اضافه شدن یک جبهه «شمالی» به عرصه «جنوبی» الاقصی

بازی برد- برد برای حزب‌الله

زوران کاسوواک، تحلیلگر ارشد سیاسی- نظامی
مترجم: وصال روحانی

اگر یمن را نادیده بگیریم، سایر کشورهای خاورمیانه تاکنون از ورود رسمی و مستقیم به جنگ بزرگ فعلی فلسطین و اسرائیل خودداری کرده‌اند. با این حال در شمال اسرائیل و به واقع در کشور لبنان نیروی نظامی‌ای وجود دارد که قادر به ورود به عرصه این جنگ و ایفای نقشی بارز در آن است. این قوای نظامی، نه ارتش رسمی کشور لبنان بلکه نیروی نظامی جنبش حزب‌الله است که چنان در امور نظامی کارکشته است که از ارتش لبنان هم قوی‌تر نشان می‌دهد. شاید محافل غربی بگویند که سرنوشت ورود رزمنده‌های حزب‌الله به جریان طوفان‌الاقصی قابل پیش‌بینی نیست اما از برخی جهات به نظر می‌رسد که این فرایند یک بازی برد- برد برای سید حسن نصرالله، دبیرکل این جنبش و یارانش باشد.
 انگشت اتهام به سمت نتانیاهو
در روزهایی که نیروی زمینی اسرائیل نه فقط از یک شاهراه بلکه از چند محور به طور همزمان وارد باریکه غزه می‌شود و آتش روی فلسطینی‌های بی‌گناه می‌گشاید، شاخه نظامی «حزب‌الله» و سربازان جان بر کف آن به سبب همسایگی مستقیم با این منطقه کوتاه‌ترین راه را برای ورود به عرصه و انجام عملیات کمک‌رسانی به زنان و کودکان فلسطینی و به هلاکت رساندن متجاوزان صهیونیستی دارند. با اینکه رژیم جعلی تل‌آویو بارها ادعا کرده حماس با شروع حملات بدون مقدمه خود از زمین و هوا و دریا به سرزمین‌های اشغالی در روز هفت اکتبر آغازکننده این نبرد بوده اما اسرائیلی‌هایی که در مسیر شلیک موشک‌های مکرر حماس قرار گرفته و کشته یا متواری شده‌اند، سرگشتگی خود را که امروز (شنبه 13 آبان) چهار هفته‌ای می‌شود، به گردن بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رادیکالی می‌اندازند که در همان روز، به طور رسمی جنگ با فلسطین را اعلام کرد و از فردای آن روز غزه را زیر بی‌رحمانه‌ترین بمباران‌ها قرار داده و اگرچه شهدای فلسطینی را از این طریق از مرز 9 هزار نفر هم عبور داده و بیش از 32 هزار مجروح هم در باریکه غزه و کرانه غربی برجای نهاده، اما نتوانسته است امنیت جانی‌ای را برای صهیونیست‌ها به وجود آورد که قاعدتاً باید رهاورد نخست او از اعلام متکبرانه شروع یک پیکار بزرگ و نهایی با فلسطین بوده باشد. از همین روی است که اسرائیلی‌ها هم نتانیاهو را مسبب اصلی بدبختی‌های خود در طوفان‌الاقصی برمی‌شمرند و نه لزوماً سازمان حماس و جنبش جهاد اسلامی را که پاهای اصلی مبارزه و مقاومت در این ستیز بیکران تقریباً یک‌ماهه بوده‌اند.
شکست‌های مکرر اسرائیل مقابل حزب‌الله
نتانیاهو تصور می‌کرد، اگر جبهه‌های جنوبی را محکم کند و حماس را پس بزند و 2.3 میلیون فلسطینی ساکن باریکه غزه را اخراج کند، برنده این جنگ خواهد بود اما پس از مطرح شدن مسأله ورود سربازان مجرب حزب‌الله به حیطه این نبرد یک «جبهه شمالی» نیز به گستره این پیکار فراگیر گشوده شده که مدیریت همزمان آن برای نیروهای زمینی ناکارآمد اسرائیل بسیار سخت نشان می‌دهد. جنبش حزب‌الله در لبنان طی دهه 1980 پایه‌گذاری شد. یعنی زمانی که جنگ داخلی در این کشور همچنان جریان داشت و بیروت -«عروس شهرهای خاورمیانه»- عملاً تبدیل به شاهراه نخست و کریه عفریت مرگ شده بود. بانیان حزب‌الله می‌خواستند با تشکیل این جنبش‌ هم شاخه‌های مختلف پویش‌های شیعی مستقر در خاک لبنان را تحت یک لوای واحد گرد آورند، هم به کل شیعیان لبنان یک هویت یکسان بدهند و هم انسجام کل مسلمانان این کشور را که البته یک خیل مسیحی هم دارد، فزونی بخشند. با گذشت زمان و با حمایت شیعیان منطقه، جنبش حزب‌الله صاحب یک بازوی نظامی هم شد و این بازو چنان توسعه یافت که اینک یک ارتش توانا را به وجود آورده که در سطح لبنان کمتر قوای مسلحی جرأت مقابله با آن را دارد و خارجی‌ها هم از رویارویی با آن ابا دارند، زیرا این سربازان واقعاً از جان گذشته‌اند و برای حفظ آرمان‌های خود از هیچ عملیات متهورانه‌ای غافل نمی‌مانند. از قدرت شاخه نظامی حزب‌الله همین بس که طی سال 2000 در ستیزی رودررو با سربازان ارتش صهیونیستی، آنها را از جنوب لبنان بیرون و از لوث وجودشان پاک کرد. در سال 2006 نیز حزب‌الله در ستیزی یک‌ماهه با ارتش رژیم صهیونیستی با اتخاذ تدابیری هوشمندانه سربازان اسرائیلی را مستأصل و متحمل شکست تازه‌ای کرد و با شلیک یک موشک زمین به دریا، کشتی جنگی مدرن حنیت اسرائیل را بشدت تخریب کرد.
مهارت‌های رزمی یک لشکر ویژه
سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان، ارتشی کارآزموده و صد هزار نفری را در خدمت دارد که اینک برای تقابل با ارتش هر کشوری که به مناقشه فعلی در جنوب لبنان ورود کند، آمادگی کامل دارد و بسیار بعید است که برنده چنین مصاف‌هایی نباشد. راز پیروزی‌های نظامی حزب‌الله سازماندهی عالی این نیروها و دیسیپلینی است که در کار خود دارند، به اضافه ایمان و اعتقادی که در قلب این نفرات وجود دارد و در کمتر لشکر دیگری در جهان می‌توان یافت. تسلیحات نظامی‌ای هم که در اختیار سربازان حزب‌الله است، تنوع لازم را دارد و هم برای ستیزهای کوچک‌تر کماندویی مناسب است و هم به درد جنگ‌های گستره وسیع می‌خورد که با ادوات سنگین‌تری صورت می‌پذیرد و به مسلسل‌های دستی و نارنجک ختم نمی‌شود و با شلیک‌های توپخانه‌ای همراه است. تحت هر شرایطی حزب‌الله کوششی برای تشکیل یک نیروی هوایی و حتی ساخت تانک‌های صحراپیما نکرده زیرا می‌داند اسرائیل با سلاح‌های امریکایی‌اش در این زمینه دست پیش را دارد و این نیروی متجاوز را باید از راه‌های دیگری زمینگیر و عاجز کرد. به‌واقع هنر اصلی نیروهای حزب‌الله مهارت‌های جنگی متنوع و کارایی چشمگیر در نبردهای تن به تن و مانورهای چریکی است که در سه دهه اخیر اسرائیلی‌ها را عاصی کرده است.
سهم بارز حزب‌الله در ترسیم سرنوشت
اسرائیل می‌داند که اگر نیروی حماس بیشتر متمرکز بر پرتاب موشک‌ها از دور و نزدیک است، نیروهای حزب‌الله با کارایی بیشتر در مانورهای زمینی قادرند حتی به خاک اسرائیل ورود و سربازان صهیونیستی را هلاک کنند و مواضع تسخیر شده توسط خویش را مورد حراست قرار دهند. به همین سبب است که اسرائیل در بخشی از مرزهای خود با لبنان سدهای دیواری بلندی را تعبیه کرده و جوخه‌های متعددی را مسئول نگهداری آنها و رصد هر حرکت تازه احتمالی نفرات حزب‌الله کرده است. با این حال ابتکار عمل اینک در دست حزب‌الله است و این بازی را آنها اداره می‌کنند، زیرا رژیم صهیونیستی مجبور است حواسش را به‌طور همزمان معطوف چند جبهه کند و هم غزه را از زمین و هوا بکوبد و جواب حملات یمنی‌ها را بدهد و هم برای موشک‌اندازی‌های شبانه‌روزی حماس و گردان‌های عزالدین قسام که هر بار قلب تل‌آویو را می‌شکافد و سرزمین‌های اشغالی را خالی‌تر از سکنه می‌کند، تدبیری بیندیشد. به‌واقع حزب‌الله با آنچه در ارتباط با مراحل بعدی طوفان‌الاقصی انجام می‌دهد، سهمی فزون‌تر از آنچه رژیم نامشروع اسرائیل می‌پنداشت، در ترسیم سرنوشت صهیونیست‌ها در این طوفان عظیم و واقعی خواهد داشت.
❊ منبع: AlJzzeera

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و نوزده
 - شماره هشت هزار و سیصد و نوزده - ۱۳ آبان ۱۴۰۲