«لیکاک» و سینمای مستقیم

محمد احسان مفیدی‌کیا
منتقد

«نه سه پایه و نه بوم صدابرداری، من از تمام این چیزهای بزرگ متنفرم». این را ریچارد لیکاک بزرگ در مصاحبه با خبرنگار نیسیمازین (شبکه اروپایی سینمای جوان) می‌گوید و ادامه می‌دهد: «من با دوربینم تنش تصویری خلق می‌کنم. در مدرسه فیلمسازی به دانش‌آموزان می‌آموزند که آنچه را رخ می‌دهد با لانگ شات توصیف کنند، آن‌طور که تماشاگران بتوانند خودشان را در تصویر بیابند. من برعکس این را انجام می‌دهم. این درسی است که از فلاهرتی آموختم.» و این از خوش‌شانسی او بود که با دختران فلاهرتی هم‌مدرسه بود و به این واسطه توانست به دم و دستگاه اسطوره مستندسازی تمام دوران‌ راه یابد و بتواند از او بیاموزد. و چه آموزه‌ای والاتر از اینکه دیدن بر همه چیز برتری دارد و «هیچ چیز نباید تو را از دیدن بازدارد». این جمله طلایی را فلاهرتی به لیکاک گفت، وقتی که یک روز تمام را صرف فیلمبرداری از یک تار عنکبوت می‌کنند که به طور تصادفی در راه دیده بودند.
نوآوری‌‌‌‌های فناورانه مثل رشد کار با فیلم 16 میلیمتری، امکان ضبط صدا روی نوار و گرایش‌هایی که نئورئالیسم ایتالیا باعث شده بود، همگی نوید یک جریان نو را در سینمای مستند می‌داد، سینمای «صریح»، سینمای «کنترل نشده»، سینمای «مشاهده‌گر» و سینما «وریته» که با عنوان سینما «حقیقت» جا افتاده‌تر است. اما این موج نو بیش از همه به سینمای «مستقیم» شهرت یافت، چرا که بر خلاف گذشته می‌خواست بی‌واسطه و بی‌میانجی رخدادها را ثبت کند و در حد ممکن از بازسازی و تفسیر به کمک گفتار متن دور بماند.
رابرت درو که پیشتر عکاس مجله لایف بود، در 1954 با لیکاک آشنا و این سرآغازی برای تولید فیلم‌های مستند بسیاری شد که سرآمدشان «دور مقدماتی»، درباره کارزار انتخاباتی در ایالات متحده بود. درو می‌گفت: «در هر یک از این داستان‌ها لحظاتی هست که آدم در برابر موقعیت‌های پر از تنش، فشار، برملاکننده و تعیین کننده قرار می‌گیرد. این لحظات بیش از همه برای ما جالبند.» او مفهوم «ساختار بحران» را عامل جذابیت مستندها در سینمای «مستقیم» می‌دانست.
به این شیوه مستندهای بسیاری ساخته شد، «یانکی نَه»، «صندلی»، «روز مادر مبارک باد»، «به عقب نگاه نکن» و چندین فیلم دیگر محصول همین دوره‌اند، آثاری که سعی می‌شد با حداقل دخالت در داستان سوژه اتفاق تولید شود. ضبط صدای همزمان در این دوره باعث شد ساختار تولید در فیلم مستند تغییر اساسی کند و گفتار متن که پیش از این جزء جدایی‌ناپذیر مستند تلقی می‌شد، عامل محدود کننده دانسته شود.
لیکاک حتی از این هم پیش‌تر رفت و می‌خواست تأثیر دوربین بر سوژه‌ها را به حداقل برساند، اما بعداً نظر او با نوع نگاه دیگرانی مثل ژان روش تعدیل شد، روش معتقد بود که دوربین به مثابه یک کاتالیزور در بروز حقیقت درونی افراد عمل می‌کند و تأثیرش بر سوژه مثبت است.
عمر طولانی لیکاک باعث شد که در تولید نزدیک به 60 فیلم مستند، چه در مقام فیلمبردار یا کارگردان نقش اساسی ایفا کند و بواسطه همین آثار و البته آرای نوآورانه و خاصش ما امروزه او را یکی از پیشگامان سینما حقیقت بدانیم.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و هفت
 - شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و هفت - ۲۰ شهریور ۱۴۰۲