فضایمجازی
تجسم وقار
هوشنگ گلمکانی در صفحه اینستاگرامش به درگذشت بیتا فرهی بازیگر نامآشنای ایرانی اشاره کرده و دراین باره نوشته: «یکیدو ماه پیش که برای آخرین بار دیدمش، ابتدا او را به جا نیاوردم. جا خوردم. شباهتی به خود آشنایش نداشت. سعی کردم حیرتم را پنهان کنم، اما خودش پرسش را از نگاهم خواند و گفت که بیمار است. نپرسیدم کدام بیماری است که چنین به روزت آورده. نباید میپرسیدم. اما پیدا بود که موضوع جدی است. همین تصویر در یادم بود که وقتی چند روز پیش خبر بستریشدنش منتشر شد، پایانش را حدس زدم. بیتا فرهی، برای من بیش از هر چیز تجسم وقار بود.»
مادر از دست دادم
امیر مقاره خواننده گروه ماکانبند ویدیویی کوتاه از سریال جزیره منتشر کرده که زندهیاد بیتا فرهی در این فیلم نقش مادر او را ایفا میکند و در این باره نوشته: «امروز مادری را از دست دادیم که افتخار داشتم با ایشان در یک قاب باشم، به عنوان پسرشان. یکی از لحظات قشنگ زندگی من و یکی از افتخاراتم همبازی شدن با خانم فرهی عزیز بود.»
به یاد خالق محبوبترین کتاب کودک
بهرام عظیمی با انتشار عکسی از منوچهر احترامی، طنزپرداز و از قدیمیترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان، یاد او را گرامی داشته و درباره او نوشته: «ایشان مرحوم استاد منوچهر احترامی هستند از قدیمیترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان، خالق «حسنی نگو یه دسته گل»؛ محبوبترین کتاب کودک و نوجوان در ایران.» آنقدر این مرد بزرگ و دوستداشتنی و افتاده و مهربان بود که باورتان نمیشود. هیچ وقت ازدواج نکرد و تا آخرین روزهای زندگی پربارش از مادر خود نگهداری میکرد.
او انسانیت، اخلاق و شرف را آموخت
اسماعیل امینی مطلبی از صفحه مجازی عباس کریمی نویسنده و مترجم ایرانی باز نشر کرده که به مراسم بزرگداشت پروفسور سید حسن امین اختصاص دارد که سهشنبه ساعت 17 در خانه اندیشمندان برگزار میشود و در شرح این عکس نوشته شده: سهشنبه مصادف با یک اتفاق مبارک یعنی سالروز تولد پروفسور سید حسن امین (هفتاد و پنجمین سالروز) استاد گرانقدرم است؛ استادی که جدا از آموختههای ادبی بسیار در چند سال رفته، انسانیت، اخلاق و شرف را آموخت و هنوز میآموزاند. شاگردی ایشان یکی از افتخارات بزرگم در زندگی است و خدا را هماره برای آن شاکرم. از شرکت در محفل شعرخوانی مجله حافظ گرفته تا خواندن شاهنامه امین لحظه به لحظه یادگیری بوده است.
صبح جمعه با خنده
سهیل اسعد تصویری از خود و فرزند مرحوم آیتالله بهجت منتشر کرده و با عنوان «صبح جمعه با خنده» در شرح آن آورده: «امروز صبح در مسیر حرم حضرت معصومه، حاج علی آقای بهجت، فرزند مرحوم آیتالله بهجت را دیدم.گفتم چقدر ما را دعا میکنید؟ به شوخی گفت هیچ. ما هر چی دعا کردیم برعکس در اومد، بهخاطر همین دیگه دعا نمیکنم.یکی دو تا مثال هم زد که من کلی خندیدم و از خنده من ایشون هم به خنده افتاد. بعد گفت همین که صبح جمعه ما همدیگر را دیدیم و با هم خندیدیم کلی خیر و برکت توشه و...»
تأملی در یک بنای قدیمی
میدیا فرجنژاد، آهنگساز پروژه «تار و تاریخ» تصویری از بنای قدیمی در استان فارس را منتشر کرده و در شرح آن نوشته: یکی از دیدنیهای کمترشناختهشده استان فارس در سروستان واقع است، کاخ ساسانی که به نظر میرسد شکارگاه و در برخی روایات پرستشگاه بهرام پنجم بوده است. او را همگی میشناسیم همان بهرام گور! تاریخ منطقه را که بررسی کردم و در مورد بهرام گور که بیشتر خواندم، متعجب شدم.
این طور به نظر میرسد که او علاقهمند به شعر و موسیقی بوده است و طبقه اجتماعی نوازندگان و شاعران نسبت به علاقه شاه میتوانسته بالا و بالاتر بیاید.
او حتی دستور داد هزار نوازنده و خواننده از هند به ایران بیایند و در سراسر ایران برای مردم بخوانند و طرب ایجاد کنند؛ شخصیت جذابی که بیشباهت به جذابیتهای معماری کاخ ساسانی سروستان نبوده. کاخ عظیمی که متأسفانه اکنون بهدرستی نگاهداری نمیشود. متوجه شدم که این بنای تاریخی مهم مدتها زیر نظر مدیری عاشق بوده که حتی از جیب خود برای مرمت آنجا هزینه کرده، به گفته تمامی کسانی که در جریان روند مرمت کاخ بودند او تمام تلاشش را کرده تا کاخ زنده بماند، اما به دلایل نامعلوم کنار رفته است!