طاقچه بعد از کشوقوس چند روزه از دسترس خارج شد
نسخه تکراری مستقلهای وابسته
مصطفی وثوقکیا
روزنامهنگار
تحولات چند روز اخیر به نفع تیم طاقچه پیش نرفت. بعد از توضیحات سربالای طاقچه، انتقادها به آنان بالا گرفت به نحوی که اطلاعات جالبی از پشت صحنه اسپانسرینگ این مجموعه منتشر شد اما حضور عجیب و غریب محمدجواد آذری جهرمی و معاونان و مشاورانش در ایام وزارتش باعث نشد طاقچه نفسی بکشد، چه اینکه اظهار نظر جهرمی درباره سودده نبودن این استارتاپ با گذشت یک دهه شاید راه مفری برای آنان بود اما این محاسبه هم درست درنیامد.
از سوی دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم اعلام کرد طاقچه تاکنون بدون مجوز فعالیت داشته و باید برای ادامه مسیر، مجوز اخذ کند و این یعنی ماجرا آن طور که تیم طاقچه خواسته و طراحی کرده بود پیش نرفته است. این را توئیت شبانه محمد صدوقی مدیرعامل سابق و عضو هیأت مدیره طاقچه نشان میدهد که گفته رفتن حتی یک کاربر و ناشر خوشایند آنان نیست. همانی که در توضیحات چند روز قبل گفته بود فرایند تسویه را با ناشران تحریم کننده طاقچه شروع خواهد کرد. هر چند متن تازه باز هم بویی از عذرخواهی نداشت و فقط گفته بود که قانون را رعایت میکند، اما با این حال روز گذشته هم مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی ارشاد در ادامه اطلاعیه روز قبلش اعلام کرد: «طاقچه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز فعالیت ندارد و بر اساس اسناد بالادستی و در راستای «ساماندهی سکوهای نشر کتاب دیجیتال» از فعالیتش ممانعت به عمل میآورد.»
حالا طاقچه به مانعی سخت برخورد کرده است. آن روزی که 50 ناشر عمدتاً مذهبی بیانیه دادند و از عرضه آثارشان در طاقچه ممانعت کردند شاید کسی فکر نمیکرد این ماجرا به اینجا برسد. حالا اما سایت و اپلیکیشن طاقچه از دسترس خارج شده و طاقچه باید بابت اتفاقی که با یک همدلی ساده و نهایتاً عذرخواهی حل میشد برای ناشران انبوه و نیز کاربرانی که برای عضویت در آن هزینه کردهاند پاسخ قابل قبولی داشته باشد.
طاقچه برای کیست؟
برای درک فضای این روزها کمی باید عقبتر برویم. اصلاً بدانیم طاقچه برای کجاست. نسخه صفر طاقچه پاییز سال ۱۳۹۲ با اسم «کتاب من» فعالیتش را شروع کرد و در بهار ۱۳۹۳ در همایش ملی «کتاب الکترونیک» در دانشگاه تهران، به صورت رسمی و با نام «طاقچه» رونمایی شد. طاقچه تازهکار حدود سه سال بعد از شروع فعالیت اسپانسر بخش کتابی این برنامه پربیننده شد که البته به گفته محمد صدوقی مدیرعامل وقت طاقچه در مصاحبه با هفته نامه دوشنبه در اسفند 96 «حاشیههایی درست کرد که مثلاً طاقچه به جاهایی وصل است.» حالا باید پرسید که طاقچه به کجا وصل است؟ طبق اطلاعات رسمی منتشر شده طاقچه زیرمجموعه شرکت «حصین همراه پردیس» است که سال 93 ثبت شده و خود این شرکت زیر مجموعه شرکت مادر «فنآفرین حصین قشم» است که سال 83 شروع به فعالیت کرده است. هلدینگ حصین که صاحب فروشگاههای اینترنتی دیگری چون مایکت، مگنت، گوشیشاپ، ترابرنت، آلین، رادین و ویرا است. عمده فعالیت حصین هم در حوزه شبکه است. بر طبق نوشته ماهنامه پیوست در دی ماه 95 «حصین یکی از شرکتهای قدیمی عرصه فناوری است که با وجود سابقه متفاوت اکنون به نظر میرسد تلاش میکند بیشتر به سمت مفاهیم نو شیوههای جدید تجارت الکترونیکی برود. این شرکت نوع کسبوکار خود را به سمت B2C متمایل کرده است. همچنین کارخانه این هلدینگ در پردیس فناوری بومهن به تولید سیمکارت و کارتهای هوشمند مشغول است. نام حصین به معنای محکم نیز شاید نشان از زمانی دارد که این مجموعه در حوزه امنیت و بانکداری فعالیت میکرد.» تمرکز و کار حصین در حوزه شبکه طوری است که تداخل با فعالیتهای امنیتی دارد و طبعاً شرکتی در این سطح دسترسی بالا بدون تأیید نهادهای امنیتی نمیتواند وارد این مدل کسب و کارها شود چرا که فعالیت در حوزه «ارائه درگاههای پرداخت الکترونیکی، بانکداری اینترنتی و سامانه مدیریت کارت CMS» نسبت مستقیمی با پدافند غیرعامل و امنیت اطلاعاتی دارد. به بیان بهتر بخشی از مهمترین زیرساختهای کشور در اختیار شرکت حصین است.
اسپانسر خندوانه با ضرر مالی
درباره طاقچه گفته شد که سه سال بعد از راهاندازی اسپانسر خندوانه شد که با ضرر مالی برای تیم شرکت همراه بود. محمد صدوقی در این باره میگوید: حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰میلیون تومان برگشت سرمایه صورت گرفت ولی در کل ضرر مالی داشتیم، اما به لحاظ حضور و کمک به رشد برندمان و شناساندن مقوله کتاب الکترونیک بسیار خوب بود. ارتباطات خیلی خوبی شکل گرفت و بسیاری از ناشران، طاقچه را شناختند و بعد از این پروژه، کتابهای زیادی در اختیار ما قرار دادند. در واقع برای کسبوکار ما بسیار خوب بود اما به لحاظ مالی نه.»البته ضرر مالی که رقمی بالغ بر 600 میلیون بوده که خب برای استارتاپ تازهکار در میانه دهه نود رقم کمی نیست که البته با سابقهای که از وابستگی طاقچه به حصین گفته شد تأمین این مبلغ خیلی دور از انتظار نبوده است چرا که در ادامه همین بخش صدوقی تأیید میکند «بیش از ۳میلیارد تومان در چند راند به طاقچه پول تزریق شده.» حرفهای زیادی در این چند روز درباره عملکرد طاقچه زده شد، اما مسأله مهمتری که باید به آن توجه کرد نادیده گرفتن بخش عمدهای از مخاطبان طاقچه است که در سالهای قبل به اعتبار مذهبی بودن تیم طاقچه آن را به فدیبو ترجیح داده بودند و حالا مدیران طاقچه بدون توجه به این عقبه سعی کردند سراغ طیف دیگری از مخاطب بروند؛ مسألهای که نشان میدهد دیگر محتوا برای این تیم اولویت اول را ندارد و شکل دیگری از فعالیت اقتصادی با تکیه بر مخاطب جدید را برنامهریزی کرده است. این اتفاق در خروج 50 ناشر نیز خودش را نشان داد و طاقچه هم در بند سوم توضیحات اولیهاش تأیید کرد فرایند فسخ را با آنها شروع میکند، اما نکته جالب در این میان غیبت امیرحسین لطیفی مدیرعامل طاقچه است که از روز اول شروع این بحث سکوت کرده و محمد صدوقی مدیرعامل سابق نقش سخنگویی را بر عهده گرفته است.