با سی و یکمین پدیده سینمایی در کهکشان مارول آشنا شویم

پولسازی «واقعی» مرد مورچه‌ای در قلمرویی «خیالی»

 
«مرد مورچه‌ای و زنبورک: جنون کوانتوم» عنوان یک فیلم کمیک استریپی تازه و متمرکز برکاراکتر مرد مورچه‌ای است، از محصولات نامدار شرکت مارول که هم یک غول انتشاراتی در زمینه تولید کمیک بوک‌های مرتبط با ابرقهرمانان خیالی است و هم بیش از 25 سال است که به ساخت فیلم‌های سینمایی بسیار پرفروش براساس همین کاراکترها و به واقع تبدیل کمیک بوک‌های خودش به نسخه‌های سینمایی
 اشتغال دارد.
 «مرد مورچه‌ای و زنبور: جنون کوانتوم» ادامه‌ دو نسخه قبلی «مرد مورچه‌ای» محسوب می‌شود که به ترتیب در سال‌های 2015 و 2018 به نمایش درآمدند. علاوه بر این، این فیلم تبدیل به سی‌ویکمین نسخه سینمایی شده که شرکت مارول براساس ابرقهرمانان خویش و با تأسی از کمیک بوک‌های ارائه شده از روی آنها ساخته است. این فیلم همانند هر دو نسخه قبلی «مرد مورچه‌ای» توسط پیتون رید کارگردانی شده و سناریوی آن را جف لاونس نگاشته است و همچون آثار قبلی پل رود، نقش اسکات لانگ را که در خفا و به قصد کمک به ستم‌دیده‌ها تبدیل به مرد مورچه‌ای می‌شود، بازی می‌کند. ایفای نقش «زنبور» که در مجامع عمومی هوپ‌ون داین نامیده می‌شود، با اِوانجلین لیلی است. کاترین نیوتن و کتی اوبرایان هم در کنار کهنه‌کارانی همچون بیل موری و میشل فایفر در این فیلم حضور یافته‌اند و البته مایکل داگلاس مشهور و قدیمی نیز همانند دو نسخه قبلی نقش هنک پیم را بازی کرده است.
«پیم» یک پروفسور شیمی و متخصص فرایندهای ژنتیکی و تبدیل‌سازی موجودات انسانی به موجودات فرا انسانی و قرار دادنشان در قالب‌های حیوانی و بالعکس است و اوست که به واقع مرد مورچه‌ای را از طریق این تحول‌سازی‌های ژنتیکی خلق و روانه کارزار جنگ با ظالمان کرده است. ظالمانی که به لحاظ قد و هیکل صد برابر مرد مورچه‌ای هیبت دارند اما مرد مورچه‌ای با هوش و فراستش آنها را مات می‌کند.
 تنها توجیه قابل درک
طرح ساخت قسمت سوم «مرد مورچه‌‌ای» از آخرین روزهای سال 2019 و به واقع یک سال و اندی بعد از توفیق گیشه‌ای چشمگیر قسمت دوم این سری آثار محرز و عملیات طولانی اجرایی آن آغاز شد و چون فیلم سوم تا این لحظه رقم 595 میلیون دلار فروش را هم در سطح جهان رد کرده، این مسأله هم حتمی شده که در سال‌های پیش رو قسمت‌های چهارم و پنجم آن نیز ساخته و اکران خواهد شد و این فرانچیز هم مثل سایر آثار کمیک استریپی شرکت مارول، عمری طولانی یافته و شاید روزی به قسمت دهم نیز کشیده شود. وقتی در نظر می‌گیریم که موضوع این نسخه  تازه مرد مورچه‌ای هم نظیر دو فیلم قبلی کودکانه و فاقد هر عمق و هدف‌گذاری مضمونی است، برای توجیه این همه اقبال مردمی نسبت به آن هیچ چیز را نمی‌یابیم جز اینکه بگوییم 5-4 دهه اخیر و بخصوص 35 سال گذشته دوران جولان فیلم‌های کمیک استریپی بوده و هر محصولی از این قبیل ضمانت یک فروش دست‌کم نیم میلیارد دلاری و در اکثر موارد 800 میلیون دلاری را داشته است.
در کهکشان سینمایی مارول، 14 فیلم از این مجموعه آثار، رقم یک میلیارد دلار را هم رد کرده‌اند و در نتیجه رونق نسخه تازه مرد مورچه‌ای هم با وجود نامفهوم و عجیب بودن آن قابل درک است.
خدا ما را نجات بدهد!
قسمت سوم «مرد مورچه‌ای» با خط داستانی و اوصافی که آوردیم، از اواخر اسفند 1401 در قاره امریکا و از اواسط فروردین 1402 در سایر نقاط دنیا اکران عمومی شد و با اینکه به لحاظ اقتصادی دائماً پیشرفت داشته و هر روز به رقم 650 و حتی 700 میلیون دلار نزدیک‌تر می‌شود، اما منتقدان فیلم و سینما به خاطر خط داستانی نازل و پیش پا افتاده آن برخوردهای انتقادی و متضادی با فیلم داشته و اغلب آنان این نسخه  تازه «مرد مورچه‌ای» را زیر سؤال برده‌اند. نشریه پرنفوذ ورایتی نوشته است: «نسخه جدید مرد مورچه‌ای برخی جذابیت‌ها و شگفتی‌ها را برای بینندگان عادی دارد اما اگر کیفیت و کلاس قسمت سوم این مجموعه چیزی است که می‌بینیم، خدا ما را از شر قسمت‌های بعدی نجات بدهد!»  وندی ایدی، مفسر سینمایی دیلی تلگراف انگلیس هم متذکر شده است: «در بین بازیگران فیلم جاناتان میجرز در نقش  اصلی منفی (کانگ) می‌درخشد و پل رود هم مثل همیشه موفق است اما جز این نکته و صلابت برخی صحنه‌های اکشن، این فیلم چیز دیگری برای گفتن ندارد.» مانولا دارگیس، نویسنده روزنامه پرتیراژ نیویورک تایمز هم این گونه اظهار نظر کرده است: «با دیدن چهره‌های داگلاس و فایفر مسن به وجد می‌آییم و یاد گذشته‌ها زنده می‌شود اما این نسخه  تازه مرد مورچه‌ای فقط جشنواره‌ای از سر و صدا و اتفاقات بی‌دلیل است و حیرت شدید بینندگان معقول را سبب می‌شود.»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و سی و چهار
 - شماره هشت هزار و سیصد و سی و چهار - ۳۰ آبان ۱۴۰۲