پیامدهای یک توافق
امیر خدادادهمدانی
روزنامه نگار
توافق تهران-ریاض در فرصت تاریخی کنونی، درها را برای تغییر معماری امنیتی، سیاسی و اقتصادی منطقه خلیجفارس به گونهای باز کرده است که میتواند در راستای تأمین منافع همه کشورهای این حوزه حساس جهان باشد. در این مجال تنها به معدودی از وجوه این اتفاق پرداخته شده است:
1-فناوری اطلاعات و ارتباطات: همکاری در زمینه استارتاپهای گردشگری، گسترش همکاریها در ارائه خدمات در زمینه صنعت IT و حتی فرستادن نیروهای متخصص ایرانی در زمینههای گردشگری و صنعتIT از جمله خدماتی است که میتواند بهعنوان راهکاری برای توسعه همکاریهای اقتصادی با عربستانسعودی مورد استفاده قرار گیرد. بازار فناوری اطلاعات و ارتباطات عربستانسعودی (ICT) با ارزش بیش از 32.1 میلیارد دلار، بزرگترین بازار در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقاست و موقعیت خوبی برای تبدیل شدن به خدمات فناوری و هاب ابری با دسترسی به اتصال بینالمللی از طریق دریای سرخ و خلیجفارس را دارد و این پتانسیل، ارائه خدمات به بازارهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی را میسر میسازد.
2-گردشگری: ایران و عربستانسعودی دارای مکانهای فرهنگی و مذهبی متعدد با ارزش تاریخی قابل توجه هستند و میتوانند گردشگران بینالمللی بیشتری را به دیدن و اکتشاف کشورهای مربوطه تشویق کنند و هماکنون میبینیم که چشمانداز 2030 عربستانسعودی تنوع بخشیدن به اقتصاد این کشور است و ایران نیز اهمیت گردشگری را میشناسد و شروع به تبلیغ مقاصد گردشگری خود برای جذب بازدیدکنندگان خارجی کرده است. هر دو کشور اقداماتی مانند ویزای الکترونیکی برای سهولت سفر برای گردشگران انجام دادهاند و با همکاری هم میتوانند بازدیدکنندگان بیشتری را از نقاط مختلف جهان جذب کنند، در این بین کارشناسان بر این باورند که اگر ایران و عربستانسعودی با یکدیگر همکاری کنند، غرب آسیا میتواند به یک مقصد اصلی گردشگری برای بازدیدکنندگان در سراسر جهان تبدیل شود.
3-کریدورها: شبکه ریلی سراسری شورای همکاری خلیجفارس که از عمان آغاز و به اردن ختم میشود، برای عربستان کلیدی است، چراکه امکان اتصال به عراق و سپس ایران را دارد. همچنین کلانپروژه 17 میلیارد دلاری و 1200 کیلومتری جاده توسعه از مهمترین پروژههای زیرساختی دولت عراق است که هدف آن ایجاد یک گذرگاه کالا و تجارت بین خلیجفارس و اروپا است و مشارکت ایران در تکمیل این طرح در ضمن اتصال خطوط ریلی کشورمان به جادههای اصلی این طرح، قابلیت عملیاتی دارد.
اجرای پروژه «بزرگراه بینالمللی» پیشنهادی عراق نیز که میتواند مشهد را از طریق کربلا به مکه متصل کند، نه تنها مراکز معنوی اصلی سه کشور را با پیامدهای اقتصادی برای گردشگری مذهبی به هم متصل میکند، بلکه تقویت پیوند بین سه کشور و ایجاد یک مجموعه فرهنگی و اجتماعی گسترده را نیز به ارمغان خواهد آورد، پس عربستانسعودی میتواند مسیر مناسبی برای دسترسی آسانتر ایران به آفریقا باشد.
از طرف دیگر ایران میتواند از طریق کریدور شمال-جنوب مسیر بهینه و مناسب برای دسترسی عربستانسعودی به اقتصادهای آسیای مرکزی و اقتصاد روسیه باشد.
البته به تازگی اقدامات عملی هم برای رونق مبادلات دو کشور انجام گرفته است که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد:
الف- در پی ازسرگیری روابط تهران و ریاض، برای نخستینبار یک هیأت تجاری از عربستان به ایران آمد و به مذاکرات تجاری با شرکتها و تولیدکنندگان ایرانی پرداخت. هیأت تجاری سعودی برای آشنایی با توانمندیهای شرکتهای دانشبنیان ایرانی در حوزههای کشاورزی، گردشگری و فناوری اطلاعات در تهران حضور داشت و پنج شرکت دانشبنیان ایرانی در نشستهای تجاری B2B به مذاکره با هیأت عربستانی پرداختند و توافقاتی مبنی بر آغاز مبادلات تجاری میان طرفین صورت گرفت. ب- فعالان بخش خصوصی هم در پی اقدام بجا و قابل تحسین دولت سیزدهم برای آغاز رابطه سیاسی با عربستان دست به کار شده و با ایجاد اتاق بازرگانی مشترک میان ایران و عربستان، میتوان انتظار افزایش حجم تجارت در بالاترین حد ممکن یعنی بیش از ۸۰۰ میلیون دلار را داشت و اینگونه است که با پیگیری اتاق ایران بزودی اتاق مشترک بازرگانی تهران-ریاض راهاندازی و گام مفیدی برای پیشبرد اهداف اقتصادی ایران و عربستان برداشته میشود. سرانجام اینکه افزایش همکاریها با عربستان برای بهرهگیری از پتانسیلهای سازمانهای منطقهای قابل تأمل است. بهعنوان نمونه بانک توسعه اسلامی و سازمان همکاریهای اسلامی، برای تهران-ریاض در راستای گسترش مناسبات نقش تعیینکنندهای دارند.