صفحات
شماره هشت هزار و سیصد و چهل - ۰۷ آذر ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و سیصد و چهل - ۰۷ آذر ۱۴۰۲ - صفحه ۶

دیگه‌چه‌خبر؟

وقتی منوتو مخاطب را
می رنجاند!
 خــــــــــبر اول اینکه، سفیدشویی سازمان مخوف ساواک در شبکه سلطنت طلب-بهایی منوتو حتی خشم تماشاچیان این شبکه را نیز به همراه داشت.
در ادامه پخش مستند پرویز ثابتی، چهره امنیتی مخوف ساواک که از آن به عنوان پشت پرده بسیاری از جنایت‌های رژیم گذشته یاد می‌شود، شبکه سلطنتی-بهایی منوتو برنامه‌های دیگری را برای تبلیغ ثابتی و تطهیر ساواک تدارک دید. در یکی از این برنامه‌ها، سازنده مستند ثابتی دعوت شد تا بازهم به تبلیغ مراد خود بپردازد.
این فرد، ثابتی را که به گواه همه انقلابیون، چهره‌ای خونخوار و مسبب بسیاری از جنایت‌ها بوده است، فردی میهن دوست، باهوش و باسواد جا زد! اما در ادامه، ‌آش این برنامه به قدری شور شد که یکی از تماشاچیان در تماس با شبکه به انتقاد از این رویه پرداخت.
این بیننده گفت که در زمان رژیم گذشته، پدر وی که یک معلم بوده است، حتی جرأت انتقاد در کلاس را نداشته یا پس از یک سفر ساده به مصر، تا یک ماه از پدرش خبری نبوده است. البته در ادامه، به صورت خیلی اتفاقی، تلفن این فرد قطع شد.
این تماس، بیانگر این است که سفیدشویی از ساواک و پرویز ثابتی درحالی است که هنوز خفقان دوران استبدادی پهلوی و جنایات ساواک در حافظه تاریخی ایرانیان زنده است.

رضا پهلوی، از رهبری اپوزیسیون تا عاملیت برای جمهوری اسلامی!
 دســـــــت آخر اینکه،  طرفداران رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران به ناتوانی سیاسی وی، بویژه در مدیریت جریان متبوع خود اعتراف کردند. این اعتراف نه از سوی منتقدان، بلکه از سوی کسانی صورت گرفت که خود را سلطنت‌طلب و از طرفداران رضا پهلوی قلمداد می‌کنند.
باوجود این، این چهره‌ها معتقدند که رضا پهلوی، نه تنها از ابتدا توانایی ادعای سلطنت را نداشته بلکه حتی توانایی هدایت یک جریان اپوزیسیون تأثیرگذار را هم ندارد! این افراد حتی به حرف‌های خود رضا پهلوی استناد کرده و معتقدند این چیزی است که خودش هم به آن اذعان دارد.  البته به نظر می‌رسد رضا پهلوی و طرفدارانش، بیشتر نوعی شکسته نفسی می‌کنند و می‌خواهند روغن ریخته را نذر امامزاده کنند! زیرا در اغتشاشات سال گذشته، رضا پهلوی نه تنها ادعای مدیریت کلان این اغتشاشات را داشت، بلکه اساساً دعوایش سر ریاست اپوزیسیون بود که باعث اختلاف جناح‌ها و در نهایت بهم خوردن ائتلاف طیف‌های براندازان شد. تا جایی که بسیاری او را «عنصر جمهوری اسلامی» برای ایجاد انشقاق میان جریان‌های اپوزیسیون خواندند!
اما حالا که هم تیر اغتشاشات به سنگ خورد و هم رژیم‌های حامی آشوب مانند صهیونیست‌ها، درگیر مسأله بقای خودشان هستند، اساساً مسأله براندازی از دستورکار خارج شده و به همین دلیل، طرفداران رضا پهلوی مدعی هستند که از اول هم نمی‌خواستند رهبری اپوزیسیون را برعهده داشته باشند!

جستجو
آرشیو تاریخی