فرار از تله ائتلافهای دست و پا گیر
برگزاری نشست فوقالعاده سران کشورهای سازمان همکاری اسلامی با هدف بررسی بحران جنگ غزه سبب شد تا رهبران ایران و عربستان بهعنوان دو کشوراسلامی در یک اجلاس به میزبانی ریاض موضعی متحد علیه بمباران اسرائیل درغزه اتخاذ کنند. تصویری که تا پیش از این کمتر میتوان سراغی از آن گرفت. این تصویر نشاندهنده نظم جدید مبتنی بر چندهمسویی است که دولتها، بازیگران و کنشگران را به سمت همکاری و اتحاد و ائتلافهای همزمان و درعین حال متناقض متمایل کرده است. این مسأله برای بازیگرانی چون عربستان سعودی که تاکنون خود را در نظم بینالمللی امریکا محور تعریف کردهاند، بهتدریج زمینه را برای گسستن از این نظم و نزدیک شدن به بلوکها و بازیگران رقیب که بهدنبال تجدیدنظر در نظم مستقر هستند، فراهم میکند.
در این ارتباط، نیویورک تایمز در گزارش اخیر خود با اشاره به برگزاری اجلاس سران عربی و اسلامی نوشت: «رهبران ایران و عربستان سعودی، رقبای منطقهای که سالجاری روابط دیپلماتیک خود را احیا کردهاند، اخیراً در جریان نشستی در ریاض دیدار کردند و در آن خواهان آتشبس فوری و ارسال بدون قید و شرط کمکهای بشردوستانه به غزه شدند. این دو کشور اسلامی که از جناحهای مخالف در درگیریهای نیابتی در سراسر منطقه حمایت میکنند، پس از سالها خصومت، برای اولین بار در ماه مارس در توافقی با میانجیگری چین، احیای روابط دیپلماتیک خود را اعلام کردند.» مشخص نیست که آیا این تغییر منجر به تنشزدایی پایدار بین سلطنت عربستان سعودی و حکومت ایران خواهد شد یا خیر. با اینحال، به نظر میرسد که بمباران غزه توسط اسرائیل گرم شدن روابط بین عربستان سعودی و ایران را تسریع کرده است. سفر ابراهیم رئیسی که اولین سفر یک رئیسجمهور ایران به عربستانسعودی در بیش از یک دهه گذشته بود، در محل اجلاس سران از سوی محمد بنسلمان ولیعهد سعودی، مورد استقبال قرار گرفت. استقبال شاهزاده محمد از ابراهیم رئیسی بهمنزله خروجی قابل توجه برای رهبرعربستان بود که پیش از آن صراحتاً به ایران هشدار داده بود که سیاستهای توسعهطلبانه در منطقه را دنبال نکند.
حال آنکه تا پیش از برگزاری نشست ریاض، حضور سران ایران و کشورهای عربی در چنین ترکیبی اینگونه از نشستها و اجلاسیههای منطقهای و فرامنطقهای قابل مشاهده نبود. شاید این استدلال مطرح شود که تنشزدایی گسترده منطقهای و گذار از تنشهای بیهوده پس از یک دهه این بازیگران را کنار هم قرار داده و آنها را با مسأله فلسطین همصدا کرده است اما این تنشزدایی منطقهای، خود نشاندهنده یک تصویر کلانتر و پویاتر بهنام چند همسوگرایی و فرار از تله قطبیت و ائتلافهای دست و پاگیر است که محدودیتهای رفتاری قابلتوجهی را بر بازیگران برای کنش در یک بلوک خاص تحمیل میکرد.
طی دهه گذشته، سیاست خارجی بسیاری از کشورهای خاورمیانه به سوی چندجانبه نگری تغییر کرده است. حتی شرکای سنتی ایالات متحده مانند مصر، عربستان سعودی و امارات دیگر از تلاشهای واشنگتن برای ایجاد بلوکهای انحصاری تحت رهبری آن خشنود نیستند. آنها بهدنبال مشارکت با چند قدرت دیگر از جمله چین، هند، روسیه هستند تا سبد روابط خود را متنوع سازند و از وابستگی به یک قطب دور شوند. جنگ غزه میتواند این روند شکل گرفته را بیش از پیش تقویت کند.