روایت مظلومیت نباید بر روایت مقاومت غلبه پیدا کند
فاطمه داداشی
دکترای فلسفه و کارشناس رسانه
من تا امروز سعی کردم کمتر فیلم و تصویر دردناکی از جنایات این روزها منتشر کنم، اگرچه با تکتک آنها گریستهام و خودم را جای هر کدام از آنها تصور کردهام.
اما فکر میکنم بازنشر غم و رنج و درد در شرایط این روزها، اگرچه تا حدی لازم است، اما غلبه آن در اتمسفر کنونی، موضع مظلومیت را پررنگ میکند، بدون آنکه از قدرت مقاومت روایتی بسازد.معتقدم از این موضع (مظلومیت) است که سؤالهایی اینگونه ظاهر میشود: «آیا طرف فلسطینی با اینکه میدانست چه واکنشی دریافت میکند، بهتر نبود استارت این مقابله را -اگرچه به حق- نمیزد؟»
در موضع اندوه و رنج و درد و مظلومیت، پاسخ این سؤال روشن است: بله، نباید دست به این اقدام میزد.
اما پاسخ دقیقتر را باید در موضع دیگری یافت. ورق بزنید و ببینید: پاسخ اصلی در این موضع است. جایی که نه نظامیها و نه مردان و زنان بزرگسال که کودکان و نوجوانان «مرگ را زندگی میکنند»این یک شعار نیست. برخلاف آنچه ما در اینسوی مرزها تصور میکنیم، آنجا مرگ و کشته شدن نشان مظلومیت نیست. آنجا و در این لحظات از زمان، در مواجهه چهرهبهچهره و روزمره با مرگ، سقوط بمب و موشک از آسمان برای این مردم دیگر یک حادثه و فاجعه نیست. مرگ، یک «انتخاب» آگاهانه و البته شجاعانه است.این ظهور چهره مقاومت است که نه تنها دو میلیون نفر را در این باریکه کوچک در سختترین شرایط نگه داشته است، بلکه پشتوانه اقدام و حمله نظامیان فلسطینی علیه رژیم صهیونیستی است و کوچشدگان را نیز به سرزمینشان برمیگرداند.
اینکه تصور کنیم کثرت و تکثیر روایت مظلومیت موجب نفرت از ظالم خواهد شد، در افقی کوتاه درست است اما حرکتی را برای افقهای بلند ایجاد نخواهد کرد. تاریخ این هفتاد سال نشان داده اگر روایت مظلومیت بر روایت مقاومت غلبه پیدا کند اتفاقاً به سود غاصبان بوده است. آن وقت دیری نخواهد گذشت که بار دیگر زمزمه صلح (به سود غاصبان) جاری خواهد شد و فرمان بدسابقه آتشبس بر همان مظلومان سایه خواهد افکند و این روند تا سلطه کامل رژیم صهیونیستی بر سرزمینهای فلسطینی ادامه خواهد یافت.
«کونوا للمظلوم عونا» را این بار باید در بازنمایی پرقدرت روحیه مقاومت پی گرفت؛ بزرگترین سلاحی که آنها دارند و ما چندان روایتی از آن نساختهایم و بلکه در مسیر مقابل آن حرکت کرده ایم.