ابوالفضل ظهرهوند کارشناس مسائل بینالمللی در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
دست برتر ایران در مذاکره با غربی ها
رئیسجمهور امریکا از سیاستهای پیشین خود علیه ایران بهرهای نبرده و برای ترغیب کشورمان به مذاکره، ناگزیر به عقبنشینی از خواستههای خود شده است، بویژه اینکه «جو بایدن» رئیسجمهور امریکا با نزدیک شدن به انتخابات هم باید در این زمینه پاسخی برای منتقدان داشته باشد. ابوالفضل ظهرهوند، دیپلمات پیشین در گفتوگو با «ایران» در این رابطه توضیح داده است.
ایران و امریکا شکل تازهای از گفتوگوهای غیرمستقیم را به جریان انداختهاند. بنابراین به نظر میرسد که امریکاییها کمی از فضای مذاکرات وین و مباحث گروه 1+4 فاصله گرفتهاند. دلیل تغییر مدل مذاکرات را در چه میدانید و فکر میکنید چه تأثیراتی بر این روند داشته است؟
دولت امریکا گذر زمان را به ضرر خود میدید و این در حالی بود که به حداقلترین خواستهای خود در مقابل ایران دست پیدا نکرده بود، نتیجه این ناکامی در روی آوردن آنها به دور جدید از مذاکرات در عمان پدیدار شد. نتیجه آنکه گفتوگوهای انجام شده به آزادی بخشی از پولهای بلوکهشده ایران در برابر آزادی زندانیان امریکایی منتهی شده است. از طرفی این شکل گفتوگو عملاً نشان میدهد مقامهای امریکا ترجیح میدهند مذاکرات برجامی را کنار بگذارند و از پیامدهایی که بویژه در صحنه داخلی این کشور در پیش بود، جلوگیری کنند. بنابراین برجام هستهای برایشان دیگر اهمیتی ندارد و اگر قرار بر بازگشت به برجام باشد باید به تعهدات خود عمل کنند در حالیکه حاضر به انجام آن نیستند.
امریکا در روند جدید چه اهدافی را جستوجو میکند؟
امریکاییها در سایه مذاکرات جدید، به دنبال بهرهبرداری در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری خود هستند. آنان هر چقدر که به انتخابات نزدیک میشوند، به این نکته پی میبرند که آوردهای در سیاست خارجی ندارند. امروز بایدن تحت شدیدترین فشارها قرار دارد. این فشار مخصوصاً در بحث جنگ اوکراین و بینتیجه بودن کلیه کمکهایی که به دولت این کشور رساندهاند، مطرح است. لذا در چنین شرایطی مهمترین دستاورد برای دولتمردان امریکا میتواند ایران باشد. حالا باید دید دستور کار ادامه این مذاکرات که چند وقتی است با شکل جدیدی در جریان است، چیست؟ آنها به دنبال تأثیرگذاری بر روابط ایران با چین و روسیه نیز هستند و نگران عواقب تحولات اخیر در رابطه ایران با کشورهای عربی از یک طرف و مناسبات رو به پیشرفت با قدرتهای شرق نیز هستند. برای جلوگیری از وخیمتر شدن وضعیت، چارهای جز امتیاز دادن به ایران برای ترغیب آن جهت مذاکره نداشتهاند.
در این میان، اروپاییها و مشخصاً فرانسه خواهان بازگشت به برجام شدهاند. در شرایطی که گفته میشود برجام به پایان رسیده، آیا این خواسته آنان در قالب همین مذاکراتی است که بین ایران و امریکا کلید خورده است؟
اروپاییها از دو منظر برخورد میکنند، از یک منظر با امریکاییها همسویی دارند؛ آنچنان که اروپا و فرانسه درصدد هستند نقش امریکا و ناتو را برای خود نیز تعریف کنند. بنابراین نمیخواهند از قافله عقب بمانند و به عبارتی میخواهند همان 1+4 را راهاندازی کنند. در این ائتلاف اما روسیه و چین مسیر جداگانهای را در پیش گرفتهاند و در بریکس و شانگهای، ایران را همراه خود کردهاند. فرانسه هم از منظر وضعیت داخلی در شرایط خوبی قرار ندارد. این اتفاقاتی که در نیجر افتاده و فشار افکار عمومی روی مسأله حمایتهای فرانسه از زلنسکی، مشکلات مکرون را دوچندان کرده است. بنابراین فرانسه به دنبال احیای نقش دیپلماتیک خود است و در این زمینه میخواهد سر میز مذاکره با ایران بنشیند.
نگاه ایران به تمایل اروپا برای بازگشت به مذاکرات برجام چیست؟
من اصلاً معتقد نیستم که ایران باید دست رد به ادعای فعلی اروپا بزند. ما در برجام هستیم؛ میتوان از تمایل به بازگشت اروپا برای کسب امتیاز بیشتر استفاده کرد. مذاکره باید برای یک آورده روشن و مشخص باشد و مطالبات فوری ایران را نقد کند. فراموش نکنیم که ایران همه تعهدات خود در برجام را عملیاتی کرده اما این طرف اروپایی بوده که حتی نتوانست اینستکس را اجرایی کند. کشورهای اروپایی باید مشخصاً اعلام کنند که با چه اهداف و آوردهای قرار است پای میز مذاکره بیایند. اگر حاضر شدند گامی بردارند، اول از همه باید اقدامی اجرایی همچون تفاهم اخیر میان ایران و امریکا انجام دهند؛ همان کاری که پوتین در رابطه با گروه بینالملل «بریکس» انجام داد. او گفت که کشورهای اروپایی را هم به «بریکس» دعوت میکنیم مشروط به اینکه کشورهای مورد تحریم همچون ایران و روسیه، از سایه تحریم خارج شوند. ما هم باید همین موضع را اتخاذ کنیم، مذاکره را رد نمیکنیم اما مذاکره برای مذاکره را هم نمیپذیریم.
فکر میکنید مذاکرات ایران و امریکا تا چه اندازه تحت تأثیر موضوع ادعای غرب علیه ایران درباره اوکراین قرار دارد؟
کشورهای غربی از منظر شکستی که در جنگ اوکراین متحمل شدهاند، تحت فشار زیادی قرار دارند اما در این میان اروپاییها بیش از امریکا نگران همکاری ایران و روسیه هستند و فشار بیشتری وارد میکنند. اما اولویت اصلی دولت امریکا در حال حاضر مذاکره بر سر مسأله هستهای است و ایران هم خواستهای جز تمرکز بر موضوع هستهای ندارد؛ بنابراین اروپاییها شانس زیادی برای پیگیری این مسأله در روند مذاکرات با ایران ندارند.
نشست مجمع عمومی سازمان ملل هم در پیش است. مقامهای دیپلماتیک از احتمال پیگیری مذاکرات رفع تحریمها در این مجمع سخن به میان آوردهاند. چه فرصتهایی برای ایران در این گردهمایی جهت پیگیری اهداف وجود دارد؟
مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرصت خوبی برای دیدار بدون واسطه و مانع مقامهای بلندپایه سیاسی است و مقامهای ایرانی که بویژه در شرایط کنونی دست بالا را دارند، میتوانند از این فرصت استفاده کرده و فشارها و آدرسهای اشتباهی غرب را بیاثر سازند. از این رو معتقدم ملاقاتهایی که در حاشیه مجمع مرسوم است، فرصتی طلایی است. نهادهای مرتبط با سیاست خارجی باید فهرستی از موضوعات مهم و راهبردی کشور را مورد توجه قرار دهند تا آقای رئیسی با مانور بر آنها خواستههای کشور را در کانون توجه جهانیان بنشاند.