رسانههای عبری ابعاد عملیات حماس را بزرگتر از حد تصور صهیونیستها میدانند
هاآرتص: ما باختیم
زهره صفاری/ تبعات عملیات گسترده و وسیع هوایی، دریایی و زمینی حماس موضوعی نیست که به سادگی از ذهن سران تل آویو و شهرک نشینان فراموش شود. عملیاتی که علاوه بر نمایش مقهور کننده قدرت گروههای فلسطینی برای صهیونیستها، هراسی را به آنها وارد آورد که به اذعان شهرک نشینان حتی یک بار نیز پیش از این در هیچ یک از عملیاتهای مقاومت تجربه نکرده بودند. عمق فاجعهای که به صهیونیستها تحمیل شد نه تنها برای سران تل آویو بلکه برای حامیانشان نیز قابل تصور نبود؛ فاجعهای که نتانیاهو آن را «روز سیاه» اسرائیل خواند و برخی کارشناسان حتی از آن به عنوان روز رستاخیر یا روز محشر صهیونیست ها یاد کردند و ناکارآمدیهای کابینه افراطی را به نقد کشیدند. انعکاس این فضا از ساعاتی پس از این حمله بزرگ در رسانههای عبری کاملاً مشهود بود و کارشناسان اسرائیلی نیز نتوانستند از بررسی ابعاد آن به سادگی عبور کنند.
تصویر دور از تصور
آنچه که در بسیاری از تحلیلهای غربی و رسانههای داخلی رژیم صهیونیستی از همان ساعات ابتدایی عملیات طوفان الاقصی و عبور مبارزان فلسطینی از مرزهای جنوبی سرزمینهای اشغالی بهشدت مورد تأکید قرار داشت، اذعان به شکست صهیونیستها در برابر قدرت غیرقابل تصور حماس بود.سایت روزنامه هاآرتص در مقالهای به قلم چیم لوینسون، صراحتاً بر باخت بزرگ صهیونیستها در جنگ با غزه پرداخته است: «هر اتفاقی هم از این به بعد در جنگ اسرائیل-غزه رخ دهد، به هر حال ما باختهایم و هر کاری که اسرائیل از این به بعد انجام دهد کاملاً بیمعنا است. حتی اگر آنها محمد ضیف را هم پیدا کنند و برای محاکمه به دادگاه بیاورند بازهم هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. همانطور که در جنگ یوم کیپور نیز شکست همه چیز را تغییر داد و بقیه وقایع فقط خوراک مورخان بود.»این سایت در مقاله دیگری به قلم آموس هارل، کابوس بزرگ صهیونیستها را پیروزی حماس با تحمیل شکستی به اسرائیل در مقیاس بسیار گسترده خوانده است: «بدون شک در غافلگیری صبح شنبه، هیچ اشراف اطلاعاتی بر نوار غزه وجود نداشت آن هم در حالی که نشانههایی از آن پیش از این حمله بروز کرده بود. ممکن است پاسخ اسرائیل کوبنده باشد و احتمال مانور زمینی و اشغال نوار غزه نیز وجود دارد، اما همچنان سایه این سناریوی کابوس وار شکست بر حماس وجود دارد.»در همین حال در سرمقاله خبرگزاری جوییش تلگرافیک نیز کارشناسان نتوانستند از بیان قدرت حماس بگذرند: «حماس بارها با اسرائیل تقابل داشت اما حملهای که شنبه بر اسرائیل شد هرگز پیشتر اتفاق نیفتاده بود. شبه نظامیان هر چند پیشتر نیز از طریق کانالهایی توانستند به داخل اسرائیل نفوذ کنند اما این حمله گستردگی به مراتب بالایی داشت. آنها تمامی موانع اسرائیل را شکستند و وارد شهرها و شهرکها شدند. آنها حتی شمار زیادی گروگان با خود بردند و کنترل ایستگاههای مرزی را نیز برای بیش از 20 ساعت گرفتند. تصاویر زیادی در شبکههای اجتماعی از این حملات و حتی جشنهای شبانه در نزدیکی مرزها منتشر شد. همزمان با همه اینها موشکها نیز همچنان بر فراز اسرائیل دیده میشد. شاید مهمترین نکتهای که این حمله داشت غافلگیری اسرائیل آن هم در سطح بسیار گسترده بود.»
ناکارآمدی نتانیاهو
و شکست اطلاعاتی
بنیامین نتانیاهو، مهمترین بازنده این تقابل بود. او و کابینه افراطیاش از زمان بازگشت به قدرت، با علم کردن اصلاحات قضایی پرجنجال یا الحاقهای پرسر و صدا، اوضاع داخلی سرزمینهای اشغالی را نابسامان کرده و با بیتفاوتی به تداوم اعتراضات، نارضایتیها را شدت دادند. اما در نهایت این اصرار بر حواشی، تمرکز آنها را از مهمترین شاخه امنیتی این رژیم که همان مبارزان مقاومت بودند کمرنگ کرد.سرمقاله سایت روزنامه هاآرتص نیز بر همین موضوع اذعان داشته و نتانیاهو را مسئول اصلی این جنگ اسرائیل و غزه دانسته است: «مقصر اصلی بحرانی که در تعطیلات «سیمحاط تورا» بر اسرائیل وارد شد تنها یک نفر است: بنیامین نتانیاهو. نخستوزیری که همواره به تجربیات وسیع سیاسی و هوش امنیتی بالای خود مینازد، به طور کامل در شناسایی خطری که اسرائیل پیش رو داشت، ناکام ماند. او با گماردن امثال بزالل اسموتریچ و ایتامار بن گویر در پستهای کلیدی و اعمال سیاست خارجی که به وضوح ماهیت و حقوق فلسطینیان را نادیده گرفته بود، این خطر را برای اسرائیل چند برابر عملی کرد.»اما اینکه چرا نتانیاهو که خود را آقای امنیت میداند نتوانست مانع مهمترین دغدغه امنیتی صهیونیستها شود، همچنان بحث داغی است که کارشناسان رسانههای عبری روی آن تمرکز بسیاری دارند. دیوید هالپرین از آژانس جوییش تلگرافیک معتقد است: «پس از بدترین حمله به اسرائیل درست 50 سال بعد از جنگ یوم کیپور، هنوز همه در شوک هستند اما این غافلگیری مانع سؤالات و ابهامهایی نمیشود که زمینه ساز این فاجعه بودهاند. اینکه چطور اطلاعات ارتش شکست خورد؟ چطور ارتش به سادگی رکب خورد؟ و حتی چطور گروههای غزه، اسرائیل را از هوا، زمین و دریا بمباران کردند و شهرها را اشغال و افرادی را گروگان گرفتند آن هم بدون اینکه مقاومتی در برابر خود ببینند؟ بدون شک تأثیر این اتفاقات بر اعتبار بنیامین نتانیاهو نیز بسیار بزرگ خواهد بود؛ کسی که روزی خود را آقای امنیت میدانست ولی دولت او نتوانست اساسیترین نیازهای امنیتی شهروندان اسرائیلی را برآورده کند. شاید قریب به یک سال است که من و همکارانم در اندیشکدههای سیاسی نگرانیهای خود را از ماهیت دولت راست افراطی بیان کرده ایم؛ دولتی که ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی آن است و به رغم داشتن سابقه رفتارهای افراطی و نداشتن هیچ دانش و تجربه امنیتی، مجوز آن را دارد که پلیس مرزی را هدایت کند. بدون شک این حمله حماس به عنوان یک ناکامی بزرگ اطلاعاتی هرگز از کارنامه سازمانهای اطلاعاتی جاسوسی اسرائیل پاک نخواهد شد.»یواو لیمور، خبرنگار و تحلیلگر دفاعی سایت اسرائیل هیوم نیز دست کم گرفتن حماس را عامل ناکامی اسرائیل خواند و بهرهگیری حماس از این عدم شناخت را عامل انجام موفق این غافلگیری دانست: «حماس به خوبی میدانست که ارتش اسرائیل در روز تعطیلی ظرفیت امنیتی خود را پایین آورده و بسیاری از نیروهای خود را مرخص میکند. در واقع این شکست بسیار جدیتر از سال 1973 بوده است. اسرائیل امروز از بعد اطلاعات و امنیت به مراتب قویتر از دشمنی مثل حماس است، بنابراین نباید چه از بعد استراتژیک و چه تاکتیکی اینطور غافلگیر میشد.»
تحقیر غیرقابل انکار
کارشناسان رسانههای عبری در بسیاری از مقالات خود سعی دارند، بازگشت اسرائیل زخم خورده را به مراتب هولناکتر جلوه دهند اما حتی به رغم تمامی شاخصههایی که در این باره از وضعیت شهرها گرفته تا کشتهها بیان کردهاند دست آخر نمیتوانند حقارت رژیم اشغالگر را در این حمله نادیده بگیرند.هویو رتیگ گور، کارشناس تایمز اسرائیل در این راستا پس از این شکست بزرگ تأکید دارد که زخمهای وارد بر این رژیم، پاسخ آن را بیرحمانهتر خواهد کرد. اما او در این مطلب با انتقاد از عملکرد پلیس، ارتش و بودجههای بیفایدهای که هر سال صرف تجهیزات دفاعی اسرائیل میشود، نوشت: «تا صبح شنبه، اسرائیلیها معتقد بر زندگی در منطقهای قدرتمند و ایمن بودند اما از بعد از این حملات هوایی همه این باورها رنگ باخت و با یک تغییر ساده، حمله حماس بزرگترین موفقیت آنها شد. فرضیههای بسیاری بود که این حمله را به پیشرفت تحولات عادیسازی میان اسرائیل و عربستان ربط میداد اما بسیاری سیاست داخلی فلسطین را تحول یافته میدانند و حماس را در موقعیتی میبینند که آماده هر گونه مقابله با حملات اسرائیل
در هر سطحی است.»