تلآویو در مسیر بومرنگ تاکتیکهای روانی
فائزه سادات یوسفی
خبرنگار
پرواضح است که طوفانالاقصی نقطه عطفی در نبرد نوآورانه گروههای مقاومت و فرو ریختن هیبت رژیمصهیونیستی بود که توانست موجبات تحقیر این رژیم را در جامعه بینالملل فراهم آورد. اکنون نیز بعد از کشتار فلسطینیان، هدف قرار دادن بیمارستان المعمدانی غزه، پناهگاه مردم بیدفاع نیز نقطه عطفی در سیر افول جایگاه جهانی رژیمصهیونیستی خواهد بود.
هر چند رژیم اشغالگر با مظلومنمایی و تولید خبرهای ساختگی و دروغینی چون کشته شدن کودکان تلاش دارد توجه جهانی را منحصراً به خود جلب کند، اما تاریخچه غیر قابل انکار جنایات و نسلکشی این رژیم نزد جامعه جهانی، مانع بزرگی برای نیل به این خواسته است. همراه با حملات بیرحمانه و جنایتکارانه، قطع آب، برق و همچنین ممانعت از ورود هر گونه کمکهای حیاتی مانند غذا و دارو نیز وجوه بیشتری از چهره وحشیانه رژیمصهیونیستی را به جهان معرفی کرده است که مقامات این رژیم نمیتوانند آن را کتمان کنند.
از همینرو بود که بعد از بمباران نوار غزه و قتلعام افراد محصور شده، جهان بویژه منطقه شاهد اعتراضاتی در برابر این حجم از جنایات بود. این موارد، زنگ خطر را در تلآویو فعال کرد که تداوم حملات میتواند چهره کنونی رژیم اشغالگر را مخدوشتر از قبل کند و این برای اعتبار آن خطرناک است و از اینرو بود که به هجمهسازیهایی چون بریدن سر کودکان و داعش نامیدن حماس روی آورد تا این اعتراضات و خشم مردم را خنثی کند. بنابراین ارتباط مستقیمی بین شدت دروغپردازی رژیمصهیونیستی و هراس از اعتراضات جهانی وجود دارد. اتهامزنی به گروههای مقاومت چون حماس در پی حملات خونبار به بیمارستان المعمدانی نیز در همین چهارچوب قرار دارد. از منظر رژیمصهیونیستی، این تکنیک حتی اگر پازل اتهامزنی علیه مقاومت را تکمیل نکند، اما همین اندازه که فضای خبری را در یک ابهام فرو میبرد، میتواند این رژیم را از مظان اتهام مصون دارد.
پشتیبانی رسانهای غرب از اسرائیل
در این میان، متحدان غربی همزمان با رژیمصهیونیستی در یک اتاق فکر مشترک تلاش میکنند اخبار را به طور یکسویه، جهتدار و مهندسی شده به جهان مخابره کرده و با حمایتهای سیاسی و رسانهای و تحریم رسانههای همسو با فلسطین، سرپوشی بر جنایات رژیم اشغالگر گذاشته و اقدامات آن را موجه جلوه دهند، چراکه از یکسو مخدوش شدن چهره اسرائیل در پی این جنایات میتواند جایگاه و منافع منطقهای غرب را به خطر بیندازد و از سوی دیگر تهدیدات بالفعل و غیرمنتظره جبهه مقاومت میتواند ضعف درونی این رژیم را بهعنوان شریک راهبردی امریکا آشکار ساخته و شاکله آن را نزد دولتهای جهان بشکند. علاوه بر موارد فوق، پشتیبانی رسانهای و سیاسی از رژیمصهیونیستی، بسترساز اقدامات جنایتگرانه از سوی آنها بوده و آنان را بیش از گذشته تشویق میکند.
غرب بویژه امریکا، هراسانِ از دست دادن متحد و بازوی منطقهای خود، اکنون چنین عرصهای را صحنهگردانی میکند. در همین راستا روز گذشته جو بایدن نیز مانند دیگر همتایان غربیاش در این معرکه حاضر شد و با استفاده از ظرفیت رسانهای وابسته به خود، تلاش کرد گروههای مقاومت را مقصر اصلی حمله به بیمارستان المعمدانی نشان دهد.
خوشگمانی به سپر حمایتی غرب
اما رژیمصهیونیستی گمان میکند در سپر حمایتی سازمانهای بینالمللی و غرب بویژه امریکا، چنان واکسینه شده که میتواند هر خشونتی را با بهانههای مختلف علیه مردم غزه به کار گیرد. شاید این تصور ناشی از تغییر رویکرد برخی از کشورهای عربی و منطقهای برای عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر بنا شده باشد. رژیمصهیونیستی سالهاست از خود بهعنوان کشوری دموکراتیک الگوسازی کرده و با استفاده از نمادهای فریبندهای چون صلح برای منطقه و پیمانی موسوم به صلح ابراهیم، بستری برای نزدیک کردن افکار جوامع به اهداف خود مهیا میکند؛ حربهای که در پی آن بتواند مشروعیت وجودی خود را در منطقه و جهان به اثبات برساند و به توسعه سیاسی و نهایتاً ژئوپلیتیک خود بپردازد، اما در این بین معضلی که این رژیم با آن روبهرو است، پرونده سنگین انسانکشی و توهین به مقدسات مسلمانان است که مانع از هر گونه تغییر در افکارعمومی ملتهای منطقهای و گاه جهانی شده است. این پیشزمینه همراه با خشم عمومی مردم و دولتهای جهان ناشی از حملات به غزه بویژه بیمارستان المعمدانی، میتواند به توسعه سیاسی آن لطمه وارد کرده و نگاهها را تغییر دهد.
از اینرو رژیمصهیونیستی تلاش دارد با خبرسازی جایگاه خود را نه تنها حفظ کند بلکه با مظلومنمایی حمایت جامعه جهانی را با خود همراه کرده و در مصونیت کامل به جنایات خود ادامه دهد.
استفاده از تاکتیکهای روانی رژیم اشغالگر تنها برای تبرئه خود از این جنایات نیست، بلکه در سوی مقابل تلاش فرسایندهای برای تغییر دیدگاه مردم نسبت به حماس و ایجاد تشتت در منطقه غزه دارد تا حماس را برای اقدام به حملات جدید تحت فشار بگذارد. این در حالی است که رقم زدن این دست جنایات روحیه درگیری با رژیمصهیونیستی را در مردم بالا برده و این به خوبی در اخبار دریافتی از غزه نمایان است؛ جایی که مردم در کنار کشتهها خواستار آزادی سرزمینشان از این رژیم هستند.
هزینههای حیثیتی غرب
بعد از حملات ممتد رژیمصهیونیستی و قتلعام مردم غزه بویژه در تجاوز خونین به بیمارستان المعمدانی، دروغپردازیهای مقامات این رژیم مبنی بر متهمسازی حماس نتوانست بر اذهان عمومی چیره شود. رژیم اشغالگر بسیار تلاش کرد با این خدعه پروژه مظلومسازی را پیش برده و مسیر حملات آتی خود را تسهیل کند و حتی بایدن نیز در همین راستا سخنرانی کرد، اما در عمل، اینگونه اظهارات برای کاخ سفید هزینه گزافی ایجاد میکند، چراکه اکنون ادراک برخی از افکارعمومی جهان در حال تغییر از انتقاد «عملکرد مقطعی» رژیمصهیونیستی به «نوع عملکرد» است. علاوه بر آن، بسیاری از مردم منطقه نیز نگاه مثبتی به «ماهیت» رژیمصهیونیستی ندارند. اکتفا نکردن به پایان دادن جنگ و تروریست خواندن اقدامات رژیمصهیونیستی، شعار آزادی فلسطین و ماندن در کنار مردم فلسطین در راهپیماییها و اظهارنظرهای مردم دنیا، همگی به این مسأله اشاره میکند.
بنابراین تداوم حمایتهای سیاسی، نظامی و رسانهای غرب از رژیمصهیونیستی که این روزها و برخلاف همیشه به وحشیانهترین حالت ممکن مردم را قتلعام میکند، در مقابل افکارعمومی قرار گرفته و از این حیث میتواند اعتبار دولتهای غربی را نزد جهانیان لکهدار کند.