«مکث» میان واقعیت و حقیقت

وقتی یک یوتیوبر برگ برنده تلویزیون را رو می‌کند

درحالی‌که ظهور رسانه‌های اجتماعی (Social Media) خود از مهم‌ترین عوامل کم‌رنگ‌شدن تلویزیون و رسانه‌های سنتی مشابهش به شمار می‌رود، استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌های اجتماعی و تبدیل تهدید آنها به فرصت برای دیده‌شدن تلویزیون، از آن دست ظرایف هنری مخاطب‌شناسانه است که نمونه‌های اجرایی موفقش در تلویزیون، از یکی دو سال پیش شروع شده و حالا با اسم برنامه‌هایی چون «دی بی‌سی» و «مکث» تداعی می‌شود.

شیدا اسلامی
کارشناس رسانه

 

درباره «مکث» البته، بکرماندن و تطابق حداکثری با سروشکل رسانه‌های اجتماعی محتوای اصلی و مادرش که در یوتیوب متولد شده، بیشتر است و همین شاید یکی از مهم‌ترین عوامل جذب مخاطب به برنامه‌ای باشد که یونس محمدی برای مرزگذاری میان «واقعیت» و «حقیقت» تولید می‌کند.
محمدی فعالیتش را با تولید پادکست شروع کرده و به‌تدریج از بیان دیدگاه‌های شخصی‌اش درباره موضوعات مختلف، به تحلیل برمبنای مستندات آرشیوی روی آورده؛ اتفاقی که ظرفی فراتر از گنجایش و تناسب پادکست می‌طلبیده و همین، او را به‌سمت تولید محتوای تصویری در یوتیوب کشانده است.
 محمدی در تجربه یوتیوبی‌اش ظهوری موفق داشت. نگاهی به آیتم‌های یوتیوبی او روشن می‌کند انتخاب و طراحی فضای استودیومانندی که او در آن سخن می‌گوید و توجه به گرافیک و قاب تصویر، قدرت بیان و انتخاب تاپیک‌های جذاب و روز، اطلاعات پس‌زمینه‌ رویدادها و تصاویر آرشیوی که به کمک مونولوگ‌گویی بی‌نقص محمدی می‌آید، همه و همه یک بسته تصویری جذاب فراهم می‌آورد که با میانجی‌های ویدیویی حضور خود او در مکان‌های مختلف با تصویربرداری قابل‌قبول و گاه بسیار حرفه‌ای رنگ‌ولعابی مناسب به خود می‌گیرد.
«مکث» ولی نسخه پیشرفته‌تر و هنری‌تری از آن آیتم‌های یوتیوبی است که البته یوتیوبری مثل یونس محمدی در آن قدوقواره هم بخوبی ارائه‌اش می‌کرد. طبیعی است که دعوت تلویزیون از او برای آوردن برنامه‌اش به قاب سیما، بر مبنای توانمندی‌های او در حوزه محتوا و اجرا بوده تا قابلیت‌های یوتیوبری که در قالب رسانه اجتماعی با طرح مباحث عامه‌پسند و... دنبال‌کننده انبوه آنچنانی داشته باشد و با عناوینی چون اینفلوئنسر و بلاگر و سلبریتی شناخته شود. درواقع، «مکث» محمدی با این تدبیر در جایگاه درست خودش قرار گرفت و هر دو سوی این تعامل برنده شدند.
ماهیت محتواهای منتشرشونده در رسانه‌های اجتماعی به‌گونه‌ای است که اصولاً توجه بسیاری را در طلیعه و ویترین خودشان می‌طلبند. جلب‌نظر افراد به یک ویدیو در فضای شبکه‌های اجتماعی کاربرمحور بسیار دشوار است. اگر شما در همان چند ثانیه اول موفق به جذب مخاطب نشوید، درعمل، یک بیننده فعال را از دست داده‌اید و تسری این وضعیت درباره عموم مخاطبان نیز بسیار محتمل است. ازاین‌رو، «مکث» بسیار دقیق و هنرمندانه وارد حوزه تلویزیون شد. ابتدا با پخش تیزرهای جذاب، مخاطب را درباره برنامه‌ای که سروشکل رسانه‌های اجتماعی داشت، کنجکاو کرد و در همان تیزرها نوید پخش محتوایی متفاوت با موسیقی و ریتمی جذاب داد.
با آغاز پخش، ساختار برنامه نیز در همین ریل حرکت کرد و تا اینجا تلاش کرده از حیث موضوع و ساختار و تولید، هم به هویت سوشال مدیایی خودش وفادار بماند، هم دست پری از گرافیک و جاذبه‌های بصری برای مخاطبش رو کند. تکنیک‌های مختلف تلفیق تصویر رئال با گرافیک و موشن‌های دیدنی، قاب «مکث» را که در نگاه نخست، کاملاً متن‌محور و متمرکز بر گفتار مجری است، داینامیک و پویا می‌کند و تحرک درونی برنامه، منطبق با فرازونشیب گفتار، تنوع اطلاعات و فصل‌ها و عناوین مطالب موردنظر مجری در سطحی رضایت‌بخش حفظ می‌شود.
موسیقی خاص، بدیع، متناسب و ریتمیک برنامه نیز که با درونمایه اکتشافی و تهییج‌گر برنامه برای دستیابی و اطلاع از جوانب مختلف رویدادها هماهنگ است، تنوع و ضرباهنگ تصویر را بالا می‌برد و بی‌آنکه حس عنصری تزئینی یا مخل را منتقل کند، به‌نحوی در ساختار برنامه هضم و ممزوج شده که حالا هر مخاطبی را به این نتیجه‌گیری می‌رساند که «مکث» بدون موسیقی زیرمتن و تیتراژ و فواصلش، برنامه‌ای ناقص به نظر می‌رسد.
یکی دیگر از وجوه قوت این برنامه به انتخاب تصاویری جالب از آرشیو بازمی‌گردد. بسیاری از این تصاویر که دیده‌ نشده یا کمتردیده‌ شده‌اند، جنبه خاطره‌انگیزی دارند و مخاطب را به صفحات تاریخ و دهه‌های گذشته می‌برند. همچنین ارجاع‌دهی‌های دقیق به منابع، در هنگام پخش گفتار روی آن‌ها، اعم از کتب، نشریات و دیگر منابع، بر مستند و مرتبط‌ بودن هرچه بیشتر و پیوند قوی‌تر تصویر با اطلاعات می‌افزاید و ازآنجا که اغلب این ارجاع‌دهی‌ها به‌شکل گرافیک ثابت یا موشن اجرا می‌شوند و در کنار تصویرسازی‌های آیکونیک طنز و شیرین، با نمودارها و جدول‌ها و ابزارهای آماری آگاهی‌رسان ترکیب می‌شوند، مخاطب را از زاویه‌ای سرگرم‌کننده و با حظ بصری از تصاویری پویا و زیبا، به هدف تبیینی برنامه نزدیک‌تر می‌کنند.
در نگاه نخست، «مکث» برنامه‌ای جدی و با نظرگاهی دقیق و روشن درباره مسائل گوناگون است و شعارش را افشای پشت‌پرده سیاسی رویدادهای به‌ظاهر فرهنگی و تلاش غرب برای مداخله در الگوسازی برای سبک زندگی مردم جهان و بویژه کشورمان قرار داده است. این برنامه تلاش می‌کند از فرامتن‌ها و بینامتنی‌های تصویر مجعول و معیوبی پرده بردارد که بازیگران اصطلاحاً عرصه فرهنگ و هنر و رسانه با نیات کاملاً سیاسی دنبال می‌کنند و در پی آن است که روندهای جهان‌گشایانه آنان بدون کمترین لشکرکشی نظامی را افشا کند؛ اما چند مزیت عمده در مقایسه با برنامه‌های مشابهش دارد و خاستگاه و ساختار رسانه اجتماعی، موسیقی و گرافیک جذاب و قدرت تحلیل و بیان مجری آن، باعث جذابیت مضاعفش شده، تا آنجا که این ابتکار و اغتنام از فرصت تلویزیون را در دوره جدید سیما برجسته می‌کند و به‌عنوان یکی از سنجه‌های ارزیابی تحول رسانه ملی نمود می‌دهد؛ بویژه که این برنامه در زمان کوتاه مطابق با ساختار رسانه اجتماعی‌اش تولید می‌شود و قابلیت تکرار در فواصل گوناگون را داراست و ازاین‌حیث، هم ترکیب بصری جدول پخش را رنگ و جاذبه می‌بخشد، هم اطلاعات و رویکردهایش در حافظه مخاطب تثبیت و ماندگار می‌شود.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و پنج
 - شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و پنج - ۱۸ شهریور ۱۴۰۲