در حافظه موقت ذخیره شد...
متهم به قتل در دادگاه:
به خاطر ۲۰۰ میلیون تومان دکتر را کشتم
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح روز ۳۰ مرداد سال گذشته، مأموران پلیس تهران در جریان یک جنایت خونین در شهرک غرب قرار گرفتند. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و با بررسیهای اولیه مشخص شد که دکتر علی محفوظی، متخصص بیهوشی و رئیس اسبق سازمان پزشکی قانونی کشور در مقابل منزل ویلاییاش به ضرب گلوله به قتل رسیده است.
در ادامه جسد با دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی شناسایی عاملان جنایت را دستور کارشان قرار دادند. در نخستین گام از تحقیقات مأموران به مردی به نام بهمن رسیدند که از چندی قبل با مقتول اختلاف مالی داشته است. تحقیقات بعدی نشان میداد که بهمن برای قتل دکتر دو نفر به نامهای شهرام و شاهین را اجیر کرده است که هر 3 نفر بازداشت شدند.
در بازجوییها شهرام به عنوان عامل اصلی جنایت به قتل دکتر اعتراف کرد و گفت: از طریق شاهین با بهمن آشنا شدم. من سابقهدارم و مشکل مالی هم داشتم و وقتی دیدم برای قتل دکتر میتوانم به پول زیادی برسم پیشنهاد قتل را پذیرفتم اما حالا از کارم پشیمان هستم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه پس از قرائت کیفرخواست، اولیای دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست مجازات قصاص را برای عاملان قتل مطرح کردند.
پس از آن شهرام به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش عنوان کرد: من برای پول دست به قتل زدم چون مشکل مالی داشتم. 3 ماه قبل از طریق دوستم شاهین با مهندس بهمن آشنا شدم و او پول و اسلحه را در اختیارم گذاشت. باور کنید من نه مقتول را میشناختم و نه خصومتی با او داشتم. حتی نمیدانستم برای چه باید او را بکشم فقط بهمن به من گفت پیرمردی که در اینجا ساکن است هر روز زیر درخت زیتون ماشینش را پارک میکند تا ورزش کند هرجا احساس کردی شرایط شلیک کردن را داری او را بزن و من هم به خاطر 200 میلیون تومان پولی که قرار بود بگیرم این کار را کردم.
سپس بهمن به جایگاه رفت و با رد اظهارات متهم ردیف اول گفت: شهرام کارگرم بود اصلاً نمیدانم چرا چنین مسائلی را مطرح میکند. من دلیلی برای کشتن دکتر نداشتم.
سپس متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من در شهریار کار میکردم و با شهرام همکار بودم. یک روز به من گفت که میخواهد گواهینامه بگیرد اما سواد ندارد قرار شد من او را پیش کسی ببرم تا کمکش کند. در یک رستوران نشستیم تا غذا بخوریم که آنجا بهمن را دیدم گفت برای کاری نیاز به کارگر دارد. من هم شهرام را به عنوان کارگر معرفی کردم. اصلاً صحبت قتل نبود و من در جریان ماجرای قتل نبودم.
پس از شاهین، وکیل بهمن به جایگاه رفت و گفت: یک نفر در این پرونده بوده که از او به طور کامل تحقیق به عمل نیامده و آزاد شده است در حالی که تحقیقات از او میتوانست خیلی از موضوعهای مبهم پرونده را روشن کند.
با توجه به اظهارات این وکیل، قضات ادامه رسیدگی به پرونده را منوط به تحقیقات بیشتر دانستند و پس از تحقیقات تکمیلی متهمان بار دیگر باید از خودشان دفاع کنند.