مروری بر کتاب «جاسوس خوب»
تلاش نافرجام یک جاسوس
«جاسوس خوب» روایت قابل توجه «کای برد» زندگینامهنویس برنده جایزه پولیتزر است، از زندگی و مرگ یکی از مهمترین مأموران تاریخ سیا. او داستان را از کودکی، جوانی و فعالیت حرفهای رابرت ایمز آغاز میکند و میرسد به 18 آوریل 1983 و بمبی که بیرون سفارت امریکا در بیروت منفجر شد و 63 نفر از جمله رابرت ایمز را کشت. کتاب اما صرفاً درباره ایمز نیست بلکه در کنار ایمز از چهرههای مهمی حرف میزند از جمله رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین یاسر عرفات و معاون او، علی حسن سلامه، بنیانگذار نیروی 17عملیات ویژه سری سازمان آزادیبخش فلسطین. کتاب به ما میگوید که چگونه تمام تماسهای دولت ایالاتمتحده با این دو مرد در دولتهای متوالی به طور رسمی ممنوع شد اما ایمز هر طور بود این ارتباطات را ادامه و توسعه داد تا جایی که مذاکرات صلح فعال را با آگاهی رؤسایجمهور ایالاتمتحده، وزرای خارجه و مدیران رده بالای سران سیا پیش برد و در نهایت نقشی کلیدی در پایهگذاری توافقنامه صلح اسلو در سال 1993 و به رسمیت شناختن نیاز به تعیین سرنوشت فلسطینیها توسط ایالاتمتحده ایفا کرد. «برد» مینویسد:«رهبری اسرائیل از این تماسهای مخفی آگاه بود و سخت تلاش کرد تا آنها را بههم بریزد. اسرائیل همچنین معتقد بود سلامه پشت قتلعام ورزشکاران و مربیان اسرائیلی در المپیک مونیخ در سال 1972 بوده است.» به همین دلیل اوایل سال 1979 در یک لحظه مهم در مسیر مذاکرات ایمز، اسرائیلیها سلامه را در بیروت به شهادت رساندند. یکی از اولین تماسهایی که زین، رابط ایمز برای او ترتیب داد، با علی حسن سلامه بود، اما سؤال اینجاست که سلامه چرا باید با افسر سیا صحبت کند؟ همانطور که آقای برد مینویسد، ایمز به او پیام داد:«شما عربها ادعا میکنید نظرات شما در واشنگتن شنیده نمیشود. حالا شانس با شماست. رئیسجمهور ایالاتمتحده میخواهد گوش کند.» البته ایمز اغراق میکند اما به هر حال هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی نیکسون، از کاری که ایمز انجام میداد کاملاً آگاه بود و ریچارد هلمز، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی امریکا هم آن را تأیید میکرد.ایمز و سلامه در مورد آنچه به گفته کای برد «پیمان عدم تجاوز مجازی بین دولت امریکا و مبارزان فتح» بود، مذاکره کردند. یکی از دلایلی که سلامه از هر گونه روابط رسمی با سیا امتناع کرد، ترس از درمیان گذاشتن اطلاعات این آژانس با موساد اسرائیل بود و حتی در طول مذاکره با سیا، نیروی 17 به حملههای تلافیجویانه خود علیه اهداف اسرائیل ادامه داد. ایمز آخرین تلاش بیهوده خود را انجام داد و یک ملاقات بسیار محرمانه با خود عرفات ترتیب داد (نکتهای که او در نامهای به همسرش فاش کرد، نه برای سیا) که هیچ نتیجهای نداشت تا اینکه در نهایت ایمز سال 1983 در حال بازدید از سفارت امریکا در بیروت در یک بمبگذاری عظیم جان خود را از دست داد.
«جاسوس خوب» را مؤسسه انتشاراتی ایران با ترجمه فاضل شیرزاد در سیزده بخش طراحی، تدوین و منتشر کرده که از آغاز زندگی حرفهای ایمز تا روزهای پایانی حیات او را دربرمیگیرد و ضمن ارائه اطلاعاتی دست اول از عملیاتهای سیا در خاورمیانه، از شکل و شیوه نفوذهای اطلاعاتی آنها پرده برمیدارد.