در تولید ادبیات ضد صهیونیستی کم‌کاری کرده‌ایم

سهیل کثیری‌نژاد
نویسنده و مدرس زبان عبری

 وقتی مجموعه مطالب سال ۱۳۴۲ به این سمت را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم تقریباً هیچ ادبیات ضدصهیونیستی تولید نکرده‌ایم. البته کتاب جزئی از این ادبیات است. جمهوری اسلامی با عنوان اولین دشمن اسرائیل که آرمانش آزادی فلسطین است، مطرح بوده اما خودمان چیزی تولید نکردیم. عمده مطالب که در این زمینه داریم، ترجمه بوده است. کتاب‌هایی که در آلمان و کشورهای دیگر نوشته شد. کشورهایی با نیت قوم‌گرایی صهیونیستی یا ناسیونالیستی در اروپا مطالبی نوشتند و ما فقط این آثار را ترجمه کردیم.
بدون تحقیق سراغ آثار ترجمه شده رفته‌ایم. تحقیق و مراجعه به منبع نداشتیم و فقط و فقط می‌پذیرفتیم. نگاه‌ها غیرواقعی می‌شد، کمااینکه آفاتش را می‌بینیم. از سطوح مدیریتی تا کف جامعه چنین بحثی بود. چرا اینگونه بود؟ چون محفل علمی در رابطه با صهیونیست نداشتیم، البته الان هم آن‌طور که باید نداریم. سال‌ها گذشت و ما رشته‌ای تحت عنوان عبری، مدیریت صهیونیست یا مطالعات اسرائیل نداشتیم. اکنون چند سالی است که این رشته تصویب شده است و دارد برگزار می‌شود اما با آنچه می‌بایست باشد، فاصله دارد. در ایران مگر چند نفر عبری بلد هستند؟
در صورتی که کار لازم این بود که به سمت درست کردن محفل علمی از صهیونیست، یهودیت و اسرائیل برویم. همه ایسم‌ها یک چیز تلقی می‌شوند، البته با اینکه اشتراکاتی دارند اما در کل یکی نیستند. اینها سه حوزه مجزا هستند. ثانیاً فرایند این است، درس‌هایی که باید تدریس شود، مشخص می‌شود. سرفصل‌ها درمی‌آید و پس از آن محتوا باید تدوین شود. همچنین دوره آموزشی برگزار می‌کنیم،  در چند دوره اصلاحات انجام می‌شود، دروس شکل می‌گیرد و استادان تربیت می‌شوند. در واقع فرایند درست کردن یک رشته در دانشگاه یعنی تدوین و تألیف محتوا که سی سال طول می‌کشد. نگارش کتاب جغرافیای سیاسی رژیم صهیونیستی دو سال طول کشید.
درباره اینکه چرا منطقه به‌عنوان محل تشکیل دولت یهود انتخاب شد و چرا اینها بعد از ۷۵ سال هنوز نتوانسته‌اند ملت خودشان را شکل بدهند، باید گفت طرح‌های دیگری هم در آفریقا، استرالیا و… مطرح شد اما هیچ‌کدام از این طرح‌ها به اندازه این منطقه محبوبیت پیدا نکرد. یک دلیل علقه تاریخی بود، نمی‌شد به سرزمینی بروند که هیچ‌گونه علقه تاریخی با آن ندارند. طبیعی است که این سرزمین شکل نمی‌گرفت. تشکیل دولت یهود در فلسطین موضوعیت داشت. دلیل دیگر جریان مذهبی و قوم‌گرایی بود. یهودیت دین است و‌ نژاد نیست. این منطقه به لولای سه قاره معروف است. جاده ابریشم به شمال فلسطین، جاده کندر از جنوب عربستان، جاده دریا از مصر، جاده شاه از دمشق و جاده ادویه از چین همگی به فلسطین منتهی می‌شوند. چرا ادیان بزرگ دنیا در اینجا شکل گرفتند؟ این سرزمین ظرفیت انتقال پیام این ادیان را داشت.
جغرافیا و موقعیتی مشابه را ایران هم در خاورمیانه دارد. تنگه هرمز، باب‌المندب و مالاکا یک مثلث دریایی است. هرمز، باب‌المندب و فلسطین یک مثلث خشکی است که در یک ضلع با هم مشترک هستند. اینجاست که اهمیت بحث فلسطین از این حیث برای ما اولویت پیدا می‌کند. هر کشوری که در این دو مثلث حضور داشته باشد، نبض دنیا را در دست خواهد داشت. بنابراین یهودی‌ها بدون هیچ حرف و حدیثی اتفاق‌نظر پیدا کردند که حکومت یهودی باید در فلسطین شکل بگیرد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و چهل
 - شماره هشت هزار و سیصد و چهل - ۰۷ آذر ۱۴۰۲