پاسخی به یک شبهه درباره حجاب
مهدیه ساداتی
پژوهشگر
یکی از شبهات مطرح درباره حجاب این است که میگویند براساس حدیث «الانسان حریص علی ما منع» حجاب باعث ایجاد التهاب و افزایش حرص و طمع انسانها نسبت به جنس مخالف شده و باعث بروز فسادها و تجاوزات بسیاری میشود. لذا برداشتن آن باعث اشباع شدن این نیرو و میل در وجود افراد شده و عادیسازی روابط را به همراه خواهد داشت. همانطور که در جوامع غربی آزادی زنان و مردان باعث عادیسازی این امر در افراد آن جوامع شده است.
باید دو نکته را مورد بررسی قرار داد؛ اول اینکه مطرحکنندگان این مسأله با استناد به کدام شواهد و آمارها این ادعا را مطرح میکنند که در جوامع غربی حرص و التهاب جنسی در افراد فروکش کرده و امری عادی تلقی میشود؟ اگر نگاهی گذرا بر آمارهای منابع رسمی آن کشورها بیندازیم، بطلان آن آشکار خواهد شد که آزادی بیحد و حصر باعث بروز فساد و تجاوزات جنسی در میان آنها شده است. آمارهای رسمی زیر شاهد این مدعاست:
- در امریکا در هر 90 ثانیه یک نفر مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد(عفو بینالملل، 1382)
- در سال 2005 بیش از 200 هزار دختربچه در امریکا مورد آزار جنسی قرار گرفتند که 44 درصد آنها نوجوانان بین سنین 12 تا 18 سال هستند(سازمان بهداشت جهانی 2006)
- بر طبق آمار وزارت دادگستری امریکا هر دو دقیقه یک زن در امریکا مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد، یک زن امریکایی در طول زندگیش، ۲۵ تا ۲۶ درصد احتمال دارد که مورد تجاوز قرار گیرد
(۱ از۴)، طبق برآورد پلیس فدرال امریکا تنها ۳۷ درصد از کسانی که مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند، به پلیس گزارش میکنند و بقیه یا آن را مسأله شخصی میدانند یا ترجیح میدهند از ترس حملات انتقامجویانه سکوت کنند.(رقم واقعی سه برابر این رقم است، یعنی هر دو دقیقه ۶ نفر یا هر دقیقه ۳ نفر)
لذا این اشتباه است که فکر میکنیم، اگر زنان بیحجاب باشند، پس از مدتی بیحجابی بهصورت عادی در میآید، ولی با وجود حجاب، عطش زن ومرد نسبت به هم زیادتر میشود و امنیت زنان به مخاطره میافتد.
البته هیچگاه نباید وضعیت موجود در کشورمان را بهعنوان استاندارد شرایط دینی در نظر بگیریم و به این مسأله حکم کنیم که نتیجه وضع حجاب و رعایت ضوابط دینی همین شرایط کنونی جامعه ایران خواهد بود چرا که شرایط موجود به هیچ وجه مطابق با فضای مطلوب جامعه دینی نیست. آنچه مدنظر آموزههای دینی ماست، برقراری تعادل در ارضای نیازهای غریزی است به نحوی که همه نیازها تحت کنترل و مدیریت عقل و آموزههای دینی در حد مطلوب و طبیعی خود ارضا گردد. چنین شرایطی مستلزم تحقق اولین و مهمترین دستور دینی مبنی بر امکان ازدواج آسان و بیدردسر در هر شرایطی است. در کشور ما در یک شرایط کاملاً استثنایی از سویی ازدواج و راههای مشروع ارضای نیاز جنسی غیر قابل دسترسی است و از سوی دیگر فضای عمومی جامعه به صور گوناگون با تحریکات متعدد جنسی روبهرو است و راه فرو نشاندن آن نیز بسته و طبیعی است که در چنین شرایطی بروز انحرافات اجتماعی امری یقینی خواهد بود. بنابراین در این میانه افراط و تفریط باید بهدنبال راهی معتدل بود.
نکته دوم این است که بر فرض، برداشتن حجاب باعث فروکش کردن میل جنسی در میان افراد میشود به طوری که مردان در مقابل عشوهگریهای زنان هیچ عکسالعملی از خودشان بروز نمیدهند. سؤال این است که آیا این اتفاق خوب و پسندیده است یا بد و نامطلوب؟ آیا از بین رفتن این میل طبیعی در وجود انسان مطلوب تلقی میشود؟ مردی که در مقابل عشوههای زنی قرار میگیرد عکسالعملش از دو حالت بیرون نیست یا نسبت به آن احساس میل و کشش دارد که این امری عادی و طبیعی است و به هیچ وجه هم مذموم نیست چون در وجود هر فرد سالمی این کشش وجود دارد یا اینکه نسبت به آن بیمیلی میکند(همین اتفاق که به قول مطرحکنندگان سؤال، در جوامع غربی رخ داده است) که در اینجا آن مرد بیمار است یا میل جنسی او اشباع شده است به این معنی که قبلاً میل جنسی او کامل ارضا شده است.
حال بحث ما این است که کدام حالت مطلوب است؟ آیا این اتفاق که مرد بنا به طبیعتی که دارد در مقابل این پدیده عکسالعمل نشان دهد امری مذموم به شمار میرود یا اینکه هیچ عکسالعملی از خود نشان ندهد و کاملاً عادی باشد؟ اگر از نظر مطرحکنندگان سؤال حالت دوم مطلوب است پس ما باید این میل جنسی را در افراد جامعه به طور کامل ارضا کنیم تا دیگر مردان آنقدر از این میل سیر شده باشند که دیگر در مقابل زنان برهنه خنثی باشند که این حالت نه تنها اتفاق نخواهد افتاد بلکه باعث خواهد شد آستانه رضایتمندی مردان بالاتر رفته و نحوه ارضای این میل تغییر حالت دهد و گرایش به همجنسبازی یا حتی گرایش به حیوانات و اجسام بهوجود بیاید. چیزی که در جوامع غربی به وضوح قابل رؤیت است و حتی این امر توسط قوانین آن کشورها به رسمیت شناخته میشود و اگر حالت اول که کاملاً هم طبیعی و معمول است مطلوب باشد بهترین راه این است که غریزه جنسی در میان افراد جامعه را کنترل کرده تا در چهارچوب معینی ارضا شود که این امر هم فقط با حاکم شدن روح حجاب در جامعه امکانپذیر خواهد شد و باعث میشود افراد برای ارضای این میل طبیعی خود به جای راه افتادن در خیابان و چشمچرانی کردن و ایجاد مزاحمت برای نوامیس دیگران، از راه مشروع که همانا ازدواج است دست به ارضای این میل بزنند.
همیشه لزوماً این حدیث که «الانسان حریص علی ما منع» جنبه منفی ندارد. همیشه منع کردن افراد برای حریصتر شدن آنها بد نیست. چرا که حریص شدن نسبت به چیزی همیشه همراه با میل بیشتر و لذت زیادتری همراه است. لذت آب برای یک فرد تشنه قابل مقایسه نیست با فرد سیراب. به قول شهید مطهری «قدیمترها برای جوانها شب زفاف کم از تخت پادشاهی نداشت». لذا حجاب اگر هم باعث منع شدن افراد از ارضای میل جنسی و افزایش التهاب میشود اما از طرفی هم باعث افزایش نشاط جنسی در میان افراد میشود چیزی که در غرب خلاف آن را شاهد هستیم تا جایی که از بین رفتن نشاط جنسی باعث روی آوردن به داروهای مختلف برای تحریک قوای جنسی مردان شده است. اینگونه است که حجاب باعث افزایش لذت ازدواج و اقبال جوانان به سمت این موهبت الهی و تبدیل شدن این امر بهعنوان یک آرزو برای جوانان میشود که همانا باعث تحکیم روابط زناشویی خواهد شد.