گفتوگو ی «ایران» با عضو شورای رسیدگی به تخلفات IBA
رستمی: بوکس ایران به رئیس باجَنمی مثل دبیر نیاز دارد
حسینی طناب را دست بازماندههای فدراسیون ثوری داده است بوکس ایران بدجوری زمین خورده است
فائزه زمانی
روزنامهنگار
این روزها رنگ رخساره بوکس ایران خبر از سر درونش میدهد؛ این را فرشید رستمی ملیپوش سابق تیمملی که حالا عضو شورای رسیدگی به تخلفات فدراسیون جهانی بوکس است هم تأیید میکند. رستمی که حالا چندسالی است در کشور آذربایجان زندگی میکند، مستقیماً زیر نظر کمیته برگزاری مسابقات جهانی بوکس فعالیت میکند و با رئیس فدراسیون جهانی در ارتباط است، او که قبل از این از مخالفان سرسخت حسین ثوری رئیس فراری فدراسیون بود، حسینی را برای نشستن روی صندلی ریاست بوکس ایران حمایت کرد اما حالا به گفته خودش هیچچیز مطابق انتظار پیش نمیرود و حسینی با خُلف وعده طناب فدراسیون را دست بازماندههای فدراسیون حسین ثوری داده است، همانها که بوکس ایران را با چنین حال و روزی مواجه کردند. او حالا معتقد است بوکس ایران جوری زمین خورده است که با این رویه تا ده سال آینده هم نمیتواند از روی زمین بلند شود.
انتقاد به حسینی
او که از حسینی در انتخابات فدراسیون بوکس حمایت کرده بود، حالا منتقد سرسخت او است: «قبل از رفتن ثوری با او دچار مشکل بودم البته که من با خود ثوری مشکلی نداشتم، مسأله عملکردش بود که بوکس را به خاک سیاه نشاند. روحالله حسینی، رئیس جدید و ابراهیم موسوی، سرپرست نایبرئیس فدراسیون از دوستان من هستند و حتی برای انتخابات هم کلی ازآنها حمایت کردم. به سجادی، وزیر وقت هم پیام دادم و درباره حسینی با او صحبت کردم. اما داستان اینجاست که در زمان ریاست حسین ثوری، حسینی با استکی سرمربی سابق تیم ملی مشکل داشت، نمیدانم چه شد که به یکباره همهچیز تغییر کرد و قبل از انتخابات این دو با هم توافق کردند تا استکی، سیامک صالحی را راضی کند به نفع روحالله حسینی کنار بگذارد. بعد از مدتی هم به صورت غیرمنتظره استکی سرمربی تیم ملی امید شد، حتی امیرمدرسی هم که در زمان ثوری به او خط میداد، در اقدامی دور از انتظار در فدراسیون حسینی حضور پیدا کرد. بعد از این داستانها با تعجب از حسینی پرسیدم مگر با مدرسی و استکی مشکلی نداشتی، چه شد که یکشبه آنها را به فدراسیون راه دادی؟ او هم به من گفت مدرسی قول جذب اسپانسر داده است. من ماندهام چطور شده موسوی و حسینی که حتی از بردن نام استکی کراهت داشتند حالا کارشان به جایی رسیده که با استکی کار میکنند! جالب است الان دوباره پسر استکی به مسابقات اعزام شده است، هرچند میگویند با هزینه شخصی خودش این کار را کرده است، اگر تیم ملی این است خب پس هرکسی خواست، پول بدهد و به مسابقات اعزام شود یا اگر تیمملی پول ندارد اصلاً کسی را اعزام نکنند، با این رویه فقط آبروی ملی زیرسؤال میرود.»
این همه بوکسور و رتبه سیوششم!
رستمی معتقد است بوکس ایران بدجوری زمین خورده است: «من تاریخ میزنم و امضا میکنم که تیمملی در بازیهای آسیایی هانگژو کار خاصی نمیکند و سهمیه المپیک هم نمیگیرد. فدراسیون بوکس جوری زمین خورده است که شاید تا ده سال آینده هم نتواند بلند شود و فقط درجا بزند. باز هم میگویم من با حسین ثوری شخصاً هیچ مشکلی نداشتم، من کسی هستم که در مسابقات جهانی کنار رئیس فدراسیون جهانی مینشینم و مبارزات را نگاه میکنم. مشکل من جوانهای با استعدادی هستند که تمام زندگی و جوانیشان را پای بوکس میگذارند اما دست آخر باید به دنبال یک کاری بروند و هیچ آیندهای ندارند. رئیس فدراسیون جهانی همیشه به من میگوید ایران با این جمعیت و این همه استعداد چرا نباید قطب بوکس جهان بشود و سی وششم جهان باشد!»
سرنوشت غریب بوکسورها
او معتقد است حق بوکسورها در تیمملی به بدترین شکل ضایع میشود: «حسینی دوست من است اما همان موقع هم که حسینی و ثوری کاندیدای فدراسیون بوکس شدند من گفتم که انتخاب بین بد و بدتر است. آن از ثوری، این هم از حسینی که دوباره طناب را تحویل بازماندههای فدراسیون ثوری داد. همه در این فدراسیون به دنبال منافع خود هستند و یکدرصد هم به فکر جوانان این رشته نیستند. در مسابقات جهانی صربستان دیدم که توفان شریفی با سایر ملیپوشان بیرون نمیرود، دلیلش را جویا شدم و فهمیدم که پول ندارد، ۱۰۰دلار به او دادم و گفتم برو با بچهها حال کن، این بچه پدر ندارد و خرج خانواده با او است، الان هم دلیل انصرافش از بازیهای آسیایی این است که میداند باید کلی زحمت بکشد، بدون دریافت حقوق و مزایا به بازیهای آسیایی برود اما تهش با این اوضاع تیم هیچ مدالی نمیگیرد، روز از نو روزی از نو. خب این بچه به جای تیم ملی میرود در سوپر مارکت کار کند که دو قران به جیب بزند.» رستمی به این اشاره کرد که هدفش ریاست فدراسیون نیست:« حتی اگر به من ریاست فدراسیون را هم بدهند قبول نمیکنم چون وقتش را ندارم، اگر چیزی میگویم فقط به خاطر این بچههاست. من هم یک روز از همین بچهها بودم و زمان استراحت تیم، پول برگشت به شهرستان را نداشتم. این بچهها بالاخره یک جا خسته شده و دست آخر فوقش نگهبان یک جا میشوند. بوکس ایران به رئیس باجَنمی مثل علیرضا دبیر نیاز دارد تا حق بوکسورهای مظلوم ایران را بگیرد.»
تمرین با اردن یا لرستان؟
او برگزاری اردو با تیم ملی اردن را همتراز با تیم لرستان میداند: «تیم ملی جدیداً برای برگزاری اردو به اردن رفته است، قبل از این اردو موسوی با من تماس گرفت و قرار شد شرایط برگزاری یک اردو در آذربایجان را برایشان فراهم کنم، حتی مکاتبات را هم انجام دادم و هزینه هر بوکسور 1250 دلار با تمام امکانات و شرایط بود. قرار شد به من خبر بدهند اما اردوی اردن را به آذربایجان ترجیح دادند. در صورتی که بوکسورهای تیم ملی در این اردو شانس این را داشتند که با قهرمانان جهان و المپیک تمرین کنند. خب چه کاری بود که تیم ملی را تا اردن ببرید، میگفتید تیم لرستان به تهران میآمد. با این رویه هیچ اتفاق خوبی برای بوکس نخواهد افتاد.»
ضعف در چیدمان مهرهها
رستمی همچنین درباره حواشی تیمملی در مسابقات جهانی تاشکند میگوید: «کسی مثل اصغر اشرفی که دهها بوکسور را پرورش داده است باید کمکمربی استکی باشد! کارمان به کجا رسیده که محمود نهتانی و همایون امیری بوکسورهای ما را در مسابقات جهانی کوچ میکنند. من یک فیلم یک دقیقهای از کوچ کردن نهتانی و امیری در مسابقات جهانی ازبکستان دارم که فقط نشستهاند و هیچ حرفی نمیزنند، فقط گاهی خود را به چپ و راست میکشاندند، این اصلاً کوچ کردن نیست، بوکسور داخل رینگ در حال و هوای خودش است و این مربی است که رینگ را هدایت میکند. ورزشکاران آذربایجانی اگر رینگ را به آتش میکشند بهخاطر هنر مربیانشان است. به جای این دو باید مربیانی مثل مهدی قربانی، اصغر اشرفی و رضا قاسمی در کنار تیم ملی بودند، حتی نهرودی سرمربی تیم هم به عنوان یک پیشکسوت میتوانست مدیر تیمهای ملی باشد نه سرمربی. سرمربی باید بتواند پا به پای تیم باشد، نهرودی بسیار محترم است اما سنش اجازه این کار را به او نمیدهد. بدبختی فدراسیون ایران این است که نمیتواند مهرهها را سرجای خود بچیند و مهمترین ضعف فدراسیون ما نداشتن ارتباط بینالمللی است.در مسابقات جهانی بازی صد درصد برای دانیال شهبخش بود اما سر او را بریدند و کنار گذاشتند، از آنجایی هم که حسینی و ابراهیم موسوی همراه تیم نیامده بودند، حتی کسی نبود که اعتراضی بکند. من حتی قبل شروع مسابقات به حسینی گفتم اگر بهخاطر مشکل مالی به ازبکستان نمیآیید من حاضر هستم هزینهها را تأمین کنم، گفتند بگذار ببینیم اگر بچهها مدال گرفتند آن وقت میآییم! خب وقتی بوکسورها مدال بگیرند دیگر آمدن شما به چه درد میخورد! داستان اینجاست که شما باید در محل مسابقات باشی تا سر بوکسورهایمان را نبرند، این مدلی که تو را به چشم یک بچه یتیم میبینند، باز هم میگویم بوکس ایران جوری زمین خورده است که شاید تا ده سال آینده هم نتواند بلند شود و فقط درجا بزند.»