۸۰۰ هزار نفر در 2 سال گذشته به استانهای شمالی مهاجرت کردهاند
ذوق مهاجرت به «مازندران»
افزایش جمعیت، توازن هیدرولوژیک اکوسیستم شمال کشور را برهم زده و تابآوری آن را کاهش خواهد داد
بیتا میرعظیمی
خبرنگار
مهاجرت از مناطق بد آب و هوای کشور به استان مازندران همزمان با تشدید تغییرات اقلیمی، کاهش آبهای زیرزمینی، خشکیدگی تالابها، دریاچهها و... در حالی افزایش یافته که ظاهراً این استان خوش آب و هوا، کشش میزبانی بیش از حد مهاجران را ندارد. طبق گفته معاون فنی و آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری غرب مازندران – نوشهر به «ایران»، مهاجرت منجر به افزایش جمعیت شده و تقاضا برای تأمین آب را تشدید میکند. از سویی دیگر با افزایش ساخت و سازها و انتقال آب از عرصههای مرتعی و جنگلی به مناطق مسکونی، توازن هیدرولوژیک اکوسیستم برهم خورده و به تبع آن کاهش تابآوری و تبعات مخرب آن نمود پیدا خواهد کرد.
سیل مهاجرتها به استان مازندران در حالی به یکی از بزرگترین چالشهای اجتماعی و زیست محیطی منطقه تبدیل شده است که چندی پیش رئیس سازمان امور اراضی، آماری نگران کننده از تعداد مهاجران به استان مازندران اعلام کرد. طبق گفته رضا افلاطونی، حدود ۸۰۰ هزار نفر طی 2 سال گذشته به مازندران مهاجرت کرده و در صورت استمرار این وضعیت باید شاهد مهاجرتهای گسترده از استانهای فارس و سیستان و بلوچستان که فرونشستهای زیاد در آن صورت میگیرد، باشیم. آن هم در شرایطی که فرونشست زمین در کشور به بیش از ۵ برابر متوسط جهانی رسیده و نام ایران در رتبه چهارم فرونشست در دنیا قرار گرفته است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، افزایش مهاجرت به شهرهای شمالی یک چالش بزرگ محسوب شده و با تشدید ساخت و سازها، منابع طبیعی و جنگلهای شمال در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت. اما آیا استان مازندران توان زیرساختی برای پذیرش جمعیت جدید را دارا بوده و میتواند میزبانی خوبی از مهاجران به عمل آورد یا خیر؟
مهاجرت اقلیمی
محمدرسول رجبی، معاون فنی و آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری غرب مازندران - نوشهر، مهاجرت شهروندان استانهایی نظیر مرکزی و... را به استان مازندران، یک مهاجرت اقلیمی توصیف کرده و به «ایران» میگوید: «مؤلفههایی نظیر تغییرات اقلیمی، کمبود آب، تغییر کاربری و عدم مدیریت صحیح، بخشی از پیکره یک جامعه را که اتفاقاً از تمکن مالی بهتری نیز برخوردارند به ناچار به سمت و سوی مهاجرت به سمت مناطق خوش آب و هوا نظیر استانهای شمالی سوق میدهد. اما قاعدتاً تمرکز مهاجرت این افراد در داخل محدوده قانونی شهرها نبوده و تمرکز آنها را بیشتر به حاشیه شهرها و روستاها خواهد کشاند. زمینهایی که متصل به عرصههای منابع ملی و عرصههای جنگلی و مرتعی است. همین امر شرایط را برای دست اندازی، تجاوز، تغییر کاربری و تخریب عرصههای جنگلی و مرتعی، بیش از پیش مهیا خواهد کرد. ضمن اینکه تعدادی از افراد سودجو نیز از قافله عقب نمانده و بخشی از عرصههای منابع طبیعی را به صورت غیرقانونی در دایره خرید و فروش وارد کرده و همزمان حجم زیادی از کار را به محاکم قضایی آن مناطق، تحمیل خواهند کرد.»
کاهش تابآوری اکوسیستم
معاون آبخیزداری منابع طبیعی غرب مازندران با اشاره به اینکه استان مازندران به لحاظ زیرساختی ظرفیت پذیرش این حجم زیاد از مهاجر را ندارد، تصریح میکند: «در این میان اتفاق ناگواری رخ داده و در نتیجه افزایش جمعیت، تقاضا برای تأمین آب را تشدید خواهد کرد. با افزایش تقاضا، آب مناطق مسکونی تأمین نشده و باید از چشمههایی که زونهای جنگلی و مرتعی را مشروب میکنند، تأمین شود. از طرفی با تشدید ساخت و سازها، در نتیجه انتقال آب از عرصههای مرتعی و جنگلی، توازن هیدرولوژیک اکوسیستم برهم خواهد خورد. همچنیــن کـاهش تابآوری اکوسیستم تبعاتی جبران ناپذیر نظیر گسترش آفات و بیماریهای گیاهی گونههای گیاهی جنگلی و مرتعی یا کاهش تولید و زادآوری در جنگل و مرتع را در پی خواهد داشت و منطقه را متحمل مشکلات عدیده منابع طبیعی و محیط زیستی خواهد کرد.»
آیا ظرفیت آبی کافی است؟
در همین حال سیروس زارع، دبیر سازمان احیا کنندگان تالاب بینالمللی کمجان، با تأکید بر بیتوجهی به طبیعت و دستکاری، بدون درنظر گرفتن تبعات مخرب آن به «ایران» میگوید: «عمده تخصص جامعه روستایی برای زندگی در جامعه شهری قرابت چندانی ندارد. در نتیجه کشاورز، تولیدکننده و دامدار با ورود به شهرها باز هم در حاشیههای زندگی شهری قرار میگیرند. به همین دلیل زارعان، کشاورزان و دامداران برای تأمین معیشت و جامه عمل پوشاندن به آرمانها و خواستههای خود به سمت محیطی رؤیایی که در آن آب و خاک و هوا مناسب بوده و نقش مهمی در تأمین معیشت آنها برعهده خواهد داشت، خواهند رفت. استان مازندران یکی از این مناطق است؛ منطقهای که دارای پوشش گیاهی مناسب، آب کافی، خاک مناسب و دانش روستانشینی است. آب اولین چیزی است که جامعه به آن نیازمند است. اما آیا ظرفیت آبی استانهای شمالی علاوه بر تأمین شهروندان، برای مهاجران نیز کافی است؟»
مدیریت ناصحیح منابع آبی
این کارشناس محیط زیست، از مدیریت ناصحیح منابع آبی در کشور انتقاد کرده و تأکید میکند: «زمانی که راندمان آبی هیچ جایگاهی در معادلات ما نداشته و همزمان با خشکاندن سفرههای آبی، تالابها و رودخانهها، کشاورزی را نیز به شکل بیرویهای توسعه دادیم و مجوز ایجاد سد و حفر چاههای گسترده صادر شده، چگونه میتوان از رخداد پدیدههایی نظیر فرونشست، تخریب اراضی و... جلوگیری کرد. مؤلفههایی که حالا مردم را ناچار به مهاجرت اجباری به استانهایی خوش آب و هوا نظیر مازندران کرده است. مهاجرانی که گاهی در مراحل اولیه مهاجرت، باعث رونق و توسعه ابتدایی در جامعه مقصد شده و پس از آن تبعیض جمعیتی خود به معضلی پراهمیت تبدیل شده و جمعیت مهاجر را آسیب پذیرتر خواهد کرد. انواع و اقسام بزهکاریهای اجتماعی نیز نتیجه مهاجرت اجباری است و مهاجرت افسارگسیخته، موجب تشدید آسیبهای اجتماعی شده و مشکلاتی نظیر اعتیاد، طلاق، فروپاشی نظام خانوادگی و اجتماعی رادر پی خواهد داشت. لذا اگر در مراحل اولیه مهاجرت، سیاستهای آبی توسعهای به سمت پایداری مناطق هدایت شده بود علاوه بر نجات سرزمین، آسیبهای اجتماعی نیز رشد نکرده و امروز شاهد معضل فزونی مهاجرت گسترده نبودیم.»
بــــرش
با تشدید ساخت و سازها، در نتیجه انتقال آب از عرصههای مرتعی و جنگلی، توازن هیدرولوژیک اکوسیستم برهم خواهد خورد. همچنین کاهش تابآوری اکوسیستم تبعاتی جبران ناپذیر نظیر گسترش آفات و بیماریهای گیاهی گونههای گیاهی جنگلی و مرتعی یا کاهش تولید و زادآوری در جنگل و مرتع را در پی خواهد داشت و منطقه را متحمل مشکلات عدیده منابع طبیعی و محیط زیستی خواهد کرد.