«ایران» در گفتوگو با عضو «خانه امریکای لاتین» به بررسی سفر رئیس جمهور کوبا به تهران پرداخته است
جبران غفلتهای تاریخی با تقویت همکاریهای اقتصادی
«میگل دیاز کانل»، رئیس جمهور کوبا شب گذشته به دعوت رسمی رئیس جمهوری اسلامی ایران در صدر یک هیأت عالیرتبه سیاسی و اقتصادی به تهران سفر کرد؛ سفری که پس از ۲۲ سال از آخرین سفر «فیدل کاسترو»، رئیس جمهور فقید این کشور صورت گرفت تا روند مناسبات تهران و هاوانا را وارد دوره تازهای کند. مراسم استقبال رسمی از رئیس جمهور کوبا صبح امروز توسط دکتر رئیسی و در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد برگزار میشود. پس از مراسم استقبال رسمی و معارفه هیأتهای همراه، ملاقات خصوصی رؤسای دو کشور، نشست مشترک هیأتهای عالیرتبه و مراسم امضای اسناد و تفاهمنامههای همکاری برگزار میشود و سپس دو رئیس جمهور در نشست مطبوعاتی مشترک نتایج و دستاوردهای رایزنیهای فیمابین را تشریح میکنند. میگل دیاز کانل در جریان این سفر علاوه بر دیدار رسمی با رئیس جمهور، دیدارهایی نیز با برخی مقامات عالیرتبه کشورمان خواهد داشت و از نمایشگاه توانمندیها و آخرین دستاوردهای فناورانه جمهوری اسلامی ایران و نیز انستیتو پاستور که در عرصههای پزشکی و دارویی با کوبا همکاری دارد، بازدید خواهد کرد. پس از سفر فیدل کاسترو رئیس جمهور فقید کوبا در خردادماه سال ۱۳۸۰، این نخستین سفر رئیس جمهور این کشور به ایران است. خرداد ماه امسال دکتر رئیسی در قالب سفر منطقهای به امریکای لاتین پس از ۱۲ سال به دعوت رسمی همتای کوبایی خود به هاوانا سفر کرده بود که در جریان این سفر ۶ سند و تفاهمنامه همکاری در بخشهای قضایی، همکاریهای جامع سیاسی، مناسبات گمرکی و مشارکت در حوزه فناوری اطلاعات به امضای مقامات عالیرتبه دو کشور رسیده بود. «ایران» در گفتوگو با عبدالحمید حمید شهرابی، مسئول تحقیقات و برنامهریزی «خانه امریکای لاتین» به بررسی اهداف این سفر پرداخته است.
رئیس جمهور کوبا روز گذشته به تهران سفر کرد. درباره سیر تاریخی روابط دو کشور بفرمایید.
۲۲ سال بعد از زمان سفر رهبر فقید انقلاب کوبا، فیدل کاسترو به ایران، آقای میگل دیاز-کانل برمودز رئیسجمهور این جزیره کارائیب در حالی به عنوان کانون جبهه مقاومت ضدامپریالیستی در منطقه امریکای لاتین، به ایران سفر میکند که کوبا در زمان حکومت شاه با ایران رابطه نداشت، همچنان که از دیرباز روابط خود با اسرائیل را هم قطع کرده بود. روابط بین دو کشور با پیروزی انقلاب اسلامی شروع شد. به طور کلی، اولویت کوبا در روابط بینالملل همواره گسترش روابط با کشورهای مستقل از نظام سلطه بوده است. اگر چه همکاریهای ایران و کوبا در طول ۴۴ سال گذشته
فراز و نشیبهای نسبی داشته است، لکن، سطح روابط اقتصادی بههیچوجه متناسب با سطح بالای روابط سیاسی بین دو کشور نبوده است. از اینرو، تمرکز بر تعمیق روابط اقتصادی، هماکنون راهکار اصلی در بهبود روابط ایران و کوبا است.
بنابراین عدم تناسب سطح اقتصادی و تجاری مناسب را میتوان یکی از دلایل در وقفه طولانی مدت در سفر رئیس جمهور کوبا به تهران دانست؟
بله. این سفر در حالی صورت گرفته که با توجه به گسترش وجوه همکاری در عرصههای متعدد میان ایران و کوبا،
رفت و آمد مقامهای سیاسی در بالاترین سطح ضرورت پیدا کرده است. البته، در فاصله این سالها سفرهای متعددی از جانب مقامات و هیأتهای عالیرتبه کوبا به ایران در جریان بوده که آخرین مورد سفر آقای ریکاردو کابریساس معاون نخستوزیر و فرستاده ویژه رئیس جمهور کوبا به ایران در اردیبهشت سال گذشته بود. با وجود این، برای پاسخ مستقیمتر به سؤال شما در مورد علت وقفه سفر رئیسجمهور کوبا به ایران میشود به برخی از عوامل احتمالاً تأثیرگذار اشاره کرد. از جمله، نقل و انتقالات حکومتی در کوبا بعد از درگذشت فیدل کاسترو و به نظرم از آن مهمتر، عدم تمایل برای گسترش سطح روابط بین دو کشور از جانب همتای ایرانی در برخی مقاطع؛ به عنوان مثال طی ۸ سال ریاستجمهوری آقای روحانی، میزان مبادلات اقتصادی بین ایران و کوبا تقریباً به صفر رسید، چرا که رویکرد دولت در آن زمان بسط روابط با کشورهای غربی بود و حتی رئیسجمهور چین را هم تحویل نمیگرفتند.
در حال حاضر روابط ایران و کوبا متمرکز بر چه زمینههایی است؟ آیا منشأ این روابط صرفاً سیاسی- اقتصادی است یا مبنای گفتمانی هم دارد؟
اگر به ایدئولوژی، صرفاً در قالب مفاهیم تعریف شده نظری بعضاً خشک نگاه شود، شاید در وهله اول اشتراکات ایدئولوژیک چندانی در ظاهر به چشم نخورد. چرا که در ایران جمهوری اسلامی حاکم است و در کوبا شعار «یا مرگ یا سوسیالیسم» سر داده میشود. اما، این همان تفکر مدرسی (آکادمیک) است.
با این حال، در مفهوم عینیتر ایدئولوژی، مشترکات بین ایران و کوبا زیاد است. به این معنی که ایدئولوژیهای حاکم بر دو کشور، نوعدوستی، معنویت، آزادی، استقلال و عدالت را نوید میدهند. در اصل، مشترکات سیاسی، یعنی خواستهای مشترک دو ملت برای آزادی، استقلال و عدالت و همچنین دشمن مشترکی به نام امپریالیسم یا استکبار جهانی، مبنای مستحکمی برای ایجاد و گسترش روابط بین ایران و کوبا را تشکیل میدهد. در این چهارچوب، بسط روابط اقتصادی بین دو کشور قطعاً به عنوان یک عامل کلیدی، ستونهای روابط فیمابین را تقویت میکند.
ضرورت برقراری روابط تجاری ایران و کوبا را با توجه به تحریمهایی که طی سالیان طولانی هر دو کشور با آن روبه رو بودهاند در چه میدانید؟
چند عامل بر ضرورت گسترش روابط بین دو کشور تأکید دارد. یکی، همین تحریم است. کوبا و ایران تحریمهای نامشروع علیه خود را به رسمیت نمیشناسند و در شرایطی که این تحریمهای سخت پا برجاست، طبیعتاً هر یک بهدنبال راهکارهایی هستند که آنها را خنثی کنند. در این راستا، بسط روابط اقتصادی فیمابین، نقدترین راهکار است. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر روشن میشود که میزان بالای استقلال هر دو کشور در تصمیمگیری بر پایه منافع و نیازهای ملی خویش نیز ملحوظ شود.
عامل دیگر، جایگاه ایران و کوبا در مناطق جغرافیایی متبوع این دو کشور است. بدین معنی که ایران در غرب آسیا و کوبا در امریکای لاتین هر یک برای دیگری میتوانند به عنوان هاب فعالیتهای تجاری در این دو منطقه سرشار از امکانات اقتصادی در نظر گرفته شوند. در مقیاسی وسیعتر، شکلگیری قطببندیهای جدید منطقهای و جهانی همچون آلبا در امریکای لاتین و بریکس در دامنه چند قارهای، فرصتی اعلا برای بهرهگیری از فرصتها و امکانات همکاریهای چندجانبهای و فراگیر اقتصادی بین کوبا و ایران را فراهم آورده است.
چه ظرفیتها و چه موانعی در همکاریهای بین این دو کشور وجود دارد؟
ظرفیتهای بسیاری وجود دارد که به برخی تا حدودی توجه شده و بعضی دیگر کاملاً مغفول مانده است؛ مثلاً، ظرفیت همکاری در حوزه تولید واکسن و دارو نسبتاً مورد توجه قرار گرفته و همکاری در این حوزه دستاوردهایی چشمگیر همچون تولید مشترک واکسنهای هپاتیت و کرونا را همراه داشته است. با این حال، حتی در این حوزه نیز میزان بهرهگیری از ظرفیتهای موجود با آنچه که اکنون در حال انجام است فاصله زیاد دارد. به عنوان مثال، همانطور که بنده و افرادی مثل من مکرراً تأکید داشتهاند، کوبا دانش علمی برای تولید برخی داروهای شفابخش منحصر به فرد را در اختیار دارد. از جمله، واکسن و دارو برای مقابله با سرطان ریه، دیابت و آلزایمر. خب، باید پرسید که چرا از این ظرفیت منحصر به فرد، آنطور که باید استفاده نمیشود.
این در حالی است که همکاری در حوزه دارو نسبت به حوزههای دیگر نسبتاً خوب بوده است. بهطور کلی، کوبا به بسیاری از توانمندیهای اقتصادی ایران در زمینههای اساسی همچون فناوریهای مربوط به تولید انرژی و ایجاد زیرساختهای اقتصادی در بخشهایی مثل مخابرات، حمل و نقل و صنایع ساخت و ساز، شدیداً نیاز دارد و متقابلاً، ظرفیتهای کوبا در حوزههایی همچون سلامت و بهداشت، مواد غذایی و صنعت گردشگری میتواند مورد استفاده ایران قرار گیرد.
معالوصف، برخی از این ظرفیتها تا به حال کاملاً مغفول مانده است و این غفلت به همان موانع موجود برمیگردد. مهمترین مانع که هر دو کشور به درجات مختلف با آن مواجه هستند، بوروکراسی دولتی است که باعث میشود اراده مسئولین عالی حکومتی در اجرایی شدن و پیشبرد و بسط تفاهمات و توافقات موجود تجلی پیدا نکند. عامل دیگر، که بیشتر در ایران نقش بازدارنده دارد، نقش گرایشاتی است که اساساً مخالف توسعه روابط اقتصادی با کوبا هستند؛ چرا که رویکردشان به طرف همکاری و جلب رضایت غرب است و از این واهمه دارند که همکاری با کوبا به مذاق کدخدا خوش نیاید. این رویکرد اگر چه در دولت قبل غالب بود و در دولت سیزدهم به مراتب کمرنگتر شده است، لکن هنوز در بدنه نفوذ دارد و باید مراقب بود که منافع کشور قربانی اینگونه ملاحظات مانعتراش قرار نگیرد.