«ایران» رویکرد دولت سیزدهم درباره مدیریت تنشهای اخیر ایران و جمهوری آذربایجان را بررسی میکند
تهران – باکو؛ پل سازی در مسیر تحقق منافع
مریم سالاری
درست در هنگامهای که تصور میشد اختلافات تهران و باکو به سطح بیسابقهای رسیده و امکان کنترل کردن آن دشوار شده است، دولت سیزدهم بار دیگر از نیروی خود برای فائق آمدن به یک بحران دیپلماتیک بهره گرفت و عمق نفوذ منطقهای خود را پای میز مذاکره به رخ کشید. ایران و جمهوری آذربایجان که در ماههای اخیر،خود را در آستانه یک رویارویی جدی میدیدند، محتاطانه به سوی یکدیگر گام بر میدارند. در حالی که پیشبینی میشد باکو علیرغم مخالفتهای صریح ایران، تغییر معادلات ژئوپلیتیکی در حوزه قفقاز جنوبی از جمله در استان سیونیک ارمنستان و احداث دالان «زنگزور» را همچنان دنبال کند و با احداث این دالان، پیوستگی سرزمینی ایران با ارمنستان را قطع نماید، ابتکار برآمده از سیاست خارجی منطقهای دولت سید ابراهیم رئیسی، ترمز آذربایجان را کشید و سمت و سوی مناسبات با این کشور را به سوی همکاریهای اقتصادی و کریدوری تغییر داد. رئیسی که در اوج بالا گرفتن بحران ادعاهای ارضی باکو به دفعات، بر این نگاه اصولی جمهوری اسلامی مبنی بر عدم پذیرش غیر ژئوپلیتیک و جابهجایی مرزهای کشورهای منطقه تأکید داشت، در عین حال، رویکرد دیپلماتیک کشور را در رایزنیهایی به دور از حاشیه و چراغ خاموش تداوم بخشید که ثمره آن در عقبنشینی مقامهای آذربایجانی از ادعاهای مطروحه پدیدار شد؛ زمانی که «الهام علی اف»، رئیس جمهور آذربایجان در نشست اخیر غیر متعهدها گفت: «جمهوری آذربایجان به وجود مسیرهای تاریخی ایران در منطقه پایبند است».
در پایان این گفتوگوها بود که ناظران، خوشبینی خود را نسبت به گشایش در روند مناسبات دو کشور پنهان نکردند و از عبور تهران و باکو بر برخی سوءتفاهمها سخن به میان آوردند. البته حرکت به این سمت و سو نمیتوانست فارغ از دلایل مستحکمی باشد که در بستر منافع مشترک دو کشور دیده میشود؛ منافعی که در تحقق منافع اقتصادی، اهداف ژئوپلیتیک، تمرکز ایران بر رویارویی با اسرائیل و امریکا و تلاش جمهوری آذربایجان برای امضای پیمان صلح با ارمنستان بر اساس منافع خاص خود دیده میشود و دلایل کافی دست میدهد تا دو طرف همکاریهای دیپلماتیک و اقتصادی را بتدریج جایگزین تنشهای اخیر سازند.
کلید خوردن همکاریهای جدید
انتظار میرفت در پی مدیریت هوشمندانهای که دولت سیزدهم در ماههای اخیر در قبال تنشهای برآمده از تندشدن مواضع و ادبیات رسمی و غیر رسمی مقامهای باکویی از خود نشان داد و به دیدار صمیمانه حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه با «جیحون بایراموف» و «الهام علی اف»، مقامهای بلندپایه باکو در حاشیه نشست اخیر غیرمتعهدها انجامید، امکانی برای بازگشت رابطه دیپلماتیک به ریل اولیه و کلید خوردن همکاریهای اقتصادی فراهم شود. دیدار وزیر راه ایران با «شاهین مصطفی اف»، معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان که تیرماه گذشته در شهر مرزی آستارا انجام شد، نشان از تغییر وضعیت مناسبات دو کشور به سمت و سوی همکاریهای بیشتر داشت. این برنامه به یک نتیجه مهم ختم شد و اینکه ایران و آذربایجان این پروژهها را تکمیل خواهند کرد: ساخت پایانه بار آستارا تا پایان سال 2024 و ایجاد زیرساختهای مرزی و گمرکی بر پل جادهای رودخانه آستارا. هاب بار راهآهن آستارا در حداقل فاصله از آذربایجان قرار دارد. از پایانه تا مرز کمتر از یک و نیم کیلومتر است.
حجم ماهانه بارگیری و حمل و نقل کالا بیش از 40 هزار تن است که جریان اصلی بار (بیش از 80 درصد) از طریق آستارا از روسیه و برگشت به ایران میرود. این پایانه مهمترین نقطه در کریدور حمل و نقل بینالمللی «شمال – جنوب» به شمار میرود که نه فقط امکان همکاری در حمل و نقل کالا که پلهای تفاهم ودوستی میان دو کشور را بیش از پیش مستحکم میکند.
سرمایه گذاری دوراندیشانه
از نتایج کاهش تنش میان تهران و باکو همین که معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان، موضوع کریدور شمال و جنوب را اولویت اصلی کشورش در بخش حمل و نقل خوانده و در عین حال یادآور شده باکو از یادداشت تفاهم بین روسیه و ایران پیرامون تکمیل این کریدور حمایت میکند. در حالی که این پروژه پیشتر تحت تأثیر رویکرد پرفراز و فرود آذربایجان تا به امروز به تعویق افتاده و تنها با پیشرفت ۵ درصدی همراه شده بود.
این خط ریلی، تکمیل کننده کریدور شمال به جنوب بوده و ایران را به ریل آذربایجان، روسیه و اروپای شرقی متصل میکند و میتواند یکی از کریدورهای بینالمللی باشد و تبدیل به هاب اصلی لجستیک شود. «عدلان مارگویف»، پژوهشگر مؤسسه روابط بینالملل دولتی مسکو (دانشگاه MGIMO) نقش دولت رئیسی در پروژه ریلی رشت- آستارا را حائز اهمیت دانسته و میگوید: «ایران گلوگاه این کریدور است. من نمیتوانم اجرای مؤثر پروژه را بدون تعهد و تلاش کامل طرف ایرانی تصور کنم. وقتی همکاران ایرانی از من میپرسند که روسیه از سال ۲۰۰۰ که هند، ایران و روسیه برای اولین بار با توسعه کریدور موافقت کردند کجا بوده است؟ باید گفت هیچکدام از شرکتها ریسک نمیکردند در کریدوری سرمایهگذاری کنند که حداقل در پنج سال بازدهی آن تضمین نمیشد اما اکنون که بسیاری از شرکتهای روسی نیز تحت تحریم هستند، ایران منابع خود را سرمایهگذاری میکند تا یک کریدور کاملاً مؤثر بسازد، بدون اینکه فقط از روسیه و سایر کشورها انتظار داشته باشد. در این صورت، این کریدور خیلی زودتر برای ایران سودآور میشود و منابع بودجه ایران را متنوع میکند و از تکیه آن به درآمدهای نفتی میکاهد.»
کنترل هوشمندانه تنش
پدیدار شدن این نشانههای همکاری در حالی است که نمیتوان بر وجود بحرانهای بالقوه در منطقه قفقاز جنوبی چشم بست. در شرایط کنونی حضور فعالانه رژیم صهیونیستی ، ناتو و درگیری روسیه در جنگ اوکراین از جمله تحولاتی است که صحنه تحولات میدانی قفقاز جنوبی را تغییر داده و دولت سیزدهم بدرستی دریافته تداوم سیاست دولتهای پیشین امکان مدیریت بحران را از کشور میگیرد. خاصه آنکه، افزوده شدن بر تحرکات اتحادیه اروپا و امریکا در روند مناقشات بین ارمنستان و آذربایجان، میتواند نقش و جایگاه ایران در قفقاز جنوبی را بطور کلی و بطور خاص در ارمنستان از خود متأثر سازد.از این رو کنترل هوشمندانه تنشهای اخیر با باکو از سوی تهران که در گام اول میتواند ضمن در نظر گرفتن منافع ملی و با طی شدن مراحل قانونی با بازگشایی سفارت آذربایجان در تهران باشد، نه تنها بازی کشورهای حاضر در صحنه را به هم میزند و امکان آن را فراهم میسازد تا ایران بازیگر اصلی معادلات قفقاز جنوبی بماند که اسباب تحقق حداکثری منافع اقتصادی را زیر سایه ابتکار عمل جدید فراهم میسازد؛ الگویی که با تمرکز بر مؤلفههای دیگر و بسیج همه ظرفیتهای کشور میتواند در بالاترین سطح، توازن قدرت را در این منطقه به نفع کشور تغییر دهد.