سیاستمدار پرتضاد انگلیس در حال احیای موقعیت خود است
بازگشت بلر منفور
استیفن کنسل
کارشناس مسائل انگلیس و روابط بینالملل
مترجم: وصال روحانی
15 سال بعد از اینکه تونی بلر دفتر نخستوزیری انگلیس را ترک کرد، ماندگارترین خاطره از او مشارکت با امریکا در تهاجم پرهزینه به عراق و تسخیر کماثر بخشی از خاک این کشور بود.
بر پایه همین مسأله وقتی سال پیش ملکه الیزابت دوم به او درجه شوالیهگی را اعطا کرد، بسیاری از مردم بریتانیا طوماری را امضا و روانه دربار کردند که در آن درخواست شده بود درجه مذکور از بلر پس گرفته شود. درون حزب او (حزب کارگر) هم احساسات نسبت به وی چندپاره بهنظر میرسد. شماری از اعضای این حزب که چپ افراطی هستند، او را بشدت نفی میکنند ولی بسیاری از اعضای دیگر او را میستایند زیرا وی تنها رهبر حزب کارگر در تاریخ فعالیتهای حزب است که سه دوره متوالی در انتخابات نخستوزیری برنده و حائز این سمت شده است.
«نچسب» یا دوستداشتنی؟!
این روزها که حزب مخالف (محافظهکاران) به سبب لغزشهای شدید سیاسی - اقتصادی و اخلاقی امثال ترزا می، بوریس جانسون، لیز تراس و ریشی سوناک بدجوری زمین خورده و حزب کارگر پس از سالها بیرونقی دوباره سر بلند کرده، بلر یکبار دیگر در مرکز توجه قرار گرفته است. درست است که رهبری حزب کارگر نه با بلر بلکه با کی یر استارمر است که به احتمال قریب به یقین با برتری قابل توجهی هم مقابل سوناک خواهد ایستاد و انتخابات آینده بریتانیا را فتح و پست نخستوزیری را تصاحب خواهد کرد، با این حال بازگشت بلر به محافل اجتماعی و فعالیتهای سیاسی، او را یکبار دیگر در متن اخبار مهم روز جای داده است. میانهرویهای حزب کارگر که همیشه به تندرویهای چپگرایانه متهم میشده، اینک یک امتیاز اضافی برای این حزب در انتخابات پیشرو نشان میدهد اما واقعیت امر این است که تغییر موضع مذکور نه محصول سیاستهای جدید و متخذه استارمر بلکه یادگاری از حکومت تقریباً یک دهه و نیمهای بلر است. اضافه بر این، بلر قدرت جذب مردم و استعداد ویژهای در امر روابط عمومی دارد که استارمر خشکرفتار، فاقد آن است. البته بهره این ماجرا به استارمر و حزب کارگر میرسد زیرا کافی است بلر با حضور در میتینگها و بهنمایش درآوردن گرمای رفتارش مردم را به این باور برساند که حزب کارگر دیگر آن حزبی نیست که همیشه فعال و پویا اما نچسب و دوستنداشتنی به نظر میرسید.
واگذاری تاج و تخت یا پسگرفتن آن؟
ماه گذشته بلر و استارمر در همایش پرزرق و برقی که توسط بنیاد بلر موسوم به «انستیتوی تغییرات اقلیمی جهانی» در لندن برگزار شد، کنار یکدیگر ظاهر شدند. در این نشست، بلر 70 ساله و لاغرتر از زمان نخستوزیریاش (که در سال 2007 پایان یافت)، با همان حواسجمعی گذشته و حضور ذهن همیشگیاش با حاضران سخن گفت و تأکید کرد که اگر مردم انگلیس در انتخابات آینده به استارمر رأی بدهند و او را به خانه شماره 10 در خیابان داونینگ شهر لندن (دفتر نخستوزیری) بفرستند، نه تنها اشتباه نکردهاند بلکه اداره یک کشور بحرانزده و محتاج نظم را به دستهای مردی توانا سپردهاند.
با این حال همه چیزها پیرامون بلر چنان مثبت نیست که بهنظر میرسد. بنیاد او در راستای اهدافش که به ادعای آن نجات جهانیان از مخاطرات تغییرات اقلیمی است، با هر کشور در دسترسی همکاری میکند، اما مسأله آنجاست که شماری از این کشورها صاحب دولتهای خوشنامی نیستند و به تندروی و بیعدالتی متهم هستند. در عین حال بلر توانسته است با فعالیتهای خود طی ماههای اخیر هم خودش را احیای سیاسی کند و هم به استارمر برای فتح انتخابات بعدی چهرهای موجهتر ببخشد. جان مک تیرنان که یک سیاستمدار قدیمی و استراتژیست اجتماعی است، در واپسین روزهای تابستان 2023 میگوید: «حزب محافظهکار را فراموش کنید. تاجگذاری درون حزب کارگر صورت میگیرد و بلر دارد تاج و تختاش را که البته سالها پیش از دست داده به استارمر واگذار میکند، همدلی بین آنها به حدی است که امکان ندارد تیم دونفره سیاسی دیگری را در سطح بریتانیا در حال حاضر در این درجه از یکسو بودن بیابید.»
جیل ریتر کارشناس ارشد «انستیتوی مطالعات مردمی» در لندن پا را از این فراتر میگذارد و میگوید: «اگرچه در حال حاضر این بلر است که استارمر را به سوی کسب عنوان نخستوزیری بهپیش میرساند اما استارمر هم دانسته یا ندانسته در حال احیای بلر و بازگرداندن او به جایگاه رفیع گذشتهاش در نوک هرم سیاست بریتانیا است. شاید هم بلر همه این مقدمات را فراهم آورده تا در انتخابات بعدی، خودش زمام امور را در دست گیرد و در آن زمان نه استارمر تمایل به جلوگیری از این رویداد خواهد داشت و نه توان منتفی کردن آن را.»
تاوان سنگین یک تصمیم نابخردانه
با این حال بلر همیشه همین سیاستمدار بهظاهر سرراست امروز نبوده است. 15 سال پیش مردم انگلیس از دیدن تضادها و دوروییهای او کلافه شدند و وی از درجه مرد اول حزب کارگر و حتی منجی کشور به درجه یک منفور اجتماعی تنزل کرد و به تبع آن پست نخستوزیری را تقدیم حزب مخالف کرد. چیزی که نه یک انتخاب شخصی بلکه اجبار عمومی و براساس خواست مردم بود. زندگی سیاسی بلر زمانی رو به قهقرا رفت که در یک تصمیم کاملاً نابخردانه اقدام به مشارکت با امریکا در تهاجم به خاک عراق و تسخیر بخشی از این خاک بدون کوچکترین ثمر و با متحمل شدن هزینهای هنگفت و دادن تاوانی دلخراش شامل مرگ صدها نظامی انگلیسی ضمن تجاوز به خاک عراق کرد. بهانه فریبکارانه امریکا برای این تهاجم که بلر بهرغم همه زرنگیهای معروفش با آن همسویی کرد، تولید انبوه سلاحهای غیرمتعارف با قدرت ویرانگری مخوف توسط دولت صدام و ناامن کردن منطقه خاورمیانه و حتی سایر قارهها بود.
بهانه دادن به القاعده و ایجاد داعش
آنچه هرگز در بغداد و سایر شهرهای بزرگ و کوچک عراق یافت نشد، چنان سلاحها و تجهیزاتی بود و روسیاهی به ذغال ماند و تونی بلر ماند و شرمندگی عظیم مقابل ملتاش که از وی به وضوح میپرسیدند اگر کارخانههای تولید انبوه سلاحهای غیرمتعارف اصلاً در عراق وجود ندارد، چرا جان صدها جوان انگلیسی را در جنگ رودررو با نیروی زمینی عراق و گروههای متعدد تروریستی مستقر در منطقه که به هیچ رسالت و هدف منصفانهای معتقد نیستند، ستاندهای؟ او هیچ جوابی برای این پرسش نداشت. جورج دبلیو بوش رئیسجمهور وقت امریکا نیز با پرسشی مشابه در کشورش که بر زبان هزاران امریکایی فرزند از دست داده جاری شده بود، مواجه شد اما موج این بپاخیزی و نفرت مردمی در انگلیس از اقدام نسنجیده نخستوزیری که همیشه به خوشفکری معروف بود، بلر را در کوتاهمدت ساقط و از پست نخستوزیری دور کرد.
پیامد مستقیم این حمله عظیم و بسیار پرهزینه اما کمثمر امریکای «پرتکبر» و انگلیس «هدف گمکرده»، بیشتر شدن امواج تروریستی در منطقه، ایجاد بهانههای بیشتر برای سازمانهای تروریستی در منطقه، ایجاد بهانههای بیشتر برای سازمانهای تروریستی برای کشتن هر کسی که از راه میرسید، قدرت گرفتن القاعده و طالبان برای انجام عملیات ایذاییشان و بدتر از همه زاییده شدن سازمان جهنمی داعش بود. سازمانی که بیش از یک دهه در بخشی از خاورمیانه تاخت و تاز کشتار کرد و در عراق، لبنان، افغانستان و سوریه مستقر و به کابوس مردم تبدیل شد و با اینکه در سالهای 2018 تا 2020 بر اثر مبارزات مردمی تا حد زیادی منهدم و فاقد یک مرکزیت قوی شد اما هنوز در اینجا و آنجا حاضر است و هر از چندگاه کشتار و ناامنی اجتماعی را به حرف روز در آسیا و اروپا تبدیل میکند.
گذشته را فراموش نکنید
امروز مسائل برخاسته از سهم بلر در بال و پر گرفتن آن گروههای تروریستی مخوف تا حد زیادی از یادها رفته اما او به شکل دیگری زیر سؤال رفته و با این پرسش مواجه است که چرا بنیاد اجتماعی - سیاسیاش با برخی کشورهایی رابطه نزدیک دارد که کارها و اموراتشان در دو دهه اخیر ناموجه و پایهگذار بحرانهایی در سطح جهان بوده است. اما «انستیتوی تغییرات اقلیمی جهان» با انتشار بیانیهای متذکر شد که بلر به هیچوجه منکر ناپسند بودن اقدامات این کشورها نیست ولی معتقد است به کار خود در نصیحت کردن این دولتها برای رسیدن به جایگاهی منصفانهتر ادامه میدهد. معلوم نیست حقیقت امر همانی است که بلر و انستیتوی او میگویند یا خیر اما شکی نیست که این سیاستمدار نهچندان بیشیله و پیله از درون خاکستر یک مرگ سیاسی که 15 سال پیش او را دربر گرفت، برخاسته و به آینده نگاه میکند. آیندهای که شاید بسیاری از انگلیسیهای فراموشکار برای اتخاذ تصمیم درباره وی و بخشیدن یا نبخشیدن یک جایگاه رفیع مجدد به او زحمت به یاد آوردن گذشته سرشار از خدشه او را بر خود هموار نسازند.
منبع: NewYork Times