عملیات بزرگ برای محو غده سرطانی
حسام آبنوس
روزنامهنگار
سال ۱۴۳۴ شمسی است. چند سالی است از فروپاشی و نابودی رژیم اشغالگر قدس میگذرد و یک استاد دانشگاه و عضو کمیته حقیقتیاب سازمان ملل متحد، تصمیم گرفته تا ریشه برخی حوادث را که منجر به نابودی و محو صهیونیستها از اراضی فلسطین شده است پیدا کند. او با افراد مختلفی گفتوگو میکند تا بتواند از لابهلای حرفهای آنها سرنخهایی پیدا کند...
«زلزله ده ریشتری» این عنوان کتابی است که اتفاقاتی که بالا دربارهاش خواندید در آن آمده است. نیما اکبرخانی نویسنده این رمان تلاش کرده در کتابش نشان دهد که محو اسرائیل دور نیست و در هر صورت این اتفاق رخ خواهد داد. او نشان میدهد در شرایطی که اسرائیل با حمله اتمی به تهران تمام زیرساختها را از بین برده ولی تفکر انقلابی خیلی زود کار را یکسره میکند و آنها را در خواب گرفتار میکند و به نابودی میکشاند.
این رمان که در ژانر «تاریخ جایگزین» نوشته شده اثری است که نشان میدهد اگر حمله اتمی به تهران شود چه اتفاقی برای آینده جهان میافتد و شرایط به چه شکلی تغییر خواهد کرد. در واقع این ژانر سراغ این پرسش میرود که اگر فلان رویداد تاریخی طور دیگری رقم میخورد، سرنوشت جهان به چه شکلی میشد.
نویسنده با ساختن شخصیتی که استاد تاریخ است، سراغ چهرههای مختلفی میرود و پای صحبتهای آنها مینشیند تا تصویری از سالهای حمله اتمی و بعد از آن را به خواننده نشان دهد. در این کتاب، راوی داستان با حدود ۲۶ شخصیت به گفتوگو نشسته و مشاهدات آنها را بازگو کرده تا ریشه اتفاقات بعدی را پیدا کند. او از زن خانهدار تا نیروی ارشد امنیتی دولتهای خارجی را پای میز گفتوگو آورده و تحلیلها و نظراتشان را پیرامون عملیات بزرگ جویا شده و سراغ ریشهها رفته است.
این کتاب تصویر تلخ تجزیه ایران را نیز به خواننده نشان میدهد که در نوع خود بسیار غمانگیز است. اکبرخانی با نشان دادن این تصویر این تلنگر را به خوانندهاش میزند که ایران بدون حکومت مرکزی قدرتمند ایران نیست، بلکه تکهپارههایی است که هر تکه در گوشهای زیر دندان دشمنان رفته است.
اکبرخانی در کنار این تصاویر انتقاداتش به فساد اداری و فردی را نیز مطرح میکند و آنجایی را که قتلگاه انقلاب است به زعم خودش مطرح میکند و درباره آن از زبان شخصیتهای داستانش حرف میزند. او عافیتطلبی و علاقهمند شدن به تجمل را یکی از عاملهای به انحراف رفتن انقلاب و تفکر انقلابی میداند که در شرایطی که مردم نیاز به کمک دارند، فکر سود و زیان خودش است.
رمان «زلزله ده ریشتری» توانسته با تصاویرش خواننده را در موقعیت اتفاقات قرار دهد . هر چند نیما اکبرخانی در شخصیتپردازی موفق نبوده و نتوانسته صدای مختلفی از هر کدام از شخصیتهای داستانش را به گوش خواننده برساند و حین مطالعه تصور میشود تمام راویها یک نفر است. این کتاب در ژانر خود یکی از گونههایی است که به دلیل نزدیکی به روزگار ما، اثری باورپذیر محسوب میشود.