صفحات
شماره هشت هزار و دویست و پنجاه و پنج - ۲۳ مرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و پنجاه و پنج - ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۶

نگاه ابزاری امریکا به طالبان

ابوالفضل زهره‌وند
سفیر سابق ایران در کابل


افغانستان از زمان به قدرت رسیدن طالبان در آگوست 2021 شاهد حکومت یک جریان بی‌ملت بوده است. جریانی که بیشتر یک متغیر وابسته به دیگران است که بسیاری از اقداماتش را در عرصه خارجی متأثر از این متغیرها انجام می‌دهد. از جمله این متغیرها بازیگران بین‌المللی و در رأس آنها ایالات متحده به شمار می‌آید که تلاش می‌کنند طالبان را به یک ابزار برای تنش‌افروزی‌های جدید در منطقه تبدیل کنند. نقطه هدف تلاش امریکا ایجاد فضای بحرانی علیه جمهوری اسلامی است که دارای مرزهای مشترک گسترده با افغانستان است. این در حالی است که ایران در حال حاضر بر سر موضوع حقابه هیرمند، با طالبان دچار چالش است و امریکا تلاش می کند از این مؤلفه برای ایجاد تنش در منطقه و روابط ایران و افغانستان استفاده کند. در حقیقت امریکایی‌ها طالبان را به عنوان سرمایه ژئوپلیتیک خود می‌بینند که می‌تواند به خدمت تمام خواسته‌های این کشور در منطقه دربیاید. وقتی توافق دوحه صورت گرفت و با چراغ سبز امریکا طالبان توانست قدرت را به دست گیرد، این امر نمی‌توانست بدون مابه‌ازا برای امریکایی‌ها باشد زیرا دیگر این واقعیت ثابت شده که آنها تصمیم به ترک منطقه ندارند و در دوره پس از خروج خود از افغانستان، تلاش کرده‌اند طالبان را به ابزاری برای تحقق اهداف خود تبدیل کنند. بنابراین جنگ برای امریکایی‌ها هنوز تمام نشده است و امید دارند که دوباره صحنه را به نفع خود در دست گیرند، بویژه که در ماه‌های اخیر در جنگ اوکراین، ناکامی زیادی را تجربه کرده‌اند و حالا نمی‌خواهند این اتفاق در صحنه منطقه و در قبال ایران تکرار شود.
سیاستی که جمهوری اسلامی ایران تا اینجا در قبال افغانستان تحت سرپرستی طالبان در پیش گرفته، بهترین سیاست بوده است؛ یعنی تأکید بر تشکیل دولت فراگیر. تا هنگامی که دولت فراگیر در افغانستان تشکیل نشود، حل و فصل بحران‌های جاری در این کشور امری دور از انتظار خواهد بود زیرا افغانستان جامعه‌ای مشتمل بر اقوام متعدد است و بیش از 65 تا 70 درصد جمعیت آن غیرپشتون به شمار می‌آیند و این در حالی است که طالبان تنها نماینده بخشی از پشتون‌های افغانستان است و همه پشتون‌‌ها نیز جزو طالبان نیستند.
به نظر می‌رسد دولت سیزدهم توانسته بدون آنکه طالبان را به رسمیت بشناسد، چالش‌های برآمده از حضور این جریان در قدرت را مدیریت کند. در حالی که اختلافات بر سر حقابه هیرمند، می‌تواند فضای میان ایران و افغانستان را متشنج کند، دولت، رویکرد خود برای حل این موضوع را بر وجوه فنی و کارشناسی متمرکز کرده است که با وضعیت جاری تناسب دارد؛ بویژه آنکه طالبان دولتی به رسمیت شناخته‌شده نیست تا بتوان از آن، در دادگاه شکایت کرد. طالبان در هیچ دادگاهی شناسایی نشده، تا جایی که در موضوع حقابه تلاش کرده است از این موضوع برای شناساندن خود با استفاده از ایران بهره ببرد.در مجموع جمهوری اسلامی باید در فضای حساس کنونی، رویکرد خود در قبال طالبان را با احتیاط هر چه تمام‌تر دنبال کند و در دام اقدامات شتابزده و احساسی نیفتد زیرا این همان چیزی است که امریکایی‌ها دنبال می‌کنند؛ یعنی تنش‌آفرینی و بحرانی نگه‌داشتن رابطه ایران و افغانستان.

 

جستجو
آرشیو تاریخی