تحلیل مفاد توافق آتشبس موقت و چشماندازهای آن در گفتوگو با دکتر سیدهادی سیدافقهی
مقاومت، پیروز راند اول جنگ
امیر فرشباف
خبرنگار
بالاخره پس از پایان چهل و ششمین روز درگیری میان مقاومت فلسطین و ارتش صهیونیستی، کابینه جنگی نتانیاهو تن به توافق آتشبس موقت داد. این آتشبس که با میانجیگری قطر و مصر صورت گرفت، پرسشهایی را در اذهان برانگیخت که دامنه موفقیت و تأثیر این آتشبس تا کجا گسترش مییابد و سرنوشت جنگ را چگونه رقم خواهد زد. برای یافتن پاسخ این پرسشها، گفتوگویی با دکتر سیدهادی سیدافقهی کارشناس مسائل منطقه داشتیم که میخوانید؛
تحلیل شما از ماهیت این آتشبس از یکسو و مواد مندرج در آن از سوی دیگر، چیست و فکر میکنید چقدر در مقطع کنونی به نفع جریان مقاومت و به ضرر صهیونیستها است یا بالعکس؟
هم میتوان از نفس آتشبس سخن گفت و هم میتوان محتوای آن را بررسی کرد؛ رژیم صهیونیستی قبلاً تهدید میکرد و لاف میزد، خصوصاً نتانیاهو که میگفت هیچگونه آتشبسی، نه بشردوستانه و نه جنگی در کار نخواهد بود مگر اینکه تمام اسرا آزاد بشوند، آنگاه تازه میتوانیم درباره آتشبس مذاکره کنیم؛ با این حال، نفس پذیرش آتشبس توسط صهیونیستها، ولو کوتاهمدت در حد چند ساعت این فضا را شکست؛ این بدون شک یک پیروزی برای حماس و دوستان حماس است.
اما درباره محتوای آن باید گفت، قطعاً حماس انتظار نداشت که تمام خواستههایش یا بهتر بگوییم اصلیترین خواستههایی که به خاطر آنها میجنگید، برآورده بشود؛ ولی همانگونه که آقای ابوعبیده سخنگوی گردانهای عزالدین قسام اعلام کرده بود، یا بهطور کلی ما تبادل اسرا را بهطور یکجا انجام بدهیم و یا میتوانیم تدریجاً و جزءجزء تبادل کنیم. الان رژیم هراس دارد که بهطور ناگهانی اعلام کند که ما همه شرایط حماس را پذیرفتیم و بهصورت یکجا حدود 7500 اسیر فلسطینی را آزاد میکنیم و در مقابل حماس هم اسرای رژیم را آزاد میکند.
بنابراین آن تابوی «هیچ آتشبسی نخواهد بود» شکست، لذا نفس پذیرش آن یک شکست است.
شکست دوم، به شرایط و بندهای همین آتشبس بازمیگردد که براساس آن، اولاً 50 نفر از اسرای صهیونیست دراختیار حماس و در مقابل 150 نفر از اسرای فلسطینی محبوس در زندانهای رژیم آزاد میشوند، ثانیاً با نظارت صلیب سرخ و سازمان ملل و نماینده مصر و قطر، دارو، غذا، سوخت و آب و... به غزه رسانده خواهد شد، ثالثاً رژیم در ساعات آتشبس حق ندارد مردم غزه را مورد هدف قرار دهد و در عین حال نیروهای مقاومت اسلامی فعلاً به تانکها و نفربرها و نیروهای رژیم که در غزه زمینگیر شدهاند، متعرض نمیشوند و اگر چنانچه رژیم بخواهد سوءاستفاده کند و حماس را غافلگیر کند، انگشت نیروهای مقاومت روی ماشه است.
بنابراین تا اینجا برد با حماس بوده؛ چراکه رژیم هم وقتی خواست عملیات زمینی در غزه را شروع کند، سقف اهداف خود را خیلی بالا برد؛ اولاً اعلام کرد گروگانها همگی آزاد خواهند شد، ثانیاً مدت درگیری بسیار کوتاه خواهد بود، ثالثاً با تصرف کامل غزه، حماس خلع سلاح و نابود میشود، حتی برای بعد از خلع سلاح حماس و تصرف کل غزه سه طرح ارائه کردند؛ یعنی اینقدر جدی باورشان شده بود که از پیش، نتیجه جنگ را بردهاند، درحالی که با همین پذیرش آتشبس، در درون خود کابینه شکاف جدی ایجاد شده است. یعنی آن وزرای نژادپرست و بدنام راست افراطی دینی مانند بن غفیر و اسموتریچ و الیاهو بشدت خشمگین هستند و نتانیاهو را تهدید کردهاند که اگر اینگونه بخواهی پیش بروی، قطعاً حماس پیروز جنگ خواهد بود و ما به زندان خواهیم رفت! لذا در تقسیم بودجه هم 60 درصد بودجه را به جنگ اختصاص دادند که نباید متوقف بشود و باید آن را ادامه بدهند.
بنابراین تاکنون حماس، رژیم صهیونیستی را با وجود تمام خسارات و تلفات انسانی و اقتصادیای که به غزه وارد شده، به نقطه شکست رسانده است. هیچ کدام از اهداف اعلامی رژیم محقق نشدند و این خیلی مهم است و رهبری هم در دیدار ورزشکاران تصریح کردند که حماس یک دولت مانند رژیم صهیونیستی نیست که ارتش و اقتصاد مستقل و پرهزینه داشته باشد؛ بلکه یک سازمان جهادی است که این بلا را بر سر ارتش تا بن دندان مسلح صهیونیست که آن را «ارتش هفتم جهان» و «ارتش شکستناپذیر» مینامیدند آورد.
از این جهات، حماس قطعاً در این راند اول یا گام اول، پیروز است و باید ببینیم که آیا باز هم این آتشبس تکرار یا تمدید خواهد شد یا نه، بویژه که نتانیاهو در حال آزمودن فضا و ارزیابی عکسالعملها در داخل جامعه صهیونیستی است.
به نظر شما این تمدید احتمالی آتشبس یا عدم آن، به چه متغیرهایی در داخل اراضی اشغالی یا کنش مقاومت بستگی دارد؟ و در کل چه چشماندازی برای آینده آتشبس متصور است؟
مقاومت فعلاً در میدان بوده و به لحاظ نظامی بشدت درگیر میدان است؛ اما به لحاظ سیاسی، قبلاً آقای اسماعیل هنیه اعلام کرده بود که دورنمای ما یک چشمانداز جامعی است که شامل مواردی مانند آزادسازی تمام اسرا از زندانها، رفع محاصره غزه، عدم تعرض به مسجدالاقصی، عدم تجاوز به کرانه غربی، عدم توسعه شهرکسازی و اجازه بازگشت آوارگان فلسطینی از اردوگاههای لبنان، سوریه و اردن میشود. این مسأله دارای یک چشمانداز کلان است که موارد آن ذکر شد، اما در شرایط جنگی فعلی، مقاومت به صورت تدریجی و گام به گام خواستهها و اهدافش را به رژیم تحمیل کرده و با هوشمندی کامل از خلأها و شکافهایی که هم در میدان جنگ و هم در وضعیت کابینه رژیم و جامعه صهیونیستی ایجاد شده، استفاده میکند.
لذا در چشمانداز نزدیک، قطعاً آثار پیروزی مقاومت نمایان خواهد شد؛ اما در چشمانداز بلندمدت، به هر تقدیر، بخشی از جهان و دولتهای منطقه عقیده دارند راه حل فلسطین فقط «دو دولتی» است؛ اما آیا حماس و مقاومت به این مسأله تن خواهند داد؟ آیا به فرض، پس از جنگ و تشکیل دولت مستقل فلسطینی، حماس با همین هویت بر سر کار خواهد ماند؟ آیا اگر دولت مستقل فلسطینی با قبول مرزهای 1967 تشکیل شد، این به معنای به رسمیت شناختن اسرائیل است؟ اینها پرسشهایی هستند که در آینده حماس، جهاد اسلامی و دولتمردان سیاسی فلسطینی باید پاسخ بدهند.