عضو مشاور مجمع سیاستگذاری رژیم صهیونیستی:

حمایت امریکا نبود،اسرائیل نمی توانست جنگ را ادامه بدهد

رهبر انقلاب اسلامی در آخرین بیانات خود پیرامون بحران غزه به نقش دولت امریکا در مدیریت صحنه، حمایت و شراکت همه‌جانبه با رژیم صهیونیستی پرداختند؛ ایشان در بخشی از بیانات خود به این گزاره تصریح کردند که: «اگر کمک‌‌های همه‌جانبه امریکا نباشد، رژیم صهیونیستی در عرض چند روز فلج خواهد شد»؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین به این واقعیت اشاره داشتند که عملیات طوفان‌الاقصی بار دیگر مسأله فلسطین را در صدر مسائل جهان اسلام قرار داد. حال بسیاری از ناظران سیاسی از جمله نری زیلبر مشاور مجمع سیاستگذاری اسرائیل و همکار پاره وقت «مؤسسه واشنگتن برای سیاستگذاری در خاورنزدیک» نیز به این واقعیات اشاره کرده‌اند. زیلبر در مصاحبه‌ای که در وبگاه مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) منتشر شده، عنوان می‌کند که اگر دولت بایدن در جنگ جاری در غزه گام‌های مهمی در حمایت از اسرائیل برنمی داشت، اوضاع به‌طور اساسی به زیان اسرائیل تغییر کرده بود. در ادامه پاسخ‌های زیلبر را می‌خوانید که از درون به سیاست‌های جنگی رژیم صهیونیستی پرداخته و آن را تحلیل کرده است؛

نری زیلبر/ مصاحبه با CSIS
ترجمه: سید قاسم ذاکری، کانال تلگرامی «یک حرف از هزاران»

1. پشتیبانی حیاتی بایدن از اسرائیل
قطعاً بایدن تبدیل به محبوب‌ترین سیاستمدار در میان مردم یهودی در اسرائیل شده است. میزان توجه بایدن به اسرائیل، اقدامات و سرعت عمل وی در دفاع از اسرائیل مورد توجه یهودیان در اسرائیل قرار گرفته است.
اگر دولت بایدن گام‌های مهمی در حمایت از اسرائیل برنمی داشت، اوضاع به‌طور اساسی با وضعیتی که اکنون در آن قرار گرفته‌ایم متفاوت شده و اوضاع [به زیان اسرائیل] تغییر کرده بود. در اسرائیل به‌صورتی فراگیر حتی در میان فرا راست‌گرایان تندرو (که تا همین چند هفته پیش درباره مسائل مختلف علیه دولت بایدن حرف می‌زدند) اکنون این درک حاصل شده که اسرائیل تا چه حد (در تمامی مسائل) وابسته و متکی به امریکاست.
2. نسخه‌های امریکایی برای حل بحران
بعید می‌دانم درس‌های امریکا طی 20 سال جنگ‌های پس از ۱۱ سپتامبر (در جنگ جاری در غزه)، دقیقاً و مو به مو به درد ما بخورد! تفاوت‌های زیادی میان لشکرکشی‌های امریکا به هزاران مایل دورتر از قلمروی امریکا و جنگ جاری اسرائیل در غزه وجود دارد چون ما ناچار به جنگیدن در خانه خودمان شده‌ایم!

3.اسرائیل به دولت خودگردان اعتماد دارد
 دولت خودگردان فلسطینی در کرانه باختری تبدیل به وبال و باری بر گردن اسرائیل و فلسطینیان شده است! برخی خواستار واگذاری اداره نوار غزه به دولت خودگردان فلسطینی (پس از نابودی حماس) شده‌اند، اما به تعبیر یکی از فلسطینیان، ابومازن که این روزها به سختی رام‌الله را اداره می‌کند، چگونه می‌خواهد دو میلیون نفر در غزه را مدیریت نماید؟ اوضاع امنیتی در کرانه باختری به‌شدت ناآرام است! از آنجا که هیچ‌گاه، کرانه خالی از بحران نبوده و ما همواره شاهد سطوحی از بحران، خشونت فراگیر و فروپاشی بوده ایم، برای توصیف شرایط فعلی در کرانه از اصطلاح «نسبتاً آرام و با ثبات» استفاده نمی‌کنم. با این حال و با وجود اوج‌گیری ناآرامی‌ها در کرانه باختری، دولت خودگردان فلسطینی (در مقایسه با انتفاضه دوم که در سال ۲۰۰۰) تاکنون عملکرد بهتری داشته است؛ زیرا در انتفاضه یاد شده نیرو‌های امنیتی خودگردانی به همراه شبه نظامیان جنبش فتح وارد جنگ علیه اسرائیل شدند در حالی‌که در جنگ جاری در غزه، ما تاکنون شاهد مشارکت نیروهای امنیتی خودگردانی در جنگ علیه اسرائیل نبوده‌ایم لذا اسرائیل هنوز به دولت خودگردان فلسطینی و نیروهای امنیتی وابسته به آن اعتماد دارد.

4. روابط با اعراب دستخوش تغییر شده
افکار عمومی در اسرائیل بابت واکنش (دولت‌ها و مردم) کشورهای عربی و اسلامی به جنگ غزه شوکه شد! در اسرائیل بسیاری تصور می‌کردند که این کشورها و مخصوصاً اعراب حوزه خلیج‌فارس همچنین رهبران عرب، دیگر کاری به فلسطینیان ندارند در حالی‌که چنین تصوری غلط بوده است! اظهاراتی که در کشور‌های عربی و اسلامی در محکومیت اسرائیل ابراز شد، بسیار شدیداللحن بوده است! هرچند اعراب ظاهراً قصد قطع رابطه با اسرائیل یا فسخ توافقات صلح با اسرائیل را ندارند ولی واکنش‌های آنها به جنگ در غزه سبب غافلگیری مردم و دولت در اسرائیل شد! مثلاً به اظهارات و رفتارهای اردوغان نگاه کنید که چگونه راهپیمایی‌های توده‌ای به راه انداخته و اسرائیل را به عنوان یک دولت جنایتکار جنگی معرفی و اعلام کرده است و حماس را گروهی تروریستی نمی‌داند! برای مردم اسرائیل (حتی چپگرایان) خیلی عجیب بود که کشور‌های عربی و اسلامی از حماس حمایت کنند! اگر به مطالب هاآرتص به عنوان ارگان چپگرایان توجه کنید، می‌بینید که آنها هم می‌پرسند: «آیا باید از حماس دفاع کرد؟» در هرحال برای بازسازی روابط با کشورهای عربی باید کارهای زیادی انجام داد. لازم است در اسرائیل پیرامون روابط با کشورهای عربی و ترکیه بازنگری صورت پذیرد؛ هرچند هر راه‌حلی پیرامون غزه (پس از جنگ) نیازمند جلب همکاری و مشارکت همه جانبه عرب‌ها است. بویژه اگر بخواهیم برای تأمین امنیت در آنجا از نیروهای نظامی و امنیتی مورد قبول مردم در غزه استفاده کنیم! مسأله فلسطین بار دیگر به‌صورتی آشکار در صدر قرار گرفته و از پژواک برخوردار شده است. اگر اسرائیل بخواهد در پی جلب همکاری اعراب و فلسطینیان برآید ناچار به انجام دادن تغییر جدی و ۱۸۰ درجه‌ای در سیاست فلسطینی خود خواهد بود.

5. کار دولت فعلی تمام است
 فاجعه هفتم اکتبر و رخدادهای پس از آن در جنگ غزه سبب دگرشی بزرگ در صحنه سیاسی اسرائیل خواهد شد. بدون شک کار دولت فعلی تمام شده است (هم به‌خاطر غافلگیری در هفتم اکتبر و هم به‌خاطر عملکرد ضعیفی که در حمایت از آوارگان اسرائیلی در روزهای پس از هفتم اکتبر داشته است!) در غیبت کامل و خلأ حضور دولت برای کمک به آسیب دیدگان (پس از هفتم اکتبر)، مردم و جوامع مدنی بودند که این خلأ را پر کردند. در بین مردم اسرائیل شعاری رواج یافته است که می‌گوید: «ملتی بزرگ با دولتی وحشتناک»!

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و سی
 - شماره هشت هزار و سیصد و سی - ۲۵ آبان ۱۴۰۲