پس از این مرحله نیز مانند همیشه با کمک دولتهای عربی و دیگر دولتها، نوار غزه شروع به بازسازی کرده و شرایط به حال سابق برمیگردد. این موارد موجب میشود حماس تجدید قوا کرده و بعد از چندی، دوباره یک سیر عملیات و درگیری به وجود آید، مگر اینکه رژیم صهیونیستی راهحل دو دولتی را بپذیرد. آنچه مشخص است تا به این مرحله این موضوع را نپذیرفته، اما امکان دارد تجربه شکست و ناکامی او را مجبور به پذیرش این راهحل کند. سرکوب حماس و خلاص شدن از معضل غزه شاید عقلانیتی در تلآویو ایجاد کند که بگویند ما که این همه راه رفتیم و مشکل حل نشده و دستاورد متقنی هم کسب نکردیم، ولی اکنون دولت امریکا میکوشد بحران را مدیریت کند تا اوضاع وخیمتر نشود، چرا که وخیمتر شدن شرایط ماهیت رژیم صهیونیستی را به خطر میاندازد.
ورود بایدن، نقطه آشکارساز اختلافات و تعدیل رفتار رژیم
امریکا در حال حاضر دو مسیر ظاهراً متفاوت را طی میکند. یک مسیر حمایت سیاسی و نظامی از رژیم صهیونیستی است. مانند تقویت گنبد آهنین، تأمین مالی، ارسال تجهیزات نظامی، اعزام 2 هزار نظامی به فلسطین اشغالی و لشکرکشی و نزدیک کردن ناوهای جنگی به نوار غزه.
این اقدامات امریکا در اصل پیامی به دیگر بازیگران منطقه چون حزبالله لبنان و ایران میدهد که آنها وارد مناقشه موجود نشوند و تلاش دارند به نوعی بازدارندگی را در وضعیت شکننده رژیم به وجود آورند. زیرا رژیم دچار کمبود مالی و تجهیزات نظامی و نیروی انسانی نیست و بالغ بر 600 هزار نیروی اعزامی در اختیار دارد. از طرفی دیگر، مشاهده میشود، بایدن وارد منطقه شده است و قصد دارد بعد از دیدارهای خود در تل آویو، با رهبران مصر، اردن و احتمالاً قطر و عربستان و شاید با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین هم دیدار داشته باشد. او به منظور اضطرار پیشبرد راهحل دو دولتی در شرایط جنگی وارد سرزمینهای اشغالی میشود.
سیر تکامل اخبار نیز تا به اینجا اینگونه رقم خورده که در ابتدا اعلام شد رژیم آتش بس را پذیرفته و دفتر نخستوزیری نیز بیان داشت که ما آن را پذیرفته ایم. بعد از آن بلینکن به تل آویو سفر کرد و اعلام شد که رژیم صهیونیستی با گذر کاروانها به سمت جنوب غزه موافقت کرده و سپس جو بایدن اعلام داشت که به سرزمینهای اشغالی سفر خواهد کرد. این تحلیل وجود دارد که مابهازای سفر بایدن به تل آویو در شرایط جنگی و موشک باران حماس که دارای ریسک بالایی است، رژیم صهیونیستی هم تا حدودی عقبنشینی کرده باشد. زمانی که بایدن به کی یف رفت بعداً مشخص شد که این سفر به اطلاع مسکو رسیده و روسیه نیز امنیت آن را تضمین کرده است.
اما اکنون وضعیت جنگی در سرزمینهای اشغالی نمیتواند سفر امنی را برای بایدن مهیا کند، زیرا هر لحظه احتمال پرتاب موشک از سوی گروههای مختلف مقاومت وجود دارد. به لحاظ امنیتی خیلی مهم است که به رئیسجمهور امریکا آسیبی وارد نشود و این برای رژیم گران تمام خواهد شد. بنابراین، این احتمال وجود دارد که برای این سفر از رژیم صهیونیستی قولهایی گرفته شده باشد. به معنایی کاخ سفید به مقامات رژیم این پیام را رسانده که وقتی بایدن با این شرایط حاضر به سفر به فلسطین اشغالی شده است، شما هم قدری از مواضع خود کوتاه بیایید، به طور مثال آب در اختیار غزه قرار بگیرد و کاروانهای امدادی از جنوب وارد غزه شده و جنایت تهاجمی در قبال مردم غزه تعدیل شود.
آنچه که از رصد اخبار به نظر میآید رژیم هم با دریافت و پذیرش نسبی این درخواستها موافقت کرده است. چرا که شاهد هستیم سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اظهار داشت، ما با غیرنظامیان دشمن نیستیم و مشکل ما حماس است نه مردم فلسطین. این ادبیات با ادبیات روزهای نخست عملیات طوفان الاقصی تفاوت معناداری پیدا کرده و نشان از تغییر در رفتار مقامات رژیم دارد. آنها در روزهای نخست با ادبیات تند با خطاب قرار دادن مردم غزه آنها را به حیوان تشبیه کرده و بیمحابا از کشتن مردم این منطقه سخن میراندند.
اکنون به نظر میآید که کاخ سفید این قول را از رژیم گرفته که رفتار خود را کمی متعادلتر کند زیرا در صورت تشدید حملات امکان ورود بازیگران دیگر در این منازعه وجود دارد و خطرات پیرامونی ماهیت رژیم را تهدید میکند. روز گذشته آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز گفتند که اگر کشتار ادامه پیدا کند مقاومت بیتاب شده و اوضاع از کنترل خارج خواهد شد.
نقش آفرینی دو منظوره ایالات متحده
انحنای این دو نقش را امریکا به موازات پیش میبرد. از یک طرف چراغ سبز را به رژیم داده تا حد مشخصی دست به خونخواهی بزند و از طرف دیگر تلاش میکند که ترمز دولت افراطی مستقر را در شدت جنایات وارده به مردم فلسطین بکشد.
به نظر میآید که بایدن در حال اجرای این نقش است تا شرایط برای رژیم از این وخیمتر نشود. به نظر میآید که مقامات رژیم بدون اعتراف به اینکه در زیر فشار بینالمللی هستند اما کمی از شدت و تندی رفتار خود کاستهاند. به طور مثال نخستوزیر کانادا روز گذشته گفت که جنگ دارای قواعدی است. کاملاً مشخص است که مخاطب او حماس نیست بلکه او به طور ضمنی به رژیم این پیام را میدهد؛ شما که متحد ما هستید طوری رفتار نکن که بدنامی تاریخی بر پیشانی ما ثبت شود و این برای ما تحمل ناپذیر است. از این رو، به اندازه مشخصی حق کشتار و قتل عام مردم را داری و از آن بیشتر به ضرر ما تمام خواهد شد.
رژیم صهیونیستی به دلیل وابستگی زیاد به جهان غرب این پیامها را دریافت کرده و با وجود لفاظیها اما در عمل به گونهای دیگر رفتار کرده به طوری که از راه زمین به غزه ورود پیدا نکرده است.
در شرایط کنونی، این امیدواری وجود دارد (البته نه چندان بر اساس دادههای حاضر) که رژیم صهیونیستی تا حدودی کنشهای تهاجمی را کاهش داده و کشتار مردم را نیز تا حدود مشخصی به انجام برساند. هرچند که باید توجه داشت، استراتژیهای غربی بر اساس احساس انسان دوستانه و از سر دلسوزی نسبت به فلسطینیان نیست، بلکه برای بقای رژیم و دور کردن خطرات احتمالی از آن است که اگر اوضاع از کنترل خارج شود تنها کشور یهودی جهان نیز از روی زمین محو خواهد شد.