شاهکار فرمانده
کمیل خجسته
فعال فرهنگی
سایت war on the rocks که در حوزه استراتژی، دفاع و امور خارجی فعالیت میکند، به قلم یکی از تحلیلگرانش مدیریت محور مقاومت را در یک جمله اینگونه توصیف میکند: «شاهکار شبکهای ایران در منطقه» و مینویسد:
سه روز پس از عملیات ۷ اکتبر، ایران حمایت صریح خود را از حمله حماس علیه اسرائیل اعلام کرد. با وجود این مقامات امریکایی و اسرائیلی تاکنون هیچ مدرک مشخصی که ایران را مستقیماً به این حمله مرتبط کند، نیافتهاند. با این حال، حمایت نظامی، اقتصادی و سیاسی ایران از حماس به طور گسترده تأیید شده است. در عراق و سوریه، عملیاتها علیه نیروها و تأسیسات امریکا افزایش یافته و در کمتر از یک ماه ۵۲ حمله به تأسیسات امریکایی در هر دو کشور ثبت شده است.
بعد از آنهم حوثیهای یمن مشارکت خود را در درگیری اعلام کردند و حملات موشکی و پهپادی را به سمت جنوب اسرائیل در دستور کار قرار دادند. لبنانیها هم تمرکز اسرائیلیها را در شمال فلسطین برهم زدند و...
دلایل فزایندهای برای این باور وجود دارد که محورمقاومت به یک شبکه متحد منسجم تبدیل شده است و اقدامات مستقل را با هماهنگی استراتژیک برای تقویت موضع جمعی اعضا صورت میدهد. اعضای این محور، یک شبکه فرمان انعطافپذیر ایجاد کردهاند و در عین حال از رویارویی مستقیم با ایالات متحده اجتناب میکنند...
نویسنده این مقاله مفصل در واقع مینویسد: ایران هست ولی نیست؛ پیداست ولی پنهان است؛ در میدان است اما در دید نیست و...
این متن شبیه خاطرهای از سیدعلی حسینی خامنهای در کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک است؛ روزی که منوچهری بازجوی جلاد ساواک وارد سلول میشود و میگوید «خامنهای تویی؟! تو مثل یک ماهی از دست بازجویت لیز میخوری و از دستش خارج میشوی. کارهای تو دانهدانهاش چیزی نیست اما مجموعش را خدا میداند که چه میشود!» سالهای زیادی از دهه پنجاه شمسی گذشته است. هر چند خط مقدم نبرد در آنروزها مقابله با پهلوی و ساواک آموزشدیده موساد بود و امروز خط مقدم مبارزه در مقابل خود اسرائیلیها است اما شیوه عمل یک چیز است. نتیجه عمل اولی پیروزی انقلاب اسلامی بود و نتیجه دومی هم پیش روی چشمان دوست و دشمن است: «شاهکار فرمانده».