کارکرد ابزارهای کلامی در مناقشات
علیالله سلیمی
نویسنده
و منتقد ادبی
تأثیر و قدرت کلام بر احساس و رفتار افراد در شرایط مختلف بر کسی پوشیده نیست و در بسیاری مواقع از این ابزار مؤثر کلامی برای پیشبرد اهداف مختلف در حوزههای گوناگون بهره میبرند. اگر از حوزههای اقتصادی و انتفاعی که برخی افراد برای سودآوری بیشتری از ابزار کلامی به عنوان یک اهرم مؤثر جهت اقناع، متقاعدسازی و جلب توجه مشتری استفاده میکنند، در برخی مناقشات فردی و گروهی و حتی منطقهای و بینالمللی که طرفین قصد تضعیف روحیه طرف مقابل را دارند، از ابزار کلامی بهره میبرند که معمولاً نتایج نسبتاً رضایتبخشی هم در پی دارد.
البته در بسیاری از مواقع هم به دلیل پوچ و بدون عمل بودن بعضی حرفها که بیشتر برای مرعوب کردن طرف مقابل است، اعتماد و اعتقاد افراد شنونده این حرفها که اغلب جنبه شعاری هم دارد از بین میرود. با این حال، ابزار کلامی با چاشنی شعار و آمیخته با احساس و در مواردی هم فریب، جای ثابتی در بسیاری مناقشات و جنگها دارد و نمونه عینی این مسأله را این روزها در جریان جنگ رژیم صهیونیستی و جنبش مقاومت اسلامی، حماس میبینیم که عوامل رژیم صهیونیستی از هر ترفند کلامی برای مرعوب کردن جریان مقاومت در منطقه بهره میبرند و به اصطلاح، رجزخوانی را با شدت تمام دنبال میکنند.
این نکته از آن جهت اهمیت فراوان دارد که به یاد بیاوریم همانند بسیاری از پدیدههای دیگر، رویدادی مانند جنگ هم ابزارهای خاص خود را دارد که یکی از آنها، انواع مانورهای تبلیغاتی است که زمانی در جنگهای قدیم از آن به عنوان «رجز» یا «رجزخوانی در میدان جنگ» هم یاد میشد. حالا با گسترش وسایل ارتباط جمعی و انواع رسانههای دیداری و شنیداری و همچنین شبکههای اجتماعی وسیعی که به وجود آمده، طبعاً نوع رجزخوانی در میدان جنگ هم تغییر کرده و مقامات کشورها در هنگامه بروز جنگها از ظرفیتهای رسانهای برای پیشبرد اهداف تبلیغاتی خود استفاده میکنند و از همین رهگذر است که امروزه صهیونیسم جهانی برای پروژه «حماسهراسی» به تبلیغات گسترده رسانهای متوسل شده و روز و ساعتی نیست که در کنار رجزخوانیهای اغراقآمیز در خصوص تواناییهای افسانهای و نظامی این رژیم غاصب، انبوهی از اخبار جعلی از سوی رسانههای وابسته به این رژیم به جهان مخابره نشود. غافل از اینکه، زمان این نوع رجزخوانیهای پوچ و رسانهای دیگر به سر آمده و حرف نهایی درباره برتری طرفین در جبهههای جنگ را واقعیتهای میدانی تعیین میکنند که نسبت چندانی با شعار و حرفهای توخالی ندارند و اصالت خود را از عملی که محقق میکنند به دست میآورند. بنابراین، در شرایط کنونی، تأثیر ابزارهای کلامی در خصوص مناقشات محلی، منطقهای و حتی بینالمللی بیشتر به اثرگذاری کوتاه مدت در ابعاد روانی جامعه خلاصه میشود که ارتباط مؤثری با واقعیتهای میدانی جنگ ندارد.