سرمربی تیم ملی والیبال به تور پاره چنگ میزند
آقای عطایی، فرار رو به جلو ممنوع!
مهری رنجبر
روزنامهنگار
سرانجام بهروز عطایی سرمربی تیم ملی والیبال، روزه سکوتش را شکست. 7 روز بعد از نایب قهرمانی تیمش در آسیا. آن هم طلبکارانه و خیلی حق به جانب.
با اینکه همه شرایط با میزبانی ارومیه برای تکرار قهرمانی تیم ملی والیبال در آسیا فراهم شده بود، اما این اتفاق نیفتاد و باخت به ژاپن همه هواداران والیبال را شاکی کرد. شاید خیلیها منتظر بودند تا سرمربی تیم ملی بعد از باخت تیمش حداقل با عذرخواهی از مردم دلجویی کند، اما عطایی به جای عذرخواهی یک هفته تمام سکوت کرد و مثل غریق برای نجات خودش به هر بهانهای چنگ میزند. او جمعه در برنامهای تلویزیونی بدون معذرتخواهی، طلبکارانه گفت: «احساسم این است که تمام نقدها سمت من و کادر فنی میآید که غیرطبیعی است.» او در حالی خیلی راحت صورت مسأله را پاک میکند که همه میدانند وقتی مسئولیت تیم با سرمربی است، پس شکست هم مال نفر اول نیمکت تیم است وبس. چرا که تصمیم نهایی را او میگیرد و باید شجاعت قبول مسئولیتش را هم داشته باشد. تیم ایران همیشه سرویسزن بوده و با همین شگرد رقبا را اذیت کرده. تیم ژاپن در فینال 20 سرویس خراب کرد. ژاپنیها ست اول خوب سرویس نزدند اما ست دوم و سوم بهتر شدند که نشان از تفکر حرفهای سرمربی تیم میدهد، اما برعکس در تیم ایران به محض خراب شدن دو سرویس، سرمربی از بازیکنان میخواهد: «سرویس را رد کنید تا شاید دفاع کنید.» با این شرایط وقتی نقدها به سمت سرمربی نباشد، سمت چه کسی باشد؟ آقای عطایی که شما خودتان را با مربیان دنیا مقایسه میکنید، یادآوری کنیم وقتی تیم ملی لهستان از دور مقدماتی قهرمانی اروپا صعود نکرد، همه کادر و بازیکنان در کنفرانس خبری از مردم کشورشان عذرخواهی کردند! یادتان هست مربی تیم ملی فوتبال ژاپن در جام جهانی 2022 وقتی تیمش با پنالتی به یوگسلاوی باخت، 10 دقیقه تمام مقابل تماشاگران ناراحتش عذرخواهی و تعظیم کرد و کار به جایی رسید که هواداران او را تشویق کردند. شاید شما هم باید همین کار را میکردید. اما نه تنها عذرخواهی و تعظیم نکردید که بابت انتقاد به عملکردتان شاکی هم میشوید. آقای عطایی فرار رو به جلو نکنید!
رقابت در فرار از تیم ملی
شما معتقد هستید بازیکن، سرباز تیم ملی است و نمیتواند بگوید برای تیم ملی بازی نمیکند، ولی برای باشگاه بازی میکند و برای حرفتان مثال امیر غفور را زدید، اما کاش کمی منصفانهتر باشید. والیبال ایران به گفته مربیان بزرگ دنیا پر از استعداد است، اما ظاهراً مدیریت آنها آن قدر سخت هست که ما از پس آن برنمیآییم. در حالی که دوره ولاسکو، جنگ بازیکنان برای حضور در اردوی تیم ملی و ترکیب اصلی بود، اما در دو سال سرمربیگری شما ملیپوشان بر سر فرار از تیم ملی به بهانههای مختلف با هم رقابت میکنند، آنهایی را هم که فرار نکردهاند، خودتان کنار گذاشتید. از جواد معنوینژاد بگیرید که حقش نبود با او بازی کنید تا پوریا حسین خانزاده جوان و بیتجربه که هفته اول لیگ ملتها او را مقابل ژاپن به زمین فرستادید و به گفته کارشناسان با این کار او را فقط خرد کردید نه بزرگ. حتی اصرار زیادی برای حضور در هفته سوم لیگ ملتها به میزبانی امریکا داشتید اما در قهرمانی آسیا چه؟ در جایی که راحت میتوانستید فرصت بازی به او بدهید، اما تنها یک بار او را برای سرویس به زمین آوردید، در حالی که میتوانستید مثل فیلیپ بلین سرمربی تیم ملی ژاپن عمل کنید که به بازیکن شماره 30 تیمش کمکم فرصت بازی داد تا با زمین و شرایط بازی در لیگ ملتها آشنا شد و حالا در 20 سالگی اوج پختگیاش است. چرا راه دور برویم، همین بازی فینال، میلاد عبادیپور خوب کار نکرد، چرا میثم صالحی را از زمین بیرون کشیدید؟ چند بازیکن مثل علی اصغر مجرد و مرتضی شریفی به بهانه مصدومیت قید تیم ملی را زدهاند؟ یا بازیکنی مثل امیر غفور بازیکن ارزشمند فصل قبل لیگ و مسعود غلامی یکی از بهترین سرعتیزنان لیگ ایران ترجیح دادند به تیم ملی نروند. درواقع انتخابات سؤالبرانگیز باعث شد بازیکنان رغبتی به کار با شما نداشته باشند.
برش
اشتباه مشورت با بازیکن
سرمربی تیم ملی با افتخار از مشورت با سید و میلاد عبادیپور برای انتخاب دستیار خارجیاش میگوید. در حالی که این اشتباه بزرگ، شاید در حد فاجعه باشد. وقتی قرار باشد مربی تمرین دهنده به بازیکنان تمرین دهد و شما کنار سالن تنها نظارهگر باشید، چطور قرار است تفکرتان را به بازیکنان منتقل کنید؟
از طرف دیگر، شما معتقد هستید در ایران دستیار کم داریم و تعدادشان خیلی کم است. در حالی که برخلاف نظر شما به نظر میرسد مربی که دستیار باشد هم در ایران کم نداریم. شما معتقدید دستیاران در ایران ویژگی سرمربی را دارند، اما همین سرمربیان تیمهای باشگاهی مثل محمدرضا تندروان، سعید رضایی، پیمان اکبری و رحمان محمدی راد دستیار بودهاند و شما تنها کسی هستید که به جز یک سال دستیاری زندهیاد حسین معدنی، دستیار مربی بزرگی نبودهاید اما حالا سرمربی تیم ملی هستید. البته محض یادآوری اینکه شاید کاری که یک دستیار میکند را یک مربی نتواند انجام دهد. شک نکنید شما در انتخاب دستیار اشتباه کردهاید و بماند که حالا نمیخواهید مسئولیت اشتباهتان را قبول کنید.
برش
راهاندازی تیم ملی ب، با چه هدفی؟
اردوی تیم ملی ب از 29 مرداد، درست یک روز بعد از شروع قهرمانی آسیا در سالن فدراسیون زیر نظر مسعود آرمات شروع شده است. با اینکه خبر شروع اردوی تیم ملی ب برای بازیهای آسیایی بود، اما از آن جمع تنها مهدی جلوه و امیرحسین اسفندیار به این اردوی تیم ملی رسیدند. در حالی که تمرین تیم ملی از دیروز برای بازیهای آسیایی شروع شده، اما معلوم نیست با اتفاقی که در ارومیه رخ داد، واقعاً این تیم میتواند در هانگژو طلای دوره قبل را تکرار کند یا نه؟ نتیجهای که شاید با تیم ب و بازیکنان جوان هم تکرار شود. شاید بهتر بود تیم اصلی برای انتخابی المپیک در برزیل آماده میشد. با این حساب اصلاً معلوم نیست، اردوی تیم ب با چه هدفی برگزار شد؟