از سرگذشت ایوب نبی چه میآموزیم؟
علی طالبلو
طلبه پژوهشگر
قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) حاوی سرگذشت بسیاری از پیامبران الهی است. آشنایی با سرگذشت و روایت این پیامبران، مسیر بسیار مهمی برای فهم ارزشهای دینی است. یکی از این پیامبران الهی، حضرت ایوب است. ایوب و سلیمان نمونههای بارز بندگان صابر و شاکر خدا هستند؛ سلیمان در نعمت و دارایی شاکر بود و ایوب در سختی و رنج.
خدا داستان ایوب را اینطور نقل میکند: وَ أَیوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمین.[1] ای پیامبر ایوب را به یاد آر هنگامی که به پروردگارش گفت: به من آسیب و سختی رسیده و تو مهربانترینِ مهربانانی. خداوند در ادامه میگوید: فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَ ءَاتَینَاهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحمةً مِّنْ عِندِنَا وَ ذِکرَى لِلْعَابِدِین. پس ندایش را اجابت کردیم و آنچه از آسیب و سختى به او بود برطرف نمودیم، و خانوادهاش را که در حادثهها از دستش رفته بودند و مانندشان را همراه با آنان به او عطا کردیم که رحمتى از سوى ما و مایه پند و تذکرى براى عبادت کنندگان بود.
لکن داستان ایوب علاوه بر آموزه صبر، دارای ابعاد دیگری نیز هست که با تکمیل متون روایی و تاریخی به آن دست پیدا میکنیم. ایوب فردی نیکسیرت و مهربان بود. مردم شهر دوستش داشتند و به او احترام میگذاشتند. او به کسی ظلم نکرد و معصیت خدا را انجام نداد. لکن پس از گرفتار شدن به سختیها، از جامعه طرد شد به حدی که دوستان او نیز او را لعن و نفرین کردند. علت برخورد مردم این بود که گمان میکردند این گرفتاریها به سبب گناهان ایوب است. به نظر آنان هیچ چیزی جز گناه نمیتواند این عقوبت را ایجاد کرده باشد. درحالی که ایوب بجز خوبی و نیکی هیچ عمل دیگری انجام نداده بود و این ابتلاها صرفاً امتحانی برای او بود.
بنابر روایات و متون کهن تاریخی اینجا بود که ایوب به خداوند شکایت کرد و گفت دوستانم از من عیبجویی میکنند و حرمتم را نگه نمیدارند. به من ضرر رسیده است پس مرا کفایت کن که تو مهربان هستی.[2] خداوند متعال نیز بیماری او را برطرف کرد و خانواده و عیالش را به او بازگرداند.
نکته مهم دیگری که در کنار صبر کردن، از سرگذشت ایوب میآموزیم، این است که نباید درد و رنج و مصیبت دیگران را حمل بر گناهان و عیوب آنان کنیم. این مسأله به تصریح در روایات دیگری نیز مورد اشاره قرار گرفته است. بلکه ابتلائات گاهی به دلیل فتنه و آزمایش است و گاهی نیز به قصد ترفیع درجه است. نباید ابتلای بندگان خدا را به گناهکار بودن آنان تفسیر کنیم، زیرا در این صورت مرتکب اشتباه شدهایم و بدتر خودمان را به گناه انداختهایم.
[1]- سوره انبیاء، آیه 83.
[2]- تفسیر کنز الدقائق، جلد 8، صفحه 454.