شکست استراتژیک اشغالگران نقطه عطف تاریخی مقاومت

احمد العربی
مترجم: حمید مهدوى راد

عجیب نیست که رژیم صهیونیستی و حامیان آن بویژه امریکا از وضعیتی که در پی عملیات مقاومت فلسطین گرفتار آن شده‌اند، بسیار شوکه و آسیب پذیر باشند. همچنان که حامیان آرمان فلسطین و مقاومت در منطقه و سراسر جهان به‌خاطر آنچه رخ داد و فراتر از انتظارشان بود، احساس شادی بی‌حد و حصری می‌کنند.
مقاومتی که آغاز راهش با ابزارهای ابتدایی بود و توانست به مرور و به دور از جهان به تنهایی مراحل پیشرفت را کسب کند این توانمندی را دارد که تقریباً باعث تخریب روحیه رژیمی شود که همچنان شکست ناپذیری خود را به رخ می‌کشد. بطور مشخص در این مورد تخریب روحیه عامل اصلی عمر کشورها است و انگیزه روانی عامل پیروزی در برابر انواع بی‌عدالتی‌های ظالمانه تلقی می‌شود.
شکستی که «رژیم اسرائیل» از طوفان الاقصی به رهبری جنبش مقاومت اسلامی حماس متحمل شد جنبه‌های متعددی دارد، اما این شکست تنها یک شکست تاکتیکی نیست که بتوان با توجیه بر آن سرپوش گذاشت. بلکه با توجه به اصل و اساس وجودی و ماهیت رژیم اشغالگر به لحاظ فنی، امنیتی، نظامی و عقیدتی و تضادی که با محیطی پیرامونی خود دارد دچار ضربه‌ای جبران ناپذیر شده است.
 
اول: شکست اطلاعاتی و عدم توانمندی در پیش‌بینی
این اولین بار نیست که رژیم اشغالگر با وجود برخورداری از امکانات فنی و سایبری و پشتیبانی و هماهنگی قدرت‌های جهانی در نبرد اطلاعاتی با مقاومت شکست می‌خورد. چنانچه پیشتر نیز حفره‌های امنیتی رژیم نمایان شده است. دریچه‌ای که مقاومت می‌تواند در میدان جنگ روانی از چنین مقوله برای یک جنگ طولانی بهره‌برداری کند.
اما این شکست اطلاعاتی در این عملیات به لحاظ کمی و کیفی متفاوت است، زیرا با توجه به ابعاد نبرد طوفان الاقصی که مقاومت از مدتها قبل در حال آماده شدن برای آن بود، بدون اینکه دستگاه‌های اطلاعاتی رژیم اسرائیل بتوانند آن را کشف کند، تصویر دستگاه امنیتی رژیم اسرائیل که از زمان تأسیس رژیم جعلی خود در این عرصه یک ابر قدرت ساخته بود مخدوش و تخریب کرد. به خصوص اگر در نظر داشته باشیم که پیروزی‌های رژیم صهیونیستی مقابل جنبش آزادی بخش فلسطین (ساف) در گذشته ابتدا با اشراف اطلاعاتی پیش از ورود به فاز درگیری مسلحانه انجام می‌گرفت. شرایط کنونی میزان خسارات را تا حد زیادی آشکار می‌کند و آن را به یک شکست استراتژیک مبدل کرده و نتایج و پیامدهای زیادی در سطح منطقه با وسعتی زیاد خواهد داشت.
 
دوم: شکست نظامی روی زمین
عملیات مقاومت در غلاف غزه همچنین هیمنه افسانه شکست ناپذیر بودن ارتش رژیم صهیونیستی را شکست، ارتشی که به آخرین فناوری‌های نظامی چه از درون رژیم و چه توسط حامیان غربی آن که ماشین جنگی رژیم را برای مقابله با فلسطینیان تجهیز می‌کنند، مجهز شده است.
نبرد طوفان الاقصی از هفتم اکتبر به وضوح نشان داد که نیروی نظامی دولت اشغالگر علیرغم فناوری پیشرفته‌ای که در اختیار دارد، به‌خاطر فقدان روحیه شکست پذیر و شکننده است. این همان موضوعی است که عبدالوهاب المسیری در نوشته هایش آن را تأیید کرده بود و به ویتنام بودن رژیم صهیونیستی اشاره داشت. شکست نظامی رژیم اسرائیل فقط محدود به شکست در عملیات زمینی حاصل از عملیات طوفان الاقصی نیست بلکه تا شکست در سطح سیاسی و امنیتی نیز کشیده شده است. حمایت بی‌حد و حصر امریکا از تل آویو نشان‌دهنده این است که پیروزی رژیم صهیونیستی همیشه به قدرت‌های بین‌المللی وابسته بوده است. شکست نظامی این رژیم درواقع کاهش قدرت آنها را نشان داده و ثبات آنها را در منطقه معرض تهدید قرار می‌دهد.
نقیصه‌ای که به سبب این عملیات در این رژیم آشکار شد، نشان از هم پاشیدگی ماهوی آن است زیرا شکست روحیه در ارتش در واقع بیانگر شکست کل موجودیت «رژیم اسرائیل» است که این امر بیانگر یک شکست استراتژیک است. این در حالی است که سطح قدرت، تجهیزات و فناوری بین ارتش منظمی که تحت حمایت قدرت‌های غربی است و مقاومتی که نزدیک به دو دهه در حصر همه‌جانبه است وجود ندارد و قابل قیاس نیست. به این دلیل است که ما ارتش منظم تحت حمایت همه قدرت‌های غربی و عمدتاً امریکا را در مقابل مقاومتی که نزدیک به دو دهه در محاصره همه‌جانبه بوده است، مقایسه نمی‌کنیم. با در نظر گرفتن این موضوع، برای بررسی تحول کیفی باید در دو جهت این موضوع مورد ارزیابی قرار گیرد:
 
زوال از درون
اگر به تاریخچه کشتارهایی که توسط گروه‌های صهیونیستی در دوران اشغال پایه‌گذاری شده است و ارتش اشغالگری که قدرت خود را از جنگ با کشورهای همسایه و تصاحب اراضی فلسطینیان به دست می‌آورد، بنگریم، می‌توان به عمق روایاتی که در آن گرایش ملی و مذهبی با امر سیاسی در هم آمیخته است پی برد. این همان ارتشی است که امریکا برای حفظ برتری خود بر کشورهای عربی تلاش کرده است آن را به هر قیمتی حفظ کند.
 
اهمیت مقاومت
بعداً به این مسأله می‌پردازیم اما کافی است به این نکته توجه کرد، مادامی که در نبرد کنونی شاهد تحولی چشمگیر و رو به جلو نباشیم، مشکلات ناشی از آن برای رژیم صهیونیستی نیز بیشتر می‌شود و موجب شکست و از هم پاشیدگی درونی در آن خواهد شد. تاب‌آوری رژیم اشغالگر کاهش یافته و نگرانی غرب و امریکا از این موضوع نیز ملحوظ است. چنانچه فروپاشی رژیم به لحاظ استراتژیک نیز متصور است زیرا در صورت عدم تحقق شرایط لازم برای ثبات هر دو طرف و با توجه به شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی و وجود کشورهای عربی پیرامون رژیم صهیونیستی در منطقه، پشتیبانی و حفاظت از چنین رژیمی مشروط به داشتن آزادی هر دو طرف و داشتن حاکمیت برای تحقق این امر است که فقدان این مسأله در میان‌مدت مشهود است.
 
رژیم صهیونیستی دیگر مکانی امن و بهشت خاورمیانه نیست
رژیم صهیونیستی دیگر نمی‌تواند مدعی داشتن رژیمی دموکراتیک در یک محیط عربی ارتجاعی که توسط حکام مستبد اداره می‌شود، باشد. به لحاظ سیاسی، دولت اشغالگر از وضعیتی نابهنجار رنج می‌برد که شامل موارد متعددی می‌شود، شهرک‌نشینانی که به آنها وعده بهشت در ​​زمین داده شده بود، دیگر در درازمدت از امنیت و ثبات بالایی برخوردار نیستند، زیرا در درون دچار آشفتگی سیاسی، جناحی و حزبی شده و گرایش‌های مختلف یهودیان چه مذهبی، چه سکولار و چه راست افراطی خود را در معرض رویارویی تمام‌عیار با فلسطینیان می‌بینند.
انتفاضه در اراضی اشغالی فلسطین با آگاهی فلسطینیان نسبت به حق خود ادامه یافته، سطح آن افزایش یافته و انسجام و وحدت ملی را بین آنها فزونی داده است. از سوی دیگر، اسرائیلی‌ها به دلیل شکاف‌های اجتماعی دچار فقدان امنیت و ثبات می‌شوند. به دلیل تداوم درگیری‌ها و شدت مقاومت، مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی فلسطین بویژه در میان ثروتمندان در حال افزایش است. چنین به نظر می‌رسد که وعده‌های ثبات، امنیت و آسایشی که به شهرک‌نشینان داده شده است، اکنون به دلیل تشدید تنش‌ها و درگیری‌های خشونت‌بار در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.
 
بن بست عادی سازی
ریشه‌دار بودن فلسطینی‌ها در سرزمین فلسطین و از بین رفتن شرایط عادی‌سازی روابط و حفظ ریشه مسأله فلسطین در احساسات عربی-اسلامی، همه این موارد منعکس‌کننده بحرانی عمیق در ارتباط با موجودیت رژیم صهیونیستی است. نبرد طوفان الاقصی توانست احساسات عربی-اسلامی را مجدداً در یک راستا متحد کرده، چنانچه توانست باور و اهمیت به مقاومت به‌عنوان یک اصل مقدس در زندگی فلسطینی‌ها تبلور کند. از این رو، گزینه صلح که بیشتر از آنچه باید به فلسطینی‌ها کمک کند در خدمت رژیم اسرائیل به‌عنوان عاملی برای ثبات و امنیت رژیم بود، شکست خورده است. زوال ایدئولوژی بنیادین تأسیس رژیم صهیونیستی و شکست طرح‌های صلح و عادی‌سازی روابط مقدمه‌ای برای فروپاشی این رژیم به لحاظ استراتژیک و بنیادین است که بدون شک این مسیر به تسریع فرایند مقاومت کمک خواهد کرد.
منبع: الجزیره

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و هفت
 - شماره هشت هزار و سیصد و هفت - ۲۹ مهر ۱۴۰۲