی از اهالی ادبیات و فرهنگ برگزار شد که حاضران در این مراسم از این نویسنده و اندیشمند به‌عنوان چهره اثرگذاری یاد کردند که همچنان آثار و تفکرات وی خوانده و نقد می‌شود.

روزی می‌رسد که فارغ از سیاست، میراث جلال را نقد کنیم
به گزارش «ایران»، در این مراسم که به میزبانی فرهنگسرای اندیشه و در همکاری با انجمن ادبی جوزا و خانه اندیشه‌ورزان برگزار شد، یوسفعلی میرشکاک شاعر، نویسنده و طنزپرداز درباره میراث جلال در پیوند ادبیات و اندیشه گفت: «اگر آل‌احمد نبود شریعتی پدید نمی‌آمد و بسیاری از جماعت عوام به واسطه جلال آل‌احمد و شریعتی اهل سیاست شده‌اند. جلال فردی روشنفکر بود که علاقه به زندگی در شهر پاریس را داشت و بی‌تردید کتاب «غرب‌زدگی» را از روی خود نوشته است. به گمانم اغلب ما غرب‌زده هستیم و150 سال از غرب‌زدگی ما می‌گذرد، اما جلال عارضه را ابتدا در خود و بعد در جامعه می‌بیند.»
به گفته میرشکاک، اینکه ما از یاد ببریم کجا زندگی می‌کنیم و توقع داشته باشیم که همانند اروپا با هنر و ادبیات نسبت داشته باشیم، این هم از عوارض غرب‌زدگی است. بسیاری از جوانان ما که از شهرها و روستاهای مختلف وارد دانشگاه می‌شوند در ابتدای دوران تحصیل توقع دارند و خود را با جوامعی مثل سوئد و سوئیس مقایسه می‌کنند. وی افزود: «حرف من این است که نباید تا از روستا به شهر آمدیم توقع داشته باشیم همانند اروپا امکانات به ما بدهند.» وی تصریح کرد: «نباید از یاد ببریم ما قومی هستیم که اگر شاعر غزل یا قصیده‌ای موفق می‌گفت، بقیه به استقبال می‌رفتند. بر همین اساس، هنگامی که جلال به حج رفت و سفرنامه آن سفر را نوشت ما هم باید بنویسیم اما این کار از ما برنمی‌آید. روزی می‌رسد که بتوان جلال را فارغ از سیاست و ایدئولوژی قضاوت کرد و به میراث او پرداخت.»
پیوند آگاهانه جلال با سنت‌های تاریخی
سیدعلی میرفتاح نویسنده و روزنامه‌نگار هم گفت:«گاهی اوقات تصور می‌کنیم که زبان فارسی، زبانی آمیخته با زبان عربی است، اما واقعیت این است که این آمیختگی با زبان عربی نیست بلکه با قرآن است. این آمیختگی زبان فارسی با قرآن و حتی نهج‌البلاغه و روایات بسیار زیاد است؛ به‌گونه‌ای که زبان عربی امروز آن‌قدر با قرآن انس ندارد. زبان یکی از موانع جدی افرادی است که تمنای سکولار شدن را دارند اما این زبان هیچ وقت سکولار نمی‌شود.»
او گفت:«جلال آل‌احمد با سنت‌های تاریخی به طور آگاهانه پیوند برقرار کرده است، گویی از همان جایی که آنها کار را قطع کرده‌اند، جلال کار را ادامه می‌دهد. به همین دلیل است که بعد از گذشت پنجاه سال خود و حرف‌هایش زنده هستند و بوی غریبگی و ترجمه یا حرف وارداتی نمی‌دهد، چرا که با ذهن ایرانی آشناست. اقتباس‌های لفظی که آل‌احمد از قرآن دارد نیز مؤثر است، همانند انتخاب اسم نون والقلم برای یکی از کتاب‌هایش البته درست است که بازی زبانی می‌کند اما اتصالش را نشان می‌دهد.»
او جانش را به قالب کلمات می‌ریخت
محمدرضا کائینی پژوهشگر تاریخ و روزنامه‌نگار نیز گفت: «آل احمد بسیاری را به نوشتن واداشت و سطح کیفیت آثار آنها و افق دیدشان به سبب خواندن آثار جلال ارتقا پیدا کرد که به همین دلیل همه ما به او ادای دین می‌کنیم، چرا که به دست خیلی از ما قلم داده است.»
کائینی ادامه داد:« باید بدانیم برای آدمی اینجا جمع شده‌ایم که توانست حدود ۶۰ سال ارتباط خود را با بدنه اجتماعی کاملاً حفظ کند. جلال آل‌احمد پدیده‌ای است که بسیار سخت می‌توان نام او را روشنفکر گذاشت به گونه‌ای که همزمان میراث دار روحانیت قدیم و تفکر جدید است، او خالق آثاری است که میراث هیچ کسی نیست و برای خود اوست.»
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد:«بزرگان و روشنفکران زیادی هستند که با آنها ارتباط داریم اما هرگز شبیه جلال آل احمد نیستند. او جانش را در قالب کلام می‌ریخت و به مخاطب می‌داد و به همین دلیل مخاطب جلال را صرف‌نظر از اینکه کاملاً قبول داشته باشد یا کاملاً مخالفش باشد براحتی باور می‌کرد.»
این روزنامه‌نگار گفت: «منظومه فکری جلال در زمان حیاتش متحول و دستخوش تغییر شده است اما واقعیت این است که چه بخواهیم چه نخواهیم ما آل احمد را با غرب‌زدگی باید بشنویم و بشناسیم. آل احمد مبدع نظریه غرب‌زدگی با مختصات خود است و فرزندش کتاب خدمت و خیانت روشنفکران است که او این کتاب را به مسیر خاص‌تری از تعریف حوزه روشنفکران برده است.»
او افزود: «آل احمد با غرب به مفهوم تکنولوژی و پیشرفت مخالفتی نداشت. ماشین هم علامت اختصاری آل احمد، به مثابه جهان‌بینی و علوم انسانی غرب است، اما در عین حال منظور او فلسفه، فرهنگ و فرآورده‌های این موارد در حیطه زندگی انسان‌ها از قبیل ماشین است. هنگامی که برای جامعه‌ای مثل ما نسخه می‌پیچد می‌گوید ما هم باید علوم انسانی درخور با شرایط کشور خودمان داشته باشیم.»
به گفته کائینی، تعریف آل احمد از روشنفکر که دوست نداشت از او با این نام یاد شود، این بود که روشنفکر کسی است که خیلی چیزها را می‌داند و بسیاری از کارها را انجام می‌دهد. این در صورتی است که بسیاری از روشنفکران ما حوصله و جرأت انجام دادن کاری را ندارند.
سید ناصر هاشم‌زاده نویسنده و منتقد سینما گفت: «اندیشه جلال کاملاً قابل نقد است. برای همین هم زنده است. نویسنده‌ای که اثرش نقد نمی‌شود و ظرفیت نقد ندارد از همان ابتدا مرده است. با این حال افرادی دارند جلال را می‌کوبند که نمی‌خواهند او را درست بشناسند. کسانی هم که او را نمی‌شناسند، جلال را قبول دارند.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و چهل و نه
 - شماره هشت هزار و سیصد و چهل و نه - ۱۸ آذر ۱۴۰۲