نوگرایی در امتداد سنت
رضا دبیری نژاد
موزهدار
ششم آبان سالروز آغاز وقفیات کتابخانه و موزه ملی ملک توسط مرحوم حاج حسین ملک از سال ۱۳۱۶ است. برای درک اقدام مرحوم ملک باید آن را در زمانه خودش دید. زمانهای که جامعه ایران در حال دگرگونی است و پدیدههای نوینی چون موزه در آن در حال به وجود آمدن هستند.
در نظر داشته باشیم که در آن زمانه ساختمان موزه ایران باستان و ساختمان کتابخانه ملی ایران در حال اتمام است و پس از غارت چند دهه پیشتر مواریث تاریخی ایران در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی توجه داخلی به این مواریث جدی میشود و قانون آثار ملی تصویب شده و انجمن آثار ملی شکل میگیرد و اقداماتی برای ایجاد مراکز نگهداری و معرفی مواریث فرهنگی شروع میشود.
از جمله اقدامات میتوان به توجه وزارت معارف و صنایع مستظرفه به مجموعههای آرامگاهی و وقفی اشاره کرد که از مهمترین آنها ایجاد موزه در آستانه مقدسه قم در سال ۱۳۱۴ است و اقدام به ایجاد موزه آستان قدس هم همزمان شروع میشود که در نیمه دهه بیست به نتیجه میرسد.
در این زمانه است که حاج حسین ملک که از سه دهه پیشتر اقدام به گردآوری نسخ خطی کرده است آنها را برای استفاده عموم مردم ایران وقف میکند و در زمره موقوفات آستان قدس رضوی در تهران قرار میدهد.
اگر تا پیش از این بیشتر توجه در وقفیات معطوف به وقف امور اجتماعی و مذهبی همچون مسجد، حسینیه، حمام، آب انبار و غیره است حالا ایشان برای صیانت و بهرهبرداری از میراثهای فرهنگی که برجسته ترین آنها نسخ خطی است وقفی را ایجاد میکند.
در نظر داشته باشیم که نسخ خطی از این جهت که دربردارنده انواع دانشها، ادبیات و فنون کتاب آرایی اعم از خطاطی، نگارگری و تجلید است مهمترین مجموعه در میراثهای منقول ایرانی اسلامی است و در واقع به واسطه آنها میتوان به میراثهای ادبی، علمی و هنری دست یافت و گردآوری و صیانت از آنها به نوعی گردآوری و صیانت از انواع میراثهای سه گانه گفته شده است. حاج حسین با وقف کتابخانه خود در واقع مجموعه میراثی را وقف میکند تا به قول خودش برای ترقی معارف مردم ایران به کار گرفته شود.
نگاه بهرهگیری از میراثها برای ترقی معارف همان رویکرد پژوهشی و آموزشی است که بعدها بیش از صیانت آثار مطرح میشود اما حاج حسین ملک آن را در سنت وقف میجوید و به وقف یک کارکرد جدید میافزاید.
از این رو وقف از پدیدههای جدید بهره میبرد و پدیدههای نوین با سنتهای فرهنگی ایران تلفیق میشوند.
حاج حسین قبل و بعد از این هبه، وقفهای خیریه دیگری برای خدماترسانی اجتماعی دارد اما این اقدام او برجستهتر میشود، چرا که به نوعی خلاقیت و نوآوری با شناخت از زمانه را در خود دارد و حتی ایشان در سی و پنج سال بعدی که زندگی میکنند این وقفیات را پیش برده، کاملتر کرده و افزونتر میسازد تا نیت خود را تحقق بخشد، از این رو وقف او بیش از آن که یک فرم و تکرار یک پدیده باشد یک نگرش است که در قالب وقف تجلی مییابد و آنچه او میجوید نیتی است که برایش وقفنامههایی نگارش میشود.
همین وقف کتابخانه و بعدها موزه هم بانی مجموعههای وقفی دیگری در نقاط مختلف کشور بعد از این میشود و هم نشان میدهد که چگونه میتوان از مراکز چندگانه میراثی و آرشیوی در کنار هم و در تعامل با هم برای خدماترسانی اجتماعی و رشد اجتماعی استفاده کرد.
از این رو یک نقطه عطف در سیر تحولات مراکز فرهنگی غیردولتی معاصر محسوب میشود که میتوان با تحلیل آن امکان توسعه مراکز مشابه و درک بهرهگیری بهتر از سنتهای فرهنگی را ایجاد کرد.