اهمیت پرداختن به شخصیتهای تاریخ معاصر در گفتوگو با کارگردان کنسرتنمایش «کلنل»
روایتی از شخصیتی که برای اعتلای کشورش آرام و قرار نداشت
نقش شخصیتهای ملی و مذهبی در هدایت فرازونشیبهای تاریخ معاصر ایران انکارناپذیر است؛ نقشی که جز در قالب دراماتیک به عنوان گزیدهای از زندگی، قابل انتقال به نسلهای بعد نیست. حالا مدتی است که یکی از این شخصیتها یعنی کلنل محمدتقیخان پسیان با بازی کاظم سیاحی سوژه یک نمایش شده و شخصیت دوست او، عارف قزوینی را نیز صدای محمد معتمدی همراهی میکند. این کنسرتنمایش از اواخر مهرماه در تالار وحدت روی صحنه رفته و با استقبال تماشاگران تا دهه اول آذرماه نیز تمدید شده است.
کارگردانی این کنسرتنمایش را امیر بشیری برعهده دارد که پیش از این نام او با نمایش «باغ خونی» شنیده شده بود و اینبار با چالشهای جدیدی برای کارگردانی یک اثر در قالب تلفیقی کنسرت با نمایش روبهرو بوده است. بشیری در تعریف داستان این نمایش میگوید:«کلنل درباره یکی از شخصیتهای تاریخ معاصر ماست، شخصیتی که در برهه خاصی قرار گرفته که کشور آبستن حوادث مختلفی است. محمدتقی پسیان آرام و قرار ندارد و برای اعتلای کشور و آرامش مردم هر کاری که بتواند انجام میدهد و در این مسیر هیچگاه امیدش را از دست نمیدهد. روحیه وطندوستی و مردمداری پسیان به همراه تلاش برای ترقی کشورش باعث شده ما با اولین خلبان کشور آشنا شویم، کسی که دستی در هنر دارد و ورود جدی به آموختن علم و دانش کرده است.» او اعتقاد دارد که در کشورمان نمونههای اینچنینی نظیر شخصیت محمدتقی پسیان کم نداریم و پرداختن به آنها و معرفی به نسل جوان خیلی مهم است.
محمد نقایی که نویسندگی این نمایش را برعهده داشته، پیش از این نیز با بشیری همکاریهایی داشته است. بشیری در اینباره میگوید:«با محمد نقایی سالهاست رفاقت داریم و همکاریهای زیادی داشتیم. برای نگارش کلنل صحبتهای زیادی داشتیم. از همان ابتدا تصمیم بر این شد که حتماً در این مسیر از یک مشاور تاریخی استفاده شود. منابع تاریخی مختلفی را مطالعه کردیم بخصوص محمد که در این زمینه حساسیتهای زیادی داشت و مطالعه و گفتوگوهای مختلفی را انجام داد. برای همین از قبل شناخت کاملی به قلم نویسنده داشتم و نوع نگاهش را میشناختم. ما در مورد ابعاد مختلف نگارش و کارگردانی نمایش صحبت میکردیم و به فضای ذهنی هم نزدیک شده بودیم. در نهایت نمایشنامه بهار 98 نوشته شد و البته در چند نوبت نویسنده بازنویسیهای متن را انجام داد.»
این کارگردان اعتقاد دارد که خلوتهای شخصی قهرمان نمایش بجا و سازنده به کار گرفته شده است و میافزاید:«در این نمایشنامه علاوه بر مرور و بازگویی اتفاقات پیرامونی پسیان که برای ما اهمیت زیادی داشت و نشان دادن اینکه به قول خود پسیان در متن نمایش:«زندگیای که با امورات روزانه سازش ندارد و هر روزش آبستن رویدادی غیرمترقبه است»، یکسری خلوتهای شخصی برای محمدتقی نوشتیم که احساس میکنم مخاطب همذاتپنداری خوبی با آنها پیدا کرده است. با اینکه این خلوتها زیاد نیست اما به نظرم این مقدار کم باعث شده جذاب باشد و لحظات خاصی را ایجاد کند. همچنین سیر نمایش از همدان تا آلمان، تهران و خراسان و مسیری که کلنل طی میکند باعث شده ما هم در اجرا سیال باشیم و لحظه به لحظه با مسائل مختلف نمایشی روبهرو شویم.»
بشیری تجربه استفاده از خواننده و اجرای کنسرت و بهرهمندی از ظرفیتهای آن را در اجرای نمایش موفق و مؤثر ارزیابی میکند و ادامه میدهد:«این مسیر قبلاً هم پیموده شده و تأثیر خود را نشان داده است. مطمئناً دامنه مخاطبین نسبت به این آثار افزایش پیدا میکند. شما با مخاطبین نمایش و موسیقی مواجه میشوید. البته برخی تمایل دارند از این ظرفیت به صورت همزمان بهرهمند شوند، اما خب چالشهای خاص خود را هم دارد و مهمترینش این است که این مخاطب احتمالاً توقع بیشتری هم نسبت به آثار دیگر از این اثر دارد و باید همزمان بتوانیم مخاطب نمایش و موسیقی را راضی نگه داریم. توجه به کیفیت نمایش و کیفیت موسیقی به صورت همزمان از مهمترین مسائل اینچنین آثار است.»
او در خصوص اهداف موسیقی نمایش، شیوه ساخت و اجرای مبتنی بر روند داستان نمایش نیز میگوید:«موسیقی هم مانند دیگر ارکان نمایش برای طراحی و اجرا شکل گرفته است و البته در این اثر با توجه به نوع اجرای آن اهمیتش بیشتر میشود. ما از پیشتولید میدانستیم که علاوه بر تصنیفها که به صورت زنده خواهد بود، موسیقی متن نمایش هم همزمان با اجرا توسط گروه ارکستر نواخته میشود. برای همین در مورد آن حساسیتهای زیادی بود و آهنگساز اثر آقای سمیعی دغدغه زیادی در موردش داشت. ما گپوگفتهای زیادی داشتیم و در مورد حال و هوای نمایش بخصوص شخصیت کلنل صحبتها داشتیم. اتودهای مختلفی را بررسی میکردیم و در نهایت به فضای فعلی در مورد موسیقی رسیدیم. توجه زیادی وجود داشت که موسیقی در راستای اجرا و شخصیت اصلی نمایش شکل بگیرد تا هر چه بیشتر مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.»
این کارگردان با بیان اینکه محمد معتمدی اولین گزینهای بود که برای نقش عارف انتخاب کردیم، توضیح میدهد:«تجربه حضور خواننده در یک اثر نمایشی پیش از اجرای کلنل بارها انجام شده است. برای همین زمان نگارش به دنبال ایجاد زاویه جدیدتر بودیم و گفتوگوهای زیادی با نویسنده داشتیم. خب شخصیت عارف از همان اول در نمایش بود. عارف از دوستان صمیمی کلنل است و در کنارش حضور داشته است. به همین دلیل به این نتیجه رسیدیم خواننده را به صورت جداگانه و نقش عارف را هم جدا نداشته باشیم. نقش عارف را یک خواننده بازی کند و اینطور شد که سراغ یک خواننده رفتیم. اکنون عارف در نمایش ما بازی میکند و در لحظاتی تصنیفهایش را همراه با گروه ارکستر میخواند.»
او ضمن تقدیر از همراهی این خواننده با تمرینات نمایش ادامه میدهد:«محمد معتمدی اولین گزینهای بود که برای عارف انتخاب کردیم. خاطرم هست اولین دیدارمان برای این نمایش تابستان سال 98 بود و گفتوگوی مفصلی درباره حضورش در نمایش داشتیم. محمد معتمدی از همان ابتدا نگاه بسیار مثبتی نسبت به این ایده داشت و حضورش در تمرینات با انرژی خوب و مثبتی همراه بود و امروز خیلی خوشحالم که محمد ایفاگر نقش عارف نمایش کلنل است.»این کارگردان ضمن تشکر از همه عوامل این نمایش ابراز امیدواری میکند این اثر در ادامه نیز اجراهای موفقی داشته باشد و میگوید:«مسیر اجرای این نمایش چالشها و دشواریهای خاص خودش را داشت. گروه کنسرتنمایش کلنل از بازیگران گرفته تا طراحان و دیگر عوامل تولید همگی در این مسیر بسیار همراه بودند تا اجرای کلنل بالاخره بشود! امیدوارم مخاطبین از اجرای آن لذت ببرند و خاطره خوبی از آن برایشان باقی بماند.»
بــــرش
محمد معتمدی اولین گزینهای بود که برای عارف انتخاب کردیم. خاطرم هست اولین دیدارمان برای این نمایش تابستان سال 98 بود و گفتوگوی مفصلی درباره حضورش در نمایش داشتیم. محمد معتمدی از همان ابتدا نگاه بسیار مثبتی نسبت به این ایده داشت و حضورش در تمرینات با انرژی خوب و مثبتی همراه بود و امروز خیلی خوشحالم که محمد ایفاگر نقش عارف نمایش کلنل است.