حماس، مردم محور است

ابراهیم فیاض
استاد مردم‌شناسی دانشگاه تهران

فلسطین به لحاظ جغرافیایی در مرز اروپا و آسیا و به طور خاص در خاورمیانه یا آسیای غربی است. فلسطین همواره جغرافیای جنگ بین شرق و غرب بوده است. هر زمانی غرب می‌خواست کاری کند به این جغرافیا حمله کرده است؛ یعنی به خاور نزدیک یا آسیای صغیر که جغرافیای ترکیه را هم شامل می‌شود.
آخرین حرکتی که یهود در قرن بیستم کرد، این بود که دولتی یهودی را بر اساس اومانیسم فلسفی در فلسطین ایجاد کرد. بر اساس همین هم عقیده دارند از نیل تا فرات، جغرافیای یهود باید شکل بگیرد. براین اساس، کشورها باید تسخیر می‌شدند و دولت یهود بر اساس اومانیسم فلسفی بنا می‌شد. اینجاست که باید مسلمانان کشته می‌شدند؛ بنابراین نسل‌کشی از ابتدای شکل‌گیری این دولت ضمیمه آن بوده است. اصلاً جنایت جنگی در یهود معنا ندارد. آن چیزی که وجود دارد، نسل‌کشی است و علنی هم این را اعلام می‌کنند. طبق اعتقاد اینها باید نسل مسیحیان و مسلمانان از فلسطین خارج شوند و به همین خاطر می‌بینید که هم مسجد و هم کلیسا را بمباران می‌کنند تا این منطقه کاملاً یهودی شود. جالب است نتانیاهو در این چند سالی که آمد به جای لفظ دولت اسرائیل از دولت یهود استفاده می‌کرد که ناظر به سویه‌های قومی است! یعنی دولت مذهبی اسرائیل هم تبدیل به یهودیسم و دولت قومی شد.
آنچه در دنیا رخ داده و باعث شده اینها اینقدر مشکل پیدا کنند، این است که مقوله «مردم» دارد به جای «انسان» مطرح می‌شود. مبنای معرفتی مردم براساس تفاهم و میان‌ ذهنیت است. این ساختاری است که درست شد. انقلاب اسلامی که وسط آمد، هم اومانیسم عرفانی و هم اومانیسم فلسفی پرید و به یکباره این معرفت‌شناسی جهان مورد تخطئه واقع شد. بزرگترین عنوان انقلاب اسلامی، مردم بود و امام(ره) گفت «امامت امت»... امام همواره از مردم حرف می‌زند و می‌گوید میزان، رأی مردم است. جنگ هم که شروع می‌شود و یک امر تخصصی است باز با حضور مردم سامان می‌یابد. الان می‌گوییم سپاه پاسداران اما همین سپاه ابتدا «بسیج مردمی» نام داشت. در سوسنگرد و هویزه که ما بودیم نیروهای مردمی آمدند و در شهرها ایستگاه و مقر زده بودند؛ مقر کازرونی‌ها، مقر تبریزی‌ها و … نیروهای مردمی در این مقرها مستقر بودند و بعد بسیج مردمی شدند و در نهایت بسیج سپاه پاسداران تشکیل شد. اما اول نیروهای مردمی بود و با همین نیروها فتح‌المبین و بیت‌المقدس شکل گرفت و بعداً بسیج سپاه پاسداران شد. یعنی جنگ هم مردمی اداره شد.
الان حماس، نیروی مردمی هستند و روز به روز هم مردمی‌تر می‌شوند. حماس مردم‌محور است، نه سوژه‌محور. برای همین نمی‌توان حماس را از مردم یا مردم را از حماس جدا کرد. این دو به شدت به هم پیوسته هستند. بنابراین اسرائیل مجبور است روی مردم کشتار کند چون حماس برای مردم است، حماس از مردم است. در وسط زندگی مردم است و مردم با این همه شهید هیچ وقت حماس را رها نمی‌کنند.
حماس، نیرویی بالای سرمردم نیست. به شدت حماس و مردم یکی هستند و نمی‌شود آنها را نابود کرد. هر چه اسرائیل می‌گوید تخلیه کنید وگرنه می‌زنم و می‌کشم اما بیمارستان را تخلیه نکردند و مردم ایستادند تا شهید شدند. از کوچک تا بزرگ، از زن و مرد و پیرمرد همه کشته می‌شوند. موج اسلام‌گرایی هم در جهان به شدت اوج گرفته است. به خاطر حماس تمام جهان می‌گویند راه نجات اسلام است؛ یعنی در برابر سرمایه‌داری جنایتکار و فاسد و غیراخلاقی، الان اسلام مطرح می‌شود. در تمام جهان و حتی در امریکا، شروع شده که جوانان می‌گویند تنها راه نجات و سعادت، اسلام است. برای چه؟ برای اینکه می‌گویند حماس برای چه این‌طور شهید می‌دهد و برای چه مردم زیر بمباران مانده اند و صدایشان درنمی‌آید؟ این قصه‌ها در غرب شروع شده است. قبلاً کمونیسم در مقابل سرمایه‌داری جهانی بود که خیلی اخلاقی هم نبود و بر اساس دیکتاتوری و کشتار بود. الان این در حال تمام شدن است. الان اسلام در یک پهنه جهانی، آن هم اسلام با تفسیر ایرانی که بر اساس «امت و امامت» است، فراگیر می‌شود.
رهبر حماس از مردم است. زن و بچه حماس بین مردم است و الان همه شهید دادند. یعنی دیگر مردم و رزمنده و سازمان چند مورد نیست بلکه یک چیز هستند و محور اساسی آن به امت و امامت می‌رسد. اولین بار است که مردم فلسطین خودآگاهی پیدا کردند. البته در جهان هم شروع شده است. آن چیزی که به شدت مردم‌نگاری در جهان را شکل می‌دهد، شبکه‌های اجتماعی است. صنعت دیجیتال که آمد، به جای اینکه دیگر رادیو و تلویزیون باشد و گوینده اصل باشد و مردم شنونده و فرع باشند، ماجرا برعکس شد. الان کلاً مردم وسط هستند و اصالت با مخاطب است. دیگر اصالت با فرستنده نیست بلکه اصالت با گیرنده و مخاطب است. در مباحث ارتباطاتی می‌گویند اصل مردم، گیرنده و مخاطب است. صنعت دیجیتال، ارتباطات را دوسویه کرد و به همین جهت، محور و مخاطب مردم شد و مردم‌گرایی در جهان شکل گرفته و جهان دارد به سرعت به فطرت برمی‌گردد.در جریان همین جنگ غزه در توئیتر و اینستاگرام ارتباط بین کاربران ملیت‌های مختلف با همدیگر و با صفحات مربوط به فلسطین بسیار قابل توجه بود و شبکه ارتباطی حول فلسطین به شدت گسترده و تقویت شده است.در جریان جهانی مردمی، در تمامی کشورها رسانه‌های سوژه‌محور مثل رادیو و تلویزیون شکست خوردند و شبکه‌های اجتماعی پیروز شدند. الان به واسطه شبکه‌های اجتماعی، مردم در خیابان هستند. اینکه فرانسه خود را کشت که کسی در خیابان نیاید ولی چنین بحرانی برای فرانسه پیش آمد به خاطر شبکه‌های اجتماعی بود. آن سوژه‌محوری شکست خورده است. شبکه‌های رادیو و تلویزیونی که یکسویه بود دیگر تمام شد. الان در کل جهان مردم و رسانه‌های اجتماعی در مقابل رسانه‌های نخبگانی و سوژه‌محوری قرار گرفته‌اند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و سی و نه
 - شماره هشت هزار و سیصد و سی و نه - ۰۶ آذر ۱۴۰۲