فلسطین برای چه کسانی است؟

محمدعلی محمدی
پژوهشگر

اگه قرار بر این باشد هر قوم و ملتی ملک و سرزمینی را که اول تصرف کرده است متعلق به خود بداند، در این صورت باید گفت: تاریخ حکایت از این دارد که سرزمین فلسطین در دوران پیش از بنی‌اسرائیل به یبوسی‌ها تعلق داشته و باید به آنها برگردد. یهودیان که اسم دیگرشان بنی‌اسرائیل بوده و از نسل حضرت یعقوب هستند و صهیونیست‌ها، اولین ساکنین فلسطین نبودند بلکه زمانی بسیار طولانی، قبل از اینکه آنها به فلسطین بیایند این سرزمین دارای سکنه بوده و از سابقه تمدنی چند هزار ساله‌ای برخوردار است. از نظر تاریخی، یبوسیان اولین افرادی بودند که قدس را بنا کردند. آنها یکی از قبیله‌های قدیم جزیرة‌العرب بودند که در حدود 30 قرن قبل از میلاد با کنعانیان از شبه جزیره عربستان به این سرزمین کوچ کردند و شهر قدس را که در آن زمان اسمش «اورسالم» بود، بنا کردند؛ سالم، اسم خدای یبوسیان بود. اسرائیلی‌ها امروزه به آن اورشلیم می‌گویند. کنعانی‌ها هم مردمانی شهرنشین و دارای تمدنی پیشرفته بودند. مدت‌ها پس از مهاجرت فلسطینی‌ها و کنعانیان به سرزمین فلسطین، حضرت ابراهیم(ع) و ساره و سپس قوم بنی‌اسرائیل به همراه حضرت موسی(ع) در فلسطین سکونت کردند. بعدها حضرت داوود(ع) و حضرت سلیمان(ع) دولت‌هایی در این سرزمین تشکیل دادند. حدود ۲۰۰۰ سال بعد از بنای اورشلیم توسط یبوسی‌ها، حضرت داوود(ع) آنها را مغلوب سپاه خودش کرد و بیت‌المقدس را پایتخت خودش قرار داد.
 از طرفی دیگر هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان بدهد صهیونیست‌های فعلی نوادگان یهودیان 2000 سال پیش باشند! چه بسا یهودیان هزار سال پیش، اجداد همین فلسطینی‌های فعلی باشند، چراکه تغییر دین در هر جامعه امری طبیعی است. بسیاری از منابع تاریخی نشان می‌دهد اکثریت یهودیان فعلی نه یهودیان فلسطینی‌الاصل، بلکه یهودیان خزری تغییر دین یافته هستند. آرتور کسلر در کتاب خود تحت عنوان «قبیله سیزدهم به یهودیان خزر اشاره می‌کند و می‌گوید که آنها در شمال شرقی دریای سیاه و شمال غربی دریای مازندران دارای حکومتی مستقل بودند و در سال ۷۴۰.م حاکم و بزرگانش یهودیت را دین رسمی حکومت خود قرار دادند. در این کتاب آمده که ارامنه، گرجی‌ها و عرب‌ها در تاریخ خود، یهودیان خزر را مردانی وحشی و خون‌آشام توصیف کردند و آنها را مانند یأجوج و مأجوج می‌دانند. کتاب «قبیله سیزدهم» با مدارک و اسناد تاریخی نشان می‌دهد که اکثریت قاطع جمعیت یهودی شرق اروپا از یهودیان خزری تشکیل شده، بنابراین یهودیان جهان امروز حاصل جمع اکثریتی بزرگ از یهودیان خزری هستند به علاوه جمعی کوچک از یهودیان چند رگه.
کتاب «اختراع قوم یهود» نوشته شلومو زنـــد، مورخ و استاد بازنشسته اسرائیلی دانشگاه تل‌آویو هم دروغ‌های تاریخی مربوط به خلق قوم یهود و کشور اسرائیل را کاملاً برملا می‌کند. شلومو با کشیدن خط بطلان بر افسانه تبعید اجباری یهودیان در قرن اول به دست رومیان استدلال می‌کند که بیشتر یهودیان امروز فرزندان نوکیشانی هستند که زادگاه‌شان در سراسر غرب آسیا و اروپای شرقی پراکنده بوده است. شلومو، قوم یهود را قومی خیالی و ‌زاده ذهن روشنفکران صهیونیست می‌داند و معتقد است یهودیان از یک قوم و ‌نژاد نیستند و به مرور زمان در نقاط مختلف جهان، اقوام مختلف یهودی (مثل مسلمانان و مسیحیان و...) شکل گرفتند و لزوماً همه از یک ریشه، ‌نژاد، قوم و وراثت نیستند. ماجرای تبعید یهودیان توسط حکومت روم و وعده بازگشت را هم افسانه‌ای می‌ داند که کم‌کم وارد کتاب مقدس شده است.
شلومو به پذیرایی یهودیان از مسلمانان به هنگام فتـح فلسطین اشاره می‌کند و می‌گوید: «عجیب نیست که یهودیان که در امپراطوری بیزانس آزارهای سختی متحمل شدند از فاتحان جدید استقبال کردند و حتی از پیروزی آنها شادمان شدند. اسناد یهودیان و مسلمانان نشان می‌د‌‌هد که یهودیان به سپاه پیروز عرب‌ها کمک کردند.»
شلومو زند در این کتاب کل بحث وراثت و سرزمین اجدادی را یک پروژه صهیونیستی برای اشغال فلسطین می‌داند و نه یک واقعیت تاریخی. از طرفی دیگر طرح این بحث هم انحرافی است. ساکن بودن در هزاران سال قبل در سرزمینی، آن هم به مدت چند سال، حق مالکیت ابدی را برای ساکنان آن به وجود نمی‌آورد. طبق هیچ قانونی کسی حق ندارد دیگری را از سرزمینش به صرف اینکه زمانی سرزمین اجدادی اش بوده از سرزمینش بیرون کند. این کار درست مثل این است که ایرانی‌ها بگویند از ۳ هزار سال پیش تا ۲۰۰ سال گذشته، تاجیکستان، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، گرجستان، آذربایجان، بحرین و... همه جزو خاک ایران بودند و به همین دلیل باید از سرزمین اجدادی ما بیرون بروند! مالکیت هر کشوری برای کسانی است که به مرور زمان و روند طبیعی تاریخی در آن سکونت دارند. چه یهودی چه مسیحی چه مسلمان. اینکه کسی بگوید بر اساس کتاب مذهبی من، این زمین مال من است پس دیگران حقی ندارند، منطقی و مبتنی بر حقوق بین‌الملل نیست. پس حق تاریخی بر هیچ اساسی استوار نیست و اسمش دروغ تاریخی است. چنین ادعاهایی با رنگ تاریخی و مذهبی تنها بهانه‌ای برای فریب افکار عمومی و زمینه‌سازی برای سیاست‌های تجاوزگرانه صهیونیسم است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و هشت
 - شماره هشت هزار و سیصد و هشت - ۳۰ مهر ۱۴۰۲